آیا کشتن مردم فارس و کرمان به فرمان امام علی بوده است ؟

متن سوال: 
منطق بعضی مسلمانان!ساخت سریال مختارنامه از روی کتاب های تاریخ طبری و بحارالانوار: به به! عجب! سریال آموزنده ای, احسنت به این منابع تاریخی کشتار مردم فارس و کرمان به دستور علی ابن ابی طالب در سال 39 هجری {تاریخ طبری جلد 6/صفحه 2657}:ای کافر؛ ای مرتد! این منابع معتبر نیست! مورخینش وهابی بودند.

سلام وقت شما بخیر

   1 در تاریخ طبری نه تنها،سخنی از "کشتار مردم فارس و کرمان" به دستور مولای متقیان، حضرت علی بن ابیطالب (ع)نیست، بلکه سخن از مدارا با مردم و آرام ساختن اوضاع بدون جنگ و درگیری است.

 2ماجرا از این قرار است که، وقتی مردم فارس و کرمان پس از آشفتگی هایی که در پی "فتنه ی بصره" پدید آمد، از دادن خراج خودداری کرده و عامل امام در فارس را بیرون کردند،
"زیاد بن ابیه" با فرمان امام، امارت آن دو ناحیه را پذیرفت و با مدارا و سیاست، مردم را به اطاعت واداشت.

طبری، در گزارش دیگری آورده است
پیری از مردم استخر گوید:پدرم می گفت: «زیاد را دیدم که سالار فارس بود و ولایت یک پارچه آتش بود، زیاد چندان مدارا کرد که مانند پیش به اطاعت و استفامت آمدند و به جنگ نپرداخت. مردم فارس می گفتند: رفتار این عرب همانند رفتار خسرو انوشیروان بود که نرمش و مدارا می کرد و می دانست چه کند.» (1)

 3کسانی که شبهه می کنند، اگر واقعاً حقیقت طلب بودند، در همان صفحه ای که آدرس داده اند، این گزارش طبری را هم می دیدند که امام (ع)، آن سرچشمه ی عدل و عطوفت، درباره ی شورشیان بصره به معقل بن قیس، یکی از سرداران خود فرمود: "چندان که توانی از خدا بترس که خدا به مومنان چنین سفارش کرده است، به مسلمانان تعدی مکن، به ذمیان ستم مکن، گردن فرازی مکن، که خدا گردن فرازان را دوست ندارد." (2)

  4 باید دانست، بخش هایی از تاریخ طبری به ویژه دوره ی خلفا و فتوحات اعراب، به دلیل وجود راویان کذاب و افسانه پردازی که بعضاً هم با اهل بیت(ع) دشمنی داشته اند، مشحون از گزارشات دروغ، اغراق آمیز و بی اساس است که همیشه مورد انتقاد جدی عالمان دیروز و محققان امروز بوده است.
طبری خود در مقدمه ی تاریخ خود می نویسد
"ﺑﯿﻨﻨﺪه ی ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺎ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺎﯼ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻪﺍﻡ ﺑﺮ ﺭﺍﻭﯾﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺣﺠﺖ ﻋﻘﻮﻝ ﻭ ﺍﺳﺘﻨﺒﺎﻁ ﻧﻔﻮﺱ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﮐﯽ، ﮐﻪ ﻋﻠﻢ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺑﻪ ﻣﺘﺄﺧﺮﺍﻥ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺭﺳﯿﺪ، ﻧﻪ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﻭ ﻧﻈﺮ؛ ﻭ ﺧﺒﺮﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺎ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻋﺠﺐ ﺩﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ ﻧﭙﺬﯾﺮﺩ ﻭ صحیح ﻧﺪﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﻗﻼﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ" (3)
و این نشانگر بی اعتبار بودن قسمتی از گزارشات تاریخی این کتاب است.

  5در ساخت سریال مختارنامه، اگر قرار بود تنها به تاریخ طبری و امثال آن بسنده شود، آیا می شد اثری بزرگ، موثر و فاخر به دست آورد، که به جزییات بسیاری از حوادث بپردازد؟ اصلا در کدام اثر تاریخی به یک یا دو منبع بسنده می شود؟
این سریال با همه ی اشکالاتی که داشت، خاری در چشم جریان سلطنت طلب و باستانگرا بود که چندی است دست دوستی به وهابیت خبیث داده و مدام در حال تولید شبهات بر ضد اسلام و پیشوایان دین هستند.

 6بی سوادی شبهه کنندگان! تا آنجاست که تصور می کنند ما، نویسندگان تاریخ طبری و بحارالانوار را وهابی می دانیم و کیست که نداند فرقه ی وهابیت از قرن 12 هجری و با کمک استعمارگران انگلیسی شکل پیدا کرد.

 پی نوشت ها
 ۱_ترجمه ی تاریخ طبری، ج 6، ص 2675
۲_همان، ج 6، ص 2657
۳_همان، ج 1، ص 6

نوع سوال: 

پربازدیدترین ها