زیدیه چه فرقه ای هستند؟

متن سوال: 
سلام عليکم زيديه چه فرقه اي هستند؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
به صورت خلاصه و مجمل مي توان به اين امور اشاره کرد که:
الف) زيديه فرقه‌اي از تشيع بود که به زيد بن علي بن الحسين منسوب مي‌شد. خود اين فرقه به سه طايفه تقسيم مي‌شود: جاروديه، سلمانيه و تبيريه.
به طور کلي زيديه نام همه فرقه‌هايي است که بعد از حضرت امام سجاد عليه السلام به جاي امام محمد باقر عليه السلام پسر ديگر امام، يعني زيد بن علي، را امام مي‌دانند.
اصحاب زيد بن علي در روزگار بني اميه ظهور کردند و بناي اعتقادي مذهب آنان اين بود که پس از علي و حسن و حسين سلام الله عليهم، هر علوي‌تباري که معصوم باشد شايسته است طلب امامت کند، و هر کسي از فرزندان علي عليه السلام که پارسا و معصوم باشد و با شمشير قيام کند، امام است.
ب)منابع استنباط در فقه زيدى :
فقيهان زيدى که به تدوين اصول فقه مذهب خود پرداخته اند اين منابع را به عنوان منابع استنباط احـکام فقهى خود نام مى برند: کتاب , سنت , اجماع ـ که از ديدگاه آنان داراى هفت مرتبه است و بالاترين آنها اجماع سلف و خلف و فقدان مورد مخالف با آن اجماع است پايين ترينش اجماع و اتفاق خـود فقهاى زيديه ـ , استحسان , مصالح مرسله , و عقل , چه اين که مى گويند: آنچه را عقل حسن بـداند مطلوب است و آنچه را قبيح بداند منهى .
بدين سان , منابع استنباط فقه زيدى اجمالا پنج و تفصيلا هفت منبع است 1.
ويژگى عمومى فقه زيدى:
فقه زيدى داراى اين ويژگيها است : الـف ـ زيـدبـن على فقه خود را بر حديث و راى بنا کرد و در حديث تنها به روايات اهل بيت بسنده نکرد, بلکه روايات صحابه را هم پذيرفت .
ب ـ فـقـيـهـان ايـن مـذهـب ـ بـرخـلاف فـقيهان ديگرمذاهب ـ آنچه را در ديگر مذاهب فقهى وجـودداشـت و بـا مـنـطـق و اصـول مـذهـب آنان يا با کليات اصولى که فقهاى مسلمانان مقرر داشته اندهماهنگ و همسو بود پذيرفتند, و همين امر در توسعه اين مذهب نقش بسزايى داشت .
ج ـ فـقيهان زيدى به اصل باز بودن باب اجتهاد و پيش رفتن با رخدادها و ارائه راه حلهاى مناسب براى آنها به نحوى که با روح شريعت همخوانى کند, پايبندى نشان دادند.
ج) مذهب «زيديه‏» با بقيه شيعه مشترک است جز اين که در نماز «حى على خير العمل‏» نگويند و مسح على الخفين و نماز را به امامت هر صالح و فاجرى جايز دانند، و اکل ذبايح (ذبح حيوان)اهل کتاب را روا شمرند، و قايل به ازدواج متعه نيستند.
زيديه، به «مهدويت‏» اعتقادى ندارند و در انتظار امام غايبى نيستند. درباره مرتکب گناه کبيره گويند که: وى در آخرت در دوزخ جاودان نخواهد ماند ولى به اندازه گناهى که کرده است عذاب خواهد ديد.
ايشان براى ائمه خود قايل به معجزات و کراماتى نيستند.
د) ديدگاه زيديه در اصول دين تفاوت چندانى با ديگر عدليّه ندارد. آنان پس از اعتقاد به حسن و قبح عقلى، همچون ديگر شيعيان به دو اصل توحيد و عدل به عنوان اساسى ترين اصول اعتقادى مى نگرند و بر اساس آن هر گونه تشبيه و تجسيم را نفى کرده و خدا را عادل مى دانند که بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش مى دهد و مجازات مى کند.
آنها همچنين به اختيار انسان در افعال معتقدند و جبر را رد مى کنند و بر خلاف مرجئه برآنند که خداوند به وعده و وعيدهاى خود عمل خواهد کرد و همچون معتزله در مورد مرتکب کبيره به جايگاه بين دو جايگاه «المنزلة بين المنزلتين» اعتقاد دارند و مرتکب کبيره را در رتبه اى ميان مؤمن و کافر قرار مى دهند. همچنين به اصل امر به معروف و نهى از منکر به عنوان يکى از اصول دين مبين اسلام باور دارند. آنان به اصل نبوت و امامت نيز به عنوان اصول اساسى دين مى نگرند و در خصوص امامت ديدگاه هاى ويژه اى دارند.2
و به «تقيه‏» کردن قايل نيستند و بدون «اجتهاد» فتوى را براى مفتى جايز ندانند. بر خلاف کيسانيه و اماميه بدا و رجعت را جايز نشمارند. صفات خداوند را چيزى جز ذات نشمارند.
اساس آراء شرعى را بر اجماع علماى امت اسلام دانند و چنان در اين امر اصرار ورزيده‏ اند که بعضى گمان کرده‏اند زيديه اجماع را بر کتاب و سنت مقدم دانسته‏اند.

پي نوشت ها:
1- الفکر السامى , ج30 , ص 67 و پس از آن , ابوزهره , الام زيد, ص 326, ص 411 و 415.
2. زيديه، تاريخ و عقايد؛ مهدى فرمانيان ـ سيد على موسوى نژاد، ص93.

موفق و پيروز باشيد.

نوع سوال: 

پربازدیدترین ها