چرا در قرآن نامی از حضرت علی(ع) برده نشده است؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم پيشينه اين پرسش به عصر ائمه معصومين(عليهم‌السلام) مي‌رسد و روايات بر جاي مانده در مصادر و منابع فريقين(شيعه و سني) شاهد آن است. در پاسخ به اين پرسش سه ديدگاه مطرح است: 1. ديدگاه افراطي: در اين ديدگاه گفته‌ مي‌شود نام اهل بيت (عليهم‌السلام) و مقام امامت آنان در قرآن به طور صريح ذکر شده بوده، ليکن پس از وفات پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) و در عصر جمع آوري قرآن و تدوين آن، قرآن تحريف گشته و نام اهل بيت از آن ساقط شده است. اين ديدگاه در ميان فريقين طرفداراني بسيار اندک دارد.

ما داریم که اگه محبت اهل بیت رو دارید پس آماده فقر و بلا باشید حالا این بدین معناست که نمیشه یک نفر واقعا عاشق ائمه اطهار باشه ولی پول دار باشه؟

بايد ديد فقر در اين روايات به چه معناست، گاهي منظور از فقر، فقر شديد و مذموم نيست، بلکه منظور اين است که فردي مه محب اهل بيت ع است به طور طبيعي واجبات مالي اش را مي پردازد و علاوه بر آن همواره و در هر شرايطي به نيازمندان کمک مي کند، پس به طور طبيعي نمي تواند ثروت اندوزي به معناي عرفي داشته باشد، چون اين فرد ب مالش را در جهت پرداخت واجبات مالي صرف مي کند، يا به انفاق و کمک به نيازمندان مي پردازد و يا در جهت توسعه و رفاه خانواده آن را مصرف مي کند. گاهي اين نوع روايات ناظر به يک زمان و مکان خاص بوده است.

پای سفره بنشینی، پای عمرت حساب نمیشه؟! دقیقا یعنی چه؟

در روايت است که نشستن سر سفره را طولاني کنيد که از عمرتان محسوب نمي شود(الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص: 362) و اين تاکيد، نشان دهنده اهميت جويدن غذا و آرام خوردن است و چه بسا معناي آن، تاثير خوب جويدن و آرامش به هنگام خوردن در طول عمر باشد.

چرا باید قرآن را عربی بخوانیم؟

متن قرآن از جهت فصاحت و بلاغت در اوج قرار دارد، به گونه اي که هيچ بشري، نمي تواند نظير آن را بيان کند. پس با تبديل زبان عربي، به زبان ديگري، اين جنبه اعجاز را از دست مي دهيم. علاوه بر اينکه حتي اگر الفاظ قرآن معجزه نبود، بازهم ترجمه، اصل آن را تغيير مي داد. فرض کنيد که اشعار حافظ به زبان انگليسي ترجمه شود، آيا لذت خواندن اشعار به زبان فارسي، به همان نحو در ترجمه آن نيز وجود دارد؟ اينها همه در کنار اين است که به نظر بسياري از کارشناسان، ترجمه نمي تواند تمام مفاهيم زبان مبدا را در زبان مقصد بيان کند.

لطفا در مورد آیه های 107 و 108 سوره هود توضیح کامل و مفصل بدهید؟

يَوْمَ يَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ (105) فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ (106) خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ (107) وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (108) ترجمه: 105- آن روز که (قيامت) فرا رسد هيچکس جز به اجازه او سخن نمى‏گويد گروهى از آنها شقاوتمندند و گروهى سعادتمند (گروهى بدبختند و گروهى نيکبخت).

منظور خداوند در قرآن از جمله «خالدین فیها ابدا» برای گناهکاران در جهنم چیست

سلام وقت شما بخير ازل يعني بي ابتدا بودن و ابد يعني بي انتها بودن. در مورد موجود زماني(موجد مادي) ازلي بودن يعني ابتداي زماني نداشتن و ابدي بودن يعني انتهاي زماني نداشتند. اما در مورد موجود مجرد و غير مادي که فراتر از افق زمان است. ازلي بودن يعني ابتدا نداشتن در وجود و به عبارت ديگر يعني حادث نبودن. يعني مخلوق نبودن و ابدي بود براي موجود مجرد يعني بي انتها بودن در وجود. يعني فناناپذيري بودن.

دلایل از طرف خدایی بودن قران و بشری نبودن ان چیست?

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم قرآن نسخه هدايت بشر است که آيات آن هم مطابق فطرت و عقل بشر و هم بر اساس منطق و استدلال مي‌باشد به گونه‎اي که مفسران يکي از منابع تفسير قرآن راعقل مي‎دانند براهين مختلفي که در اين کتاب الهي به چشم مي‎خورد شاهدگويايي بر اين مدعاست، بررسي ويژگي‎هاي قرآن و آورنده آن هر عقل سليمي رابه اين حقيقت متوجه مي‎سازد که قرآن کتابي است از جانب خداوند حکيم وگفتار بشر نيست با استعانت الهي و با رعايت اختصار به پاره‎اي از ادله عقلي در اين زمينه مي‎پردازيم. 1.

وقتی روح به جسد آدم(ع) وارد شد اولین سخن وی چه بود؟

روايت شده است: هنگامى که خداوند متعال از روحش در آدم دميد و آدم به صورت بشر در آمد، نشست و عطسه‏اى کرد، به او الهام شد که بگويد: الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ او نيز حمد خدا کرد و خداوند متعال در پاسخش فرمود: «يَرْحَمُکَ الله لِهَذَا خَلَقْتُکَ لِتُوَحِّدَنِي وَ تَعْبُدَنِي وَ تُحَمِّدَنِي وَ تُؤْمِنَ بِي وَ لَا تَکْفُرَ بِي وَ لَا تُشْرِکَ بِي شَيْئاً»؛[1] [اى آدم!] خدا تو را رحمت کند؛ براى آن تو را آفريدم که يگانه‌ام خوانى، مرا بپرستى، مرا سپاس ‏گوئى، مرا باور داشته باشي، مرا انکار نکنى و شريکي برايم نگيرى.

دعای «اسم اعظم» چه دعایی است؟

درباره اصل «اسم اعظم»، بايد گفت: بسياري از انديشمندان ديني معتقدند که «اسم اعظم» صرف دانستن و گفتن يک لفظ نيست، بلکه فراتر از لفظ داراي حقيقتي است که در اثر خودسازي، تهذيب نفس، عبادت و توفيقات الهي در وجود افراد پيدا مي‌شود و در پرتو اين حالت، خداوند قدرت و مقام والايى به آنها خواهد داد. در آيات و روايات زيادي به وجود اسم اعظم اشاره شده، و آمده است که اسم اعظم در اختيار پيامبران الهي و امامان معصوم(ع) بوده و افراد والا مقامي مانند آصف بن برخيا که توانست تخت بلقيس را از مسافت طولاني براي حضرت سليمان(ع) حاضر نمايد نيز داراي بخشي از اسم اعظم بوده‌اند.

چرا خداوند در قرآن آیه 34 سوره نسا زنان را تحقیر کرده است؟

با عرض سلام خدمت شما پرسشگر محترم با اندکي مطالعه در تفسير اين آيه، متوجه ميشويد که هيچ توهين و تحقيري نسبت به زن در اين آيه وجود ندارد.

پربازدیدترین ها