آیا می توان پای کسی ماند در زندگی که دائما خیانت می کند ؟

متن سوال: 
با سلام من به طرفم خيلي بها دادم؛ آن‌ وقت او با تمام عشق و وفاداريم به من خيانت مي‌‌کند. با صد نفر رابطه دارد. ولي من هنوز برايش دعا مي‌ کنم و دوستش دارم. نزديک به 5 سال است که دوست هستيم و 3سال هم صيغه اش بودم. نمي‌ توانم براي هميشه فراموشش کنم. فکر مي‌‌کنم تنها مي‌‌شود. کسي به دادش نمي‌‌رسد. به من احتياج پيدا مي‌ کند. بارها رفته و برگشته است. الآن نيست. باز رفته. هميشه به او پيام مي‌‌دهم. يادش مي‌‌اندازم که به يادش هستم. ولي او جواب نمي‌ دهد. باز مي‌‌گويم اشکالي ندارد؛ دوستش دارم. قشنگ‌ترين لحظاتم را با او گذراