آیا علاقه داشتن به یک دختر خوب است یا خیر؟

متن سوال: 
من به دختر خاله ام علاقه دارم و اينو با خواهرم در ميان گذاشتم و خواهرم باهاش حرف زد و من به تصور اينکه اين علاقه 2طرفه هست تقريبا منتظر جواب مثبت بودم ولي متأسفانه قبول نکرده و پدر و مادر خودشو که اونها هم از قضا با هم فاميل هستن بهانه قرار داده و گفته بود که ازدواج فاميلي دوست ندارم حالا من موندم چي کار کنم مني که سالها فقط به او فکر مي کردم نمي دونم منو ميخواد امتحان کنه يا اصلا از من کلا خوشش نمياد شما بگين چي کار کنم؟! باز هم بهش اصرار بکنم آيا اين کار به صلاح ما هست؟

سلام يک ازدواج موفق دائر مدار يک سلسله معيارهاي اصلي و فرعي و همچنين يک سلسله آگاهي ها قبل و بعد از ازدواج مي باشد. اگر انسان بر اساس آگاهي هاي صحيح آن معيارها را در فردي احراز کرد آنگاه بايد اقدام به خواستگاري کند و مراحل بعدي را به تدريج انجام دهد تا ازدواج محقق شود. معمولا يکي از مشکلات انتخاب آگاهانه عشق و علاقه زود هنگام است. چه اينکه علاقه و عشق مفرط موجب مي شود انسان نتواند بر اساس آگاهي به معيارهاي صحيح همسر خود را انتخاب کند. البته خود علاقه يکي از چيزهائي است که براي اقدام اوليه لازم است والا هيچگاه انگيزه اي ايجاد نمي شود و اقدامي هم صورت نمي گيرد اما اين علاقه نبايد در حدي باشد که موجب ناديده گرفتن معيارهاي مهم انتخاب همسر شود. حال بايد ديد اين علاقه شما نسبت به آن فرد چه نوع علاقه اي است. آيا از نوع اول است يعني دل شما را ربوده است و شما صرفا بر اساس همان علاقه به هيچ چيز فکر نمي کنيد مگر رسيدن به او، بايد عرض کنيم که علاقه شما از نوع اول است و قدرت انتخاب صحيح را از شما خواهد گرفت. چنانکه اهل معرفت گفته اند: «حب الشيء يعمي و يصم» يعني علاقه و عشق به چيزي موجب کوري و کري انسان مي شود. در اين صورت بايد با اينگونه علاقه هاي افراطي مقابله کرد تا تعديل شود يا بطور کلي از بين برود. گفتني است نيازهاى عاطفى و غرايز ديگر در ايام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزيدن» سوق مى‏دهد که البته اين يک امر طبيعى و غريزى است و کمتر مى‏توان راهى براى گريز از آن پيدا کرد. آنچه در اين مقوله اهميت دارد، کنترل عقلايى بر احساسات و پرهيز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارى‏هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد. همانطور که مي دانيد ازدواج يکي از مسائل مهم زندگي هر انساني است زيرا در همه ابعاد زندگي تأثير دارد و ازدواج موفق مي تواند باعث پيشرفت انسان در زمينه هاي مختلف شود کما اينکه اگر ازدواج ناموفق باشد مشکلات زيادي را براي انسان به وجود مي آورد و مانع رشد و ترقي مي شود بنابراين بايد با اين امر مهم سنجيده برخورد کرد و از هر گونه شتابزدگي ، يک جانبه گرايي، ظاهر بيني و سطحي نگري اجتناب کرد. بنظر مي آيد راه صحيح ازدواج اين باشد که اول با افراد مجرب و بزرگتر مشورت شود و اگر فردي مد نظر است قبل از اينکه به صورت مستقيم با خود او مطرح شود با خانواده مطرح شود که آيا چنين فردي براي ازدواج مناسب هست يا نه؛ گام دوم اگر با مشورت و تحقيق به اين نتيجه رسيديد که فرد مورد نظر، فرد مناسبي است. آنگاه از طريق خانواده (پدر، مادر، برادرها يا خواهران يا هر فرد ديگري مورد تأييد خانواده است) به صورت رسمي خواستگاري شود حال جواب آنها ممکن است مثبت يا منفي باشد و اين نيز يک امر طبيعي است زيرا همينطور که ما به خودمان حق مي دهيم انتخاب کنيم اين حق را بايد براي ديگران نيز قائل باشيم تا خودشان تصميم بگيرند و انتخاب کنند. اين مسأله دقيقا در مورد شما اتفاق افتاده يعني همانطور که خودتان مرقوم فرموده ايد شما عاشق دختري شده ايد و اين عشق يک طرفه نيز بوده است يعني معلوم نيست که او نيز چنين عشق و علاقه اي را به شما داشته است يا نه! هيچ گاه توقع نداشته باشيد آنها خيلي سريع به شما پاسخ دهند چه اينکه همانطور که ازدواج براي شما خيلي مهم است براي آنها نيز امر مهمي است بنابراين بايد به آنها فرصت داد تا خوب فکر کنند، مشورت کنند و سپس انتخاب کنند. انشاء الله جواب مورد نظر شما را خواهند داد ولي در صورتي که جواب رد به شما دادند نگران نباشيد چه بسا خداوند کفو و همتاي شما را کس ديگري قرار داده است. خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: «چه بسا شما چيزي را دوست نداريد ولي خير شما در آن چيز است و چه بسا چيزي را دوست داريد در حالي که خير شما در آن نيست» بنابراين در همه کارها بايد به خداوند توکل کرد و از او خواست که آنچه به صلاح ماست مقدر کند. حال اگر اين مراحل طي شده است و ايشان به شما جواب منفي داده است هيچ اتفاق خاصي نيفتاده است و بايد علاقه و عشقي که نسبت به او پيدا کرده ايد را به تدريج از دلتان خارج کنيد؛ زيرا دوستي و عاشقي يک طرفه چيزي جز خسارت، اتلاف وقت و هدر دادن انرژي هاي عاطفي و شکست در زندگي و تحصيلات چيز ديگري در پي نخواهد داشت و بدانيد که ميدان انتخاب براي شما باز است و افراد زيادي وجود دارند که شما مي توانيد باز هم دست به انتخاب بزنيد و دليلي ندارد دختري که به هر دليلي راضي به وصلت با شما نمي باشد شما علاقه خود و انرژي هاي عاطفي خود را براي او هزينه کنيد. به قول باباطاهر محبت و علاقه آنگاه اثر بخش خواهد بود که از هر دو طرف باشد و علاقه يک طرفه موجب دردسر و مشکلات مي شود. به نظر مي آيد با توجه به اينکه ايشان به شما جواب منفي داده ضرورتي ندارد که شما انرژي هاي عاطفي خود را صرف اين فرد کنيد بلکه با اين علاقه مقابله کنيد و بعد از يک مدتي که از شدت اين علاقه کاسته شد آنگاه بر اساس معيارهاي صحيح دوباره دست به انتخاب بزنيد و با توکل به خداوند همسر مورد پسند خود را انتخاب کنيد. براي مقابله با آن علاقه اي که نسبت به فرد مذکور پيدا کرده ايد به راهکارهاي زير عمل کنيد: 1- سعي کنيد به او نگاه نکنيد. 2- هيچگونه تماسي به صورت حضوري يا غير حضوري با او نداشته باشيد. 3- به خودتان تلقين کنيد که ايشان به من جواب منفي داده پس من هم نبايد به او علاقه مند باشم. يا به خود بگوئيد: او من را دوست ندارند پس من هم دليلي ندارد به او علاقه مند باشم. 4- هر وقت فکر او به ذهنتان خطور کرد، خود را به کار يا فکر ديگري مشغول کنيد. در ادامه شرايط همسر خوب و معيارهاي انتخاب همسر را خدمت شما بيان مي کنيم؛ باشد که با چشمي باز و دور از احساسات زودگذر تصميم درست و انتخاب شايسته اي انجام دهيد. موفق باشيد.

پربازدیدترین ها