امام حسن مجتبی (ع) و کمک به نیازمندان به قلم آیت الله مکارم شیرازی

یادداشت اختصاصی آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی پیرامون امام حسن مجتبی (ع) و کمک به نیازمندان

یادداشت اختصاصی آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی

امام حسن مجتبی (ع) و کمک به نیازمندان

یکی از توصیه‌های مؤکد اسلام، توجه به نیازمندان و رفع نیازهای آن‌ها از سوی همه مردم جامعه اسلامی است. از همین روی در آیین اسلام، ثروتمندان مسئولیت سنگینى در برابر مستمندان و تهیدستان اجتماع دارند و به‌حکم پیوند‌هاى عمیق معنوى و رشته‏‌هاى برادرى دینى که در میان مسلمانان برقرار است، باید همواره در تأمین نیازمندی‌هاى آنان اجتماع کوشا باشند.

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و پیشوایان دینى ما، نه تنها در این زمینه سفارش‌هاى مؤکدى داشته‏اند، بلکه هرکدام در عصر خود، نمونه برجسته‏اى از انسان‌دوستى و ضعیف‌نوازى به شمار مى‏رفتند.

دومین پیشوای بر حق شیعه، حضرت حسن بن علی (علیه‌السلام) نه تنها از نظر علم، تقوا، زهد و عبادت مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود.

وجود گرامى آن حضرت، آرام‌بخش دل‌هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیرى از در خانه آن حضرت دست‌خالی برنمی‌گشت. هیچ آزرده‌دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمى‏کرد، جز آنکه مرهمى بر دل‌آزرده او نهاده مى‏شد.

آن حضرت گاه پیش از آنکه مستمندى اظهار نیاز کند و عرق شرم بریزد، نیازش را برطرف مى‏ساخت.

سیوطى در تاریخ خود مى‏نویسد: «حسن بن على» داراى امتیازات اخلاقى و فضایل انسانى فراوان بود. او شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده و مورد ستایش مردم بود.

امام مجتبى (علیه‌السلام) گاهى مبالغ قابل توجهى را، یکجا به مستمندان مى‏بخشید، به طورى که مایه شگفت واقع مى‏شد. چنین بخشش چشمگیری بر اساس این حکمت انجام می‌شد که آن حضرت با این کار براى همیشه شخص فقیر را بى‌نیاز مى‏‌کرد و آن فقیر مى‏توانست با این مبلغ، تمام نیازهای خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه‏اى تشکیل بدهد و احیاناً سرمایه‏اى براى خود تهیه کند.

امام روا نمى‏دید مبلغ ناچیزى که خرج یک روز فقیر را به‌سختى تأمین مى‏کند، به وى داده شود و در نتیجه او ناگزیر گردد براى تأمین روزى بخور و نمیرى، هر روز دست نیاز به سوى این و آن دراز کند.

روایت است که روزى عثمان در کنار مسجد نشسته بود، مرد فقیرى از او کمک مالى خواست و عثمان پنج درهم به وى داد. مرد فقیر گفت: مرا به کسى راهنمایى کن که کمک بیشترى به من بکند. عثمان به حضرت مجتبى و حسین بن على (علیهما‌السلام) و عبدالله جعفر که در گوشه‏اى از مسجد نشسته بودند، اشاره کرد و گفت: نزد این چند جوان‌ برو و از آن‌ها کمک بخواه.

وى پیش آن‌ها رفت و اظهار نیاز کرد. امام مجتبى (علیه‌السلام) فرمود: از دیگران کمک مالى خواستن، تنها در سه مورد رواست: دیه‏اى (خون‌بها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به‌کلى عاجز گردد، یا بدهى کمرشکن داشته باشد و از عهده پرداخت آن برنیاید و یا فقیر و درمانده گردد و دستش به جایى نرسد. کدام یک از این‌ها براى تو پیش آمده است؟

آن مرد گفت: اتفاقاً گرفتارى من یکى از همین سه چیز است. حضرت مجتبى (علیه‌السلام) پنجاه دینار به وى داد و به پیروى از آن حضرت، حسین بن على (علیه‌السلام) چهل و نه دینار و عبدالله بن جعفر چهل و هشت دینار به او کمک کردند.

فقیر موقع بازگشت، از کنار عثمان گذشت، عثمان گفت: چه کردى؟ جواب داد: از تو پول خواستم تو هم دادى، ولى هیچ نپرسیدى که پول را براى چه منظورى مى‏خواهم؟ اما وقتى پیش آن سه نفر رفتم، یکى از آن‌ها (حسن بن على) در مورد مصرف پول از من سؤال کرد و من جواب دادم و آنگاه هر کدام این مقدار به من عطا کردند.

عثمان گفت: این خاندان، کانون علم و حکمت و سرچشمه نیکى و فضیلت هستند، مانند آن‌ها را کجا می‌توان یافت.

حسن بن على (علیه‌السلام) تمامى توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار مى‏گرفت و اموال فراوانى در راه خدا مى‏بخشید

مورخان و دانشمندان در طول زندگانى پرافتخار آن حضرت، بخشش بى‌سابقه و انفاق بسیار بزرگ و بی‌نظیر ثبت کرده‏اند که در تاریخچه زندگانى هیچ‌کدام از بزرگان به چشم نمى‏خورد و نشانه دیگرى از عظمت نفس و بى‌اعتنایى آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا است.

در تاریخ آمده است که حضرت مجتبى (علیه‌السلام) در طول عمر خود دوبار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دونیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگه‌داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.

همت بلند و طبع عالى آن امام بزرگوار اجازه نمى‏داد کسى از در خانه او ناامید برگردد و گاه که کمک مستقیم مقدور حضرت نبود، به طور غیر مستقیم در رفع نیازمندی‌هاى افراد تلاش می‌کردد و با تدابیر خاصى گره از مشکلات گرفتاران مى‏گشود. چنانکه روزى مرد فقیرى به آن بزرگوار مراجعه کرد و درخواست کمک نمود. اتفاقاً در آن هنگام امام مجتبى (علیه‌السلام) پولى در دست نداشت و از طرف دیگر از اینکه فرد تهیدستى از در خانه‏اش ناامید برگردد، شرمسار بود. لذا فرمود: می‌خواهی تو را به کارى راهنمایى کنم که به مقصودت برسى؟ آن مرد پرسید: چه کارى؟

امام فرمود: امروز دختر خلیفه از دنیا رفته و خلیفه عزادار شده است، ولى هنوز کسى به او تسلیت نگفته است. نزد خلیفه مى‏روى و با سخنانى که به تو یاد مى‏دهم، به وى تسلیت مى‏گویى. از این راه به هدف خود مى‏رسى. دوباره پرسید: چگونه تسلیت بگویم؟

حضرت فرمود: وقتى نزد خلیفه رسیدى بگو: «اَلحَمدُللهِ اَّلذى سَتَرَها بِجِلُوسِکَ عَلى قَبرِها وَ لا هَتَکَها بِجِلوُسِها عَلى قَبرِکَ؛ خدایی را شکر که او را از دنیا برد در حالی که زیر سایه تو بود و تو را زودتر از او از دنیا نبرد که بخاطر یتیم شدن، حرمتش از بین برود».

مرد فقیر به این ترتیب عمل کرد و این جمله‏‌هاى عاطفى در خلیفه اثر عمیقى بر جاى نهاد و از حزن و اندوه وى کاست و دستور داد جایزه‏اى به وى بدهند.

آنگاه پرسید: این سخن از آن تو بود؟ گفت: نه حسن بن على (علیه‌السلام) آن را به من آموخته است. خلیفه گفت: راست می‌گویی، او منبع سخنان فصیح و شیرین است.

 

امام حسن مجتبی (ع) و کمک به نیازمندان به قلم آیت الله مکارم شیرازی

تصویر admin
نویسنده / مترجم: admin

نظر خودتان را ارسال کنید

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
5 + 8 =

پربازدیدترین ها