آیا آموزش مسائل جنسی به جوانان و نوجوانان لازم است ؟

متن سوال: 
در چه سني بايد به نوجوان مسايل جنسي را و روش برخورد با اين موضوع را آموزش داد؟

سلام وقت شما بخير ضرورت آموزش مسايل جنسي به جوان و نوجوان واقعيت اين است که آموزش امور جنسي و دادن آگاهي هاي لازم در اين رابطه از مسائل ضروري و مورد نياز خانواده هاست. آموزش جوانان ونوجوانان درباره چگونگي رفتار صحيح جنسي و بيماري هاي ناشي از انحرافات جنسي داراي اهميت زيادي است. شواهد گوناگوني حاکي از آن است که مردم و به خصوص نوجوانان و جوانان در اين مورد اطلاعات درستي ندارند و منابع يادگيري رفتار جنسي در بين آنان منابع قابل اطميناني نيست. معمولا آن چه جوانان در اين باره مي دانند اطلاعات خياباني است که از افراد فاقد صلاحيت آموخته اند. نه پدر و مادرها، نه مدرسه و دانشگاه، نه رسانه هاي گروهي و نه مطلعين ديني، عموما مطلب مهمي در اين باره به جوانان نمي آموزند. حتي جنبه هاي بهداشتي و چگونگي مقابله با بيماري هاي عفوني مقاربتي و ايدز نيز به آنها آموخته نمي شود. آموزش هاي انحرافي کانال هاي تلويزيوني ماهواره اي و فيلم ها و مجلات مبتذل و غير اخلاقي، خطر شيوع ايدز و بيماري هاي ناشي از رفتارهاي نادرست جنسي را افزايش داده است. بايد با آموزش صحيح به نوجوانان و جوانان، در ضمن دروس بهداشت و فيزيولوژي بدن و روان شناسي و تربيت بدني و امور خانواده و اخلاق و تعليمات ديني و يا از طريق برنامه هاي ويژه توسط تيم هاي متشکل از پزشک و روانشناس و متخصصين علوم تربيتي و ديني و اخلاقي، زمينه مناسبي براي مقابله با اين خطر ها فراهم شود. بديهي است تا در مورد امور مربوط به امور جنسي آگاهي هاي مورد نياز به جوانان داده نشود، آمادگي لازم براي مقابله با انحرافات جنسي و مفاسد و عواقب سوء ناشي از آن و نيز بيماري هاي مختلف جنسي و راه هاي انتقال آن حاصل نخواهد شد. پدران و مادران شرعا وظيفه دارند آداب اسلامي را در اين رابطه به فرزندانشان بياموزند و آنها را در اين رابطه تقويت کنند تا شيادان و آلودگان نتواند فرزندان آنها را بفريبند و آنها را به وادي فنا و سقوط بکشانند. اما خود پدر و مادر نبايد مستقيم وارد موضوع شوند بلکه تحت نظارت انها انجام شود چون حرمت والدين نزد فرزندان شکسته مي شود . نکات مهم در تربيت جنسي 1-از مسائل بسيار مهم اين است که فرزندان و جوانان ما بدانند در چه وضع و موقعيتي هستند و در رابطه با زندگي شخصي شان چگونه موضع بگيرند و به چه صورت و شيوه اي از خود و عفت و شرافت و شخصيت خود دفاع و حراست کنند. خطر روابط ممنوع و معاشرت هاي آلوده بايد از دوران نوجواني به دختران و پسران آموخته شود. پدران( و ترجيحا غير پدر فرد اگاه و مورد اعتماد) بايد محرم راز پسران خود باشند و در اين زمينه رابطه تنگاتنگي با فرزندان پديد آورند و گفتني هاي لازم را در جهت حفظ خود از خطر و رعايت عفت و پاکدامني به پسران بگويند. از سنين نوجواني پدر( ترجيحا....) بايد شيوه غسل را به پسر بياموزد و در اوان بلوغ و احتلام، حالت ها و وقايع اين دوران را به او تفهيم نمايد و احکام شرعي غسل و چگونگي آن را به فرزندش بياموزد. مادر بايد از طريق پدر، درباره دگرگوني حالات پسر و غسل و احتلام و جنابت او با خبر شود و از قبل لباس و جامه زير او را جدا و حتي محل خواب او را تفکيک نمايد. در مورد دختران نيز اين اطلاع دهي در همين مقطع و توسط مادر و در امور ريزتر ترجيحاتوسط فرد ...بايد انجام بگيرد . ب ) آگاهي از خطرات وامراض: در طول جريان تربيت و رشد، پدران و مادران بايد به فرزندان خود تفهيم کنند چه خطراتي در انتظار آنها است. در سر راه خانه تا مدرسه و برعکس چه آلودگي هايي ممکن است برايشان پديد آيد. چه افرادي در سر راه شان ممکن است سبز شوند و چه رسوايي هايي برايشان به وجود آورند. بخشي از آگاهي هايي که بايد به نوجوانان و جوانان به طور مستقيم يا غير مستقيم داده شود درباره بيماري هاي مقاربتي است. اين گونه مسائل بايد به گونه اي به آنها تفهيم شود که احساس نفرتي از آن در دل ها پديد آيد و از فرجام آن نگران و بيمناک شوند و ضرورت حفظ خود را از آلودگي ها به خوبي دريابند و اين آموزش ها بهتر است در لابه لاي داستان ها و اتفاقاتي که براي ديگران پيش آمده بيان شود تا مايه عبرت و پند آنها گردد. 2. تقويت ايمان و اخلاق: بخشي از آموزش هايي که در زمينه تربيت جنسي بايد مورد نظر باشد، آموزش هايي در رابطه با تقويت ايمان و اخلاق است. پرورش ايماني و اخلاقي مي تواند در حفظ فرزندان و جوانان از خطرات و تأمين سعادت آنها خيلي مؤثر باشد. بخشي از اين آموزش ها بايد در رابطه با حجب و حياي متعادل و موزون و عاقلانه باشد. از علل انحرافات در کودکان گاهي حجب و حياي شديد و زماني هم جرأت و جسارت و بي پروايي فوق العاده است. 3. اشباع کردن از محبت: از مسائل مهم در امر تربيت نوجوان و جوانان، اشباع کردن آنها از محبت به ويژه در زمان کودکي آ نها است. اشباع نشدن آنها موجب پيدايش نارسايي ها و کمبودهاي عاطفي است که موجب هر نوع اختلال است و زمينه ساز بسياري از انحرافات جنسي جوانان است و اثر آن تا پايان عمر در افراد باقي مي ماند و کودکاني که از محبت سيراب نشده اند در همان اوان و يا در نوجواني و جواني به شدت در معرض خطرند. البته زياده روي در محبت و وابستگي شديد کودکان به پدر و مادر نيز موجب نوع ديگري از خطر است. پس بايد فرزندان را به گونه اي متعادل اشباع کرد تا دچار لغزش و خطر نشوند. 4. آمادگي براي زندگي: به تدريج که پسران و دختران رشد مي کنند و بزرگ مي شوند بايد با دنياي متفاوت زندگي زن و مرد و به وظايفي که اين دو در زندگي دارند آشنا شوند. البته اين به معناي بيدار کردن نيرو و قوه خفته و نهفته جنسي نمي باشد، بلکه هدف آن است که پيش از اين که فرزندان ما به فکر مسأله اي بيفتند و يا چيزي را از زبان ديگران بشنوند بايد به گونه اي سالم و معقول و همراه با وقار و عفت و منطقي، خطرات احتمالي و انحرافات را از آنان دور کرد. بررسي ها نشان مي دهد که طرح اين گونه مسائل در قالب هايي مناسب و همراه با وقار و اخلاق که از هر نوع وقاحت دور باشد از طرف افراد دلسوزي چون پدر و مادر، از لغزش هاي آينده آنها جلوگيري خواهد کرد. در واقع آموزش اين مسائل توسط والدين و مربيان دلسوز به خاطر جلوگيري از بدآموزي و سوء استفاده در اين زمينه است. والدين براي برخي از آموزش ها مي توانند از وجود معلمان و مربياين که مجهز به تعاليم و ضوابط اخلاقي و انساني بوده و بدآموز و منحرف کننده نباشند، استفاده کنند. آموزش هايي که به فرزندان و جوانان و نوجوانان در رابطه با زندگي غريزي و جنسي شان داده مي شوند ممکن است به صورت مستقيم و يا غير مستقيم باشد. در آن چه که مربوط به دستورات و تعاليم شرعي است سعي بر اين است که مستقيما مطالب به آنها آموخته شود همان گونه که در رساله هاي عملي مراجع تقليد وجود دارد ودر آن چه که ناشي از تحريکات و کنجکاوي ها است بايد سعي شود راه و روش غير مستقيم به کار بسته شود. مثلا برگزاري جشن تکليف براي دخترها و پسرها و تبريک وقت بلوغ آنها نوعي از آموزش هاي غير مستقيم است. بايد توجه داشت که آموزش مستقيم نيازمند پختگي و توانايي و تيزهوشي و دلسوزي خاصي است، چون از يک طرف بايد آگاهي هاي لازم را به فرزندان داد و از طرفي ديگر بايد مراقب بود اين امر سبب بيداري زودرس و بي موقع جنسي نگردد و موجب تحريکات زيانبار و باز شدن بيش از حد ضرورت چشم و گوش آنها نگردد. سن آموزش مسايل جنسي يقينا در دوران کودکي و در سنين کودکي پايين تر از 7 سالگي ضرورتي براي آموزش مسائل جنسي وجود ندارد. توصيه هاي پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين(ع) به والدين اين است که کودک در معرض ديد و يا حتي شنيدن صداي تنفس والدين در هنگام مقاربت جنسي آنان نباشد. اين سفارش ها بيانگر آن است که اولا مرحله اي از تمايلات جنسي در آغاز دوره کودکي وجود دارد، گرچه کودک از آن آگاه نيست و ثانيا عوامل بيروني ناهشيار بر رفتار جنسي تأثير مي گذارد. در اين سن کودکان بسياري از اعمال و گفتار را تقليد مي کنند و با والدين خود همانند سازي مي نمايند. با آلت جنسي خود بازي مي کنند و مي خواهند جنسيت خود را شناخته از تفاوت هاي جنسي مذکر و مؤنث آگاه شوند. در اين مرحله هر پسر يا دختري به طور حتم از جنسيت خود آگاه مي شود و در پايان اين مرحله (حدود 6 سالگي) نقش جنسي خود را بايد به خوبي ايفا نمايد. يکي از جلوه هاي تشخيص و شناخت نقش جنسيت در طول سنين مزبور به ويژه شش تا 7 سالگي، ظهور و درک انگيزه هاي جنسي است گويا در اين دوران غريزه جنسي کودکان تا اندازه اي هر چند کم رنگ خودنمايي مي کند و کودکان به تدريج آثار آن را به گونه اي احساس مي کنند. از اين رو برخي از روايات اسلامي بر اين نکته تأکيد دارد که بستر کودکان و به ويژه کودکان ناهمجنس را از شش سالگي به بعد از يکديگر جدا سازيد در مواردي نيز مادر از خوابيدن در کنار دختر 6 ساله خود منع شده است. در واقع اسلام مي خواهد که غريزه جنسي در دوران شکوفايي خود رشدي طبيعي داشته باشد زيرا در غير اين صورت بيم آن مي رود که کودک به بلوغ زودرس مبتلا گرديده براي خود و اوليا و مربيان مشکلاتي به بار آورد. مرحله اي از اين آموزش که اطلاعات او را در زمينه آميزش و ضوابط و احکام و آداب آن افزايش مي دهد, بايد در هنگام ازدواج و در آستانه آن انجام شود و زودتر از آن لازم نيست و باعث تحريک او خواهد شد. شما مي توانيد براي آگاهي بيشتر ازکتاب هاي زير استفاده ببريد: 1-رشد جسمي و جنسي در نوجواني، دکتر حسين لطف آبادي، ص 86 2 خانواده و مسائل جنسي کودکان، دکتر علي قائمي، بخش 12، تربيت جنسي کودکان و نوجوانان، ص 250 3-ازدواج مکتب انسان ساز، اثر شهيد پاک نژاد 4-روان شناسي زنا شويي 5آداب آميزش 6-روان شناسي زن.

پربازدیدترین ها