آیا میشود به دلیل فراگیری ز امر به معروف و نهی از منکر اجتناب کرد؟

متن سوال: 
سلام خسته نباشيد سوالي داشتم در مورد امر به معروف و نهي از منکر. بعضي از محرمات مثل موسيقي طوري باب شده که انگار هيچ حرمتي درشون نيست و حلال هستند. اين مواقع در صورتي که تذکري داده بشه حتي با قول ليّن ممکنه عده اي از اسلام و دين زده بشن. در اين موارد وظيفه چيست؟ من جايي در مورد موسيقي حرام تذکر دادم. به من جواب دادن با اين صحبت ها جوانان رو از دين زده مي کنيد. ميشه اينطور استدلال کرد که به دليل جذب حداکثري به اسلام و دين از امر به معروف و نهي از منکر اجتناب کرد؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
امر به معروف و نهي از منکر نيز مثل ساير احکام بستگي به شرايط و مراتب آن دارد، لذا نمي توان در شرايط کنوني به صورت مطلق حکم عدم تاثير را صادر کرد ؛ چون همانطور که افراد با روحيات مختلف و آگاهي هاي مختلف در شرايط حاضر وجود دارد و اين تنوع معرفتي حاکم مي باشد در مورد مسئله امر به معروف نيز اين مسئله وجود دارد و بايد متناسب با مصداق برخورد نماييد و نمي توان حکم کلي بر زده شدن افراد داد چه بسا فردي متشرعي که از روي ناآگاهي و عدم شناخت شايع بودن يک نوع موسيقي و آهنگ را دليل بر حليت و عدم اشکال آن بداند اما با آگاهي از عدم جواز شرعي آن از استفاده آن خودداري نمايد، لذا در شرايطي بايد تناسب آن را رعايت نمود.
ضمن اينکه مطلب بيان شده در مورد زدگي از اسلام ، نهايتا نظر يک فرد و يا گروه خاص مي باشد ، دليلي ندارد نظر شخصي و فردي اين اقراد نظر اسلام تلقي شده و معيار عمل شما واقع شود، و نکته ايي که در مورد جذب حداکثري نبايد از آن غافل باشيد اسن است که جذب حداکثري به صورت مطلق مطلوب نمي باشد بلکه جذبي ملوب است که همراه با حفظ داشته ها و اعتقادات و ايستادگي بر آموزه هاي اسلام است، نه با دست برداشتن از اعتقادات و آموزه هاي اسلامي. حال آنکه اگر چنين جذبي مطلوب اسلام و جامعه اسلامي بود ديگر از اسلام و احکام آن اثري باقي نمانده بود، لذا جذب حداکثري در صورتي مطلوب است که همراه با حفظ اعتقادات فرد باشد و در ضمن آن ديگران را هم مسير خود کند ، نه اينکه خود را با ديگران که اعتقادات و افکار ناصحيح دارند همراه کند، که در اين صورت شخص جذب آنها شده، نه اينکه آنها جذب مرام و اعتقادات او شده باشند و در واقع جذب نکردند بلکه جذب شدند.

حال براي توضيح بيشتر لازم است به صورت مختصر به شرايط وجوب، اقسام و مراتب امر به معروف و نهي از منکر اشاره گردد:
الف) شرايط وجوب امربه معروف و نهي ازمنکر
1. بايد امر به معروف و نهي از منکر کننده بداند آنچه مکلف ترک نموده، واجب و يا آنچه مرتکب گرديده از منکرات است و بر کسي که چنين علم و آگاهي از کار ديگري ندارد، واجب نيست.
2. بايد آمر يا ناهي احتمال تأثير دهد پس اگر مطمئن باشد که امر و نهيش مؤثر واقع نمي شود، امر و نهي بر وي واجب نيست.
3. لازم است امر و نهي کننده بداند که شخص بر گناهش باقي است پس اگر دانست که وي گناهش را ترک نموده و آن را تکرار نخواهد کرد، امر به معروف و نهي از منکر بر او واجب نيست.
4. برخورد با گنهکار ضرر و مفسده اي براي امرونهي کننده يا خويشان و برادران ديني اش نداشته باشد؛ مگر معروف و منکر از اموري باشند که شارع مقدس اهتمام ويژه اي نسبت به آن ها دارد؛ مانند حفظ اسلام و شعائر آن و امنيت جان و ناموس مسلمانان، بنابراين اگر شعائر اسلامي يا جان عده اي از مسلمانان در معرض خطر و نابودي شد، بايد اصل اهم و مهم مورد توجه قرار گيرد و صرف ضررديدن موجب سقوط وظيفه نمي شود.

