آیا اسلام دین شمشیر است؟

متن سوال: 
آيا دين اسلام با شمشير پيشرفت کرده است؟

اسلام آيين عقيده و ايمان وعشق و محبّت به خداوند بوده است، براي رسول الله(ص) بخوبي روشن بود که در پرتو زور و اجبار و جنگ، دين گسترش پيدا نمي کند و پيشرفت و استقرار آن تنها با برهان و استدلال و بصيرت و بينايي است. قرآن خود مي فرمايد: «لا إِکْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ؛[?] در قبول دين، اکراهى نيست.(زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است.» رسول خدا(ص) جنگ طلب نبود، زيرا صلح حديبيه را حتي با دادن امتياز به قريش پذيرا شد تا آرامش و امنيت ايجاد شود. آن حضرت ناگزير در برابر کساني که عليه اسلام توطئه مي کردند و قصد نابودي آن را داشتند و به مدينه منوره حمله مي کردند، دست به شمشير مي برد تا خطر را دفع کند و با اين مجوّز قرآني: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ؛[?] با آنها پيکار کنيد! تا فتنه باقى نماند» آن حضرت براي نابودي فتنه و فساد و توطئ? براندازي عليه دولت اسلامي خود مي جنگيد، نه اينکه عقيده و ايمان را بر ديگران تحميل کند. نبردهاي آن حضرت در راه خدا بود و به همه فرماندهان خود توصيه مي کرد: «خيانت و عهد شکني نکنيد، دشمن را مثله نکنيد، به مردم عادي، تعرّضي ننماييد، آنان را نکشيد و مزاحمشان نشويد. زنان و بانوان و کودکان را از دم شمشير نگذرانيد، درختي را قطع نکنيد و ساختماني که موجب رفاه و آسايش مردم است، ويران نسازيد».[?] آن حضرت در هيچ جنگي آغازگر جنگ نبود.[?] و در برابر توطئه مشرکان و يهوديان ناگزير به دفاع بود. اين توطئه هاي پنهان و آشکار دشمنانش بود که آتش جنگ را بر مي افروخت و رسول الله(ص) ناگزير به دفاع و پيشگيري بود. آن حضرت پس از خاتمه جنگ به هر صورت ممکن اسراي دشمن را آزاد مي ساخت. در روزگار آن حضرت هيچ اسيري به بردگي کشيده نشد، آنگونه که اسراي بدر و بني مصطلق و شش هزار اسير جنگ حنين[?] را آزاد ساخت و تا زماني که آزادشان مي کرد، با انان رفتاري کاملاً انساني داشت و غذا و پوشاک در اختيارشان مي گذاشت.[?] و حق انتخاب دين را برعهده خود اسرا مي گذاشت. با بيان اين مطالب و بررسي دلايل برخي از جنگهاي آن حضرت با دشمنان مشخص خواهد شد که برخلاف تبليغات مخالفين اسلام، دين اسلام نه تنها دين شمشير و خشونت نيست، بلکه دين رحمت و صلح و دوستي مي باشد. انديشمندان بسياري بر اين باورند که اصولاً اساس گسترش و پيشرفت اسلام، بر مبناي صلح و دعوت به آن بوده است که از طريق پيامبر اکرم(ص) صورت مي‌گرفته است. دعوت اوّليه رسول خدا به مدت سيزده سال در مکه و نامه‌هايي که پس از هجرت به اُمرا و سلاطين و رؤساي قبايل و شخصيت‌هاي برجسته معنوي و سياسي نوشته است، حاکي از روش صلح‌آميز مبتني بر منطق و برهان پيامبر اکرم(ص) در دعوت و تبليغ براي گرويدن به اسلام بوده است، نه توسّل به جنگ و شمشير. پيامبر(ص) تنها تحت شرايط و اهداف خاصي دستور به جهاد مي‌داد؛ امّا هدف نهايي وي در نهايت، استقرار صلح و ايجاد زندگي مسالمت‌آميز بود. به طوري که از جنگ بدر تا آخرين نبرد پيامبر(ص)، هيچ کدام تهاجمي نبوده‌اند، بلکه هر کدام بر اساس شرايطي که دشمن به وجود مي آورد به وقوع پيوسته‌اند. اين امري طبيعي است که گاهي براي پاره‌اي از جوامع بشري، شرايطي پيش مي‌آيد که هيچ راهي جز توسّل به جنگ براي آنان باقي نمي‌ماند. در اين صورت، جنگ، نه تنها غير انساني نيست، بلکه ترک آن نيز جز ذلّت، چيز ديگري به همراه نخواهد داشت. قرآن کريم، نبرد و جنگ را در شرايط ويژه و با حدود معين و مشخص، تجويز کرده و سستي در آن را گناهي بزرگ مي‌داند. دين اسلام، تا جايي به صلح اهميت مي‌دهد که طرف مقابل هم حقّ دوستي را نگه دارد؛ امّا وقتي موجوديت يک کشور اسلامي از سوي دشمن، در معرض خطر قرار مي‌گيرد، نه تنها آن را رد نمي‌کند، بلکه جنگ را ارزشي مي‌داند که با نام «جهاد در راه خدا»، به عنوان يکي از ارکان‌ها و آرمان‌هاي مقدّس اسلامي به حساب مي‌آيد. در مرحله دعوت علني پيامبراسلام(ص), اشراف مکّه و قبايل عرب، عليه پيامبر(ص) و نهضت اسلام، به مقابله برخاستند و پس از تهديد و آزار و شکنجة مسلمانان، آنان را مجبور به ترک مکّه نمودند. مسلمانان در اين مرحله، شکنجه‌هاي سختي را از سوي دشمنان تحمّل کردند که با هجرت پيامبر(ص) به مدينه، پايان پذيرفت و در مرحله بعد نيز مشرکان بودند که جنگ را شروع کردند.(با نامه ابوجهل و فرستادن کاروان تجارتي براي تامين پول تهاجم) در حقيقت، مشرکان و رياست‌ طلبان قريش بودند که بناي جنگ را گذاشتند و پيامبر(ص) مجبور بود از خود و يارانش و در واقع، از جامعه اسلامي دفاع کند. مرحوم علامة طباطبايي در تفسير «الميزان» مي‌گويد: «اگر پيامبر اسلام را به حال خود گذاشته بودند, هرگز فرمان(هيچ) جنگي را صادر نمي‌کرد و اين همه جنگ‌هايي که در اسلام واقع شد, همه‌اش تحميل به اسلام بود و او را به اين واداشتند».[?] بنا بر اين، اگر دشمنان جامعة اسلامي، به مسلمانان کاري نداشتند و به عناوين و تمهيدات گوناگون، به تهديد و ارعاب و تجاوز آنها مبادرت نمي‌کردند، جنگي صورت نمي‌گرفت و خوني ريخته نمي‌شد. پي نوشت ها: [?]- سوره بقره، آيه ???. [?]- سوره بقره، ايه??? [?]- تاريخ يعقوبي، ج?ص??. [?]- سير? ابن هشام، القسم الاول، ص???. [?]- سيره نبويه، القسم الثاني، ص???. [?]- المغازي، واقدي، جزء سوم، ص???. [?]- الميزان، ج ?، ص ???.

پربازدیدترین ها