آیا پیامبر اسلام (ص) مسموم از دنیا رفت ؟

سلام وقت شما بخير دانشمندان مسلمان در باره اين که پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم چگونه از دنيا رفت، ديدگاه هاي گوناگوني دارند؛ بسياري از علماي شيعه و سني معتقدند که آن حضرت را مسموم کردند و همين سم در بدن آن حضرت اثر کرده و او را به شهادت رسانده است. حاکم نيشابوري عالم معروف اهل سنت در کتاب معتبر المستدرک علي الصحيحين مي نويسد: ثنا داود بن يزيد الأودي قال سمعت الشعبي يقول والله لقد سم رسول الله صلي الله عليه وسلم وسم أبو بکر الصديق وقتل عمر بن الخطاب صبرا وقتل عثمان بن عفان صبرا وقتل علي بن أبي طالب صبرا وسم الحسن بن علي وقتل الحسين بن علي صبرا رضي الله عنهم فما نرجو بعدهم. الحاکم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرک علي الصحيحين، ج3، ص61، ح4395، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولي، 1411هـ - 1990م. داود بن يزيد گويد که از شعبي شنيدم که مي گفت: به خدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سمّ کشته شدند و عمر و عثمان و علي بن ابيطالب با شمشير کشته شدند و حسن بن علي با سم و حسين بن علي با شمشير کشته شد. و باز در روايت ديگر نقل مي کند: ثنا السري بن إسماعيل عن الشعبي أنه قال ماذا يتوقع من هذه الدنيا الدنية وقد سم رسول الله صلي الله عليه وسلم وسم أبو بکر الصديق وقتل عمر بن الخطاب حتف أنفه وکذلک قتل عثمان وعلي وسم الحسن وقتل الحسين حتف أنفه. سري بن اسماعيل از شعبي نقل کرده است که او گفت: از اين دنياي پست چه توقعي داريد؛ در حالي که رسول خدا (ص) و ابوبکر مسموم شدند، عمر بن الخطاب، عثمان، و علي (ع) کشته شدند، حسن (ع) مسموم شد و حسين (ع) ناگهاني کشته شد. الحاکم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرک علي الصحيحين، ج3، ص67، ح4412، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولي، 1411هـ - 1990م. همچنين بسياري از بزرگان اهل سنت همين مطلب را از عبد الله بن مسعود نقل کرده اند: حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عبد الرَّزَّاقِ ثنا سُفْيَانُ عَنِ الأَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن أبي الأَحْوَصِ عن عبد اللَّهِ قال لأَنْ أَحْلِفَ تِسْعاً ان رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم قُتِلَ قَتْلاً أَحَبُّ الي من أَنْ أَحْلِفَ وَاحِدَةً انه لم يُقْتَلْ وَذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ نَبِيًّا وَاتَّخَذَهُ شَهِيداً. از عبدالله بن مسعود روايت شده است که مي گفت: اگر 9 بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده اشت برايم محبوب تر است از اين که يک بار قسم بخورم که او کشته نشده است؛ زيرا خداوند او را پيامبر و شهيد قرار داده است. الصنعاني، ابوبکر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج5، ص269، ح9571، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المکتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛ الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الکبري، ج2، ص201، ناشر: دار صادر - بيروت؛ الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص408، ح3873؛ ج1، ص434، ح4139، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر؛ ابن کثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج5، ص227، ناشر: مکتبة المعارف - بيروت؛ ابن کثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، السيرة النبوية، ج4، ص449، طبق برنامه الجامع الکبير؛ السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بکر (متوفاي911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص141، تحقيق: عبد اللطيف حسن عبد الرحمن، ناشر: دار الکتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1421هـ - 2000م. هيثمي بعد از نقل اين روايت مي گويد: رواه أحمد ورجاله رجال الصحيح. احمد آن را نقل کرده و راويان آن، راويان صحيح بخاري هستند. الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بکر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج9، ص34، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الکتاب العربي - القاهرة، بيروت - 1407هـ. حاکم نيشابوري بعد از نقل اين روايت مي گويد: هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين ولم يخرجاه. اين حديث طبق شرائطي که بخاري و مسلم براي صحت روايت قائل هستند، صحيح است؛ ولي آن دو نقل نکرده اند. الحاکم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرک علي الصحيحين، ج3، ص60، ح4394، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولي، 1411هـ - 1990م. و از علماي شيعه، شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه مي نويسد: رسول الله صلي الله عليه وآله محمد بن عبد الله... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقيتا من صفر.... رسول خدا صلي الله عليه وآله در روز دوشنه 28 صفر در مدينه در حالي که مسموم شده بود، از دنيا رفت. الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العکبري البغدادي (متوفاي413 هـ)، المقنعة، ص456، تحقيق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم، الطبعة: الثانية، 1410 ه مرحوم شيخ طوسي در کتاب تهذيب الأحکام مي نويسد: محمد بن عبد الله... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقيتا من صفر سنة عشرة من الهجرة. محمد بن عبد الله (صلي الله عليه وآله وسلم )... در روز دوشنبه 28 صفر سال دهم هجري در حالي از دنيا رفت که مسموم شده بود. الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحکام، ج6 ص2، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الکتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش. و نيز مرحوم علامه حلي در تحرير الأحکام مي گويد: محمد بن عبد الله... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقينا من صفر سنة عشرين من الهجرة. الحلي الأسدي، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاي 726هـ)، تحرير الأحکام، ج2 ص118، تحقيق: الشيخ إبراهيم البهادري، ناشر: مؤسسة الإمام الصادق ( عليه السلام ) ـ قم، الطبعة: الأولي، 1420 ه اما اين که چه کسي و در چه زماني آن حضرت را سمّ داده است، همانند بسيار ديگر از زواياي زندگي آن حضرت براي ما روشن نيست. محمد بن اسماعيل بخاري در صحيحش مي نويسد: قالت عَائِشَةُ رضي الله عنها کان النبي صلي الله عليه وسلم يقول في مَرَضِهِ الذي مَاتَ فيه يا عَائِشَةُ ما أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الذي أَکَلْتُ بِخَيْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِي من ذلک السُّمِّ. عايشه گفته است که رسول خدا در مريضي خود ( که در آن از دنيا رفتند) مي فرمودند تا کنون درد غذايي را که در خيبر خوردم احساس مي کردم و الآن زماني است که احساس کردم شريان هاي قلبم از آن پاره شده است. البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1611، ح4165، کِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن کثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. شايد برخي بگويند که چنين مطلبي بعيد به نظر مي رسد که سمي بعد از چهار سال اثر کند، ضمن اين که پيامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خيبر از مسموم بودن گوشت گوسفند آگاه شد و از خوردن دست کشيد؛ چنانچه ابن کثير دمشقي مي نويسد: وفي صحيح البخاري «عن ابن مسعود قال: لقد کنا نسمع تسبيح الطعام وهو يؤکل» يعني بين يدي النبي وکلمه ذراع الشاة المسمومة وأعلمه بما فيه من السم در صحيح بخاري از ابن مسعود نقل شده است که مي گفت: «ما صداي تسبيح گفتن غذا را هنگامي که رسول خدا از آن تناول مي فرمود، مي شنيديم». يعني در جلوي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم. و گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ايشان از سمي بودن خود مطلع کرد. ابن کثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية،ج 6، ص286، ناشر: مکتبة المعارف - بيروت. در نتيجه اين که چه کسي پيامبر را سمّ داده و اين سمّ در چه زماني بوده است، براي ما به صورت دقيق روشن نيست. و از طرف ديگر ميي بينيم که محمد بن اسماعيل بخاري و مسلم و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند: قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ في مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا کَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَکُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا کَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا يَبْقَي أَحَدٌ في الْبَيْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم يَشْهَدْکُمْ. عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم، پس با اشاره به ما فهماندند که به من دوا نخورانيد، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است که مريض از دوا بدش مي آيد و وقتي حضرت بهتر شد، فرمودند: آيا من شما را از اين که به من دوا بخورانيد نهي نکردم ؟ پس فرمودند: بايد در دهان هر کسي که در اين خانه است، در جلوي چشم من دوا ريخته شود؛ غير از عباس که او شاهد ماجرا نبوده است. البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1618، ح4189، کِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، کِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،کِتَاب الدِّيَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بين الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ في الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل يُعَاقِبُ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن کثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛ النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، کِتَاب السَّلَامِ، بَاب کَرَاهَةِ التَّدَاوِي بِاللَّدُودِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت. نکته جالب توجه اين است که بخاري اين حديث را در کتاب ديات، باب قصاص نقل کرده است ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مي نويسد: (قوله لددناه) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود. اين که گفته: «لددنا» يعني اين که ما در دهان آن حضرت بدون اين که اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم. در اين جا چند سؤال از برادران اهل سنت داريم که اميد است پاسخ بدهند: 1. چرا عايشه و کساني که در آن جا حضور داشتند، حرف پيامبر را گوش نکردند و علي رغم نهي آن حضرت، دارو را با زور در حلق آن حضرت ريختند ؟ مگر نه اين که قرآن کريم مي فرمايد: وَما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. الحشر / 7. هر دستوري که رسول به شما داد اطاعت کنيد و از هر گناهي نهيتان کرد آن را ترک کنيد، و از خدا بترسيد که خدا عقابي سخت دارد. 2. چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريض ها يکسان مي بيند ؟ مگر نه اين که خداوند مي فرمايد: وَمَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَي . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يُوحَي . النجم / 3 و 4. هرگز از روي هوي و هوس سخن نمي گويد و آنچه مي گويد چيزي جز وحيي که به وي مي شود نيست. چرا فکر کرد که هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟ آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درک نمي کرد که چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد ؟ يا اين که اطرافيان مي خواستند با انجام اين عمل، همان سخن افرادي را تکرار کنند که به هنگام درخواست قلم و کاغذ به پيامبر گرامي (ص) نسبت هذيان دادند ؟ و از همه عجيب تر اين است که نقل کرده اند: پيامبر اسلام بعد از اين که به هوش آمد، دستور داد به همه آن ها که به زور به حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس ! چرا پيامبر اسلام همه را مجازات مي کند ؟ مگر قرآن کريم نفرموده: وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7. هيچ گنهکاري بار گناه ديگري را بر دوش نمي کشد. با اين تفاصيل بايد براي مظلوميت آقا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشک ريخت که در ميان امت خود و حتي در خانه خود بيش از همه مظلوم بوده است. التماس دعا