ب) اقسام امر به معروف و نهي از منکر
امر به معروف و نهي از منکر به دو قسم واجب و مستحب تقسيم مي شود که عبارتند از:
1. آنچه انجام آن از نظر عقل يا شرع لازم و واجب و يا ارتکابش از نظر آن دو، زشت و قبيح باشد، امر و نهي در موردشان واجب مي گردد.
2. هر کاري که انجامش از نظر عقل يا شرع خوب و مستحب يا ارتکابش از ديدگاه آن دو، پسنديده نيست، امر و نهيش مستحب است.
گفتني است امر به معروف و نهي از منکر از واجبات توصلي است يعني قصد قربت در آن شرط نيست؛ هر چند با داشتن قصد قربت از پاداش الهي نيز برخوردار خواهد شد.

ج)مراتب امر به معروف و نهي از منکر
نخستين و مؤثرترين روش براي دعوت ديگران به نيکي ها و بازداشتن از منکرات، آراستگي خود انسان به تقوي و اخلاق حسنه است.
صاحب جواهر از فقهاي شيعه در اين باره مي نويسد:
آري، از بزرگ ترين افراد امربه معروف و نهي ازمنکر و والاترين و مؤثرترين آن ها، خصوصاً نسبت به زعيمان ديني اين است که جامه کار نيک بپوشند و در کارهاي خير از واجب و مستحب پيشقدم باشند و جامه زشت کاري را از اندام خود دور کنند و نفس خويش را به اخلاق عالي تکميل و از اخلاق زشت پاک سازند که اين خود سبب مؤثر و کاملي است تا مردم، به معروف گرايش پيدا کرده و از منکر دوري گزينند... .
در فقه اسلامي سه مرحله براي اين وظيفه مهم در نظر گرفته شده است. هر مرحله نيز خود داراي مراتب و درجاتي است و در صورت مؤثر بودن يک مرحله يا يک مرتبه، اقدام به مرحله يا مرتبه بعدي جايز نيست. آن سه مرحله عبارتند از:
* اظهار تنفر قلبي: امرونهي کننده ناراحتي قلبي خود را از منکر واقع شده آشکار کند و به طرف بفهماند که منظورش از اين کار، اين است که وي معروف را انجام داده و يا منکر را ترک نمايد. براي اين کار چند درجه است از قبيل روي هم فشردن پلک هاي چشم و روي ترش کردن، روگرداندن، پشت کردن، ترک رفت و آمد و امثال اين ها.
گفتني است تنفر قلبي از گناه لازمه ايمان بوده و بر همگان واجب عيني است، گرچه توان هيچ گونه امر به معروف و نهي از منکر نداشته باشند و آنچه به عنوان امر به معروف و نهي از منکر بايد انجام گيرد، اظهار تنفر قلبي از گناه است.
* امر و نهي گفتاري: امام خميني (قدس سره الشريف) در اين زمينه مي نويسد: اگر بداند که از مرتبه اول امربه معروف و نهي ازمنکر نتيجه نمي گيرد، واجب است از مرتبه دوم استفاده کند، در صورتي که احتمال تأثير بدهد و اگر احتمال دهد که با موعظه و زبان نرم، نتيجه حاصل مي شود، نبايد به مراحل بعدي تجاوز نمايد. اگر بداند که مرحله قلبي اثر ندارد و بايستي با لحن آمرانه امر و نهي کند، بايد همين کار را بکند در عين حال بايد درجات تندي در گفتار را رعايت نمايد.
* استفاده از زور و قدرت: اگر دو مرحله قبلي کارآيي نداشته باشند؛ بايد از زور و قدرت استفاده گردد، بدين معنا که با اِعمال فشار جلوي انجام گناهان گرفته شود و بين شخص و گناه مورد نظرش فاصله ايجاد گردد. در اين مرحله نيز بايد از مراتب سبک تر شروع کرد؛ اما در فرضي که بازداري از گناه متوقف بر کتک کاري و ايجاد جراحت و امثال آن باشد، بايد با اذن فقيه جامع الشرايط انجام گيرد و در شرايط فعلي که نهادهاي قانوني جمهوري اسلامي شکل گرفته، چنين کاري بايد با اجازه نهادهاي مربوط باشد.

گفتني است آنجا که از فرد کاري ساخته نيست، بايد امربه معروف و نهي ازمنکر به شکل جمعي و گروهي انجام گيرد. همچنين از تدابير عملي نبايد غفلت کرد يعني بايد ديد چه طرح و رفتاري، مردم را نسبت به کار نيک تشويق مي کند و يا از کار زشت باز مي دارد و اين به معناي دخالت دادن عقل و منطق، در اجراي قانون امربه معروف و نهي ازمنکر است؛ چرا که اسلام در شيوه هاي اجرايي اين اصل مهم، آن را به عقل و تدبير انسان وانهاده است تا از هر راه ممکن و مفيد، ريشه منکرات را از جامعه برکند. برخلاف واجبات عبادي همانند نماز که شکل انجام آن نيز بايد با تعبد به دستور شرع صورت پذيرد.
نتيجه :
نتيجه اين که امر به معروف و نهي از منکر اگر همچون خون در پيکره دين جريان داشته باشد ضامن حيات اسلام است و نبايد اثرات حيات بخش آن غافل شد.
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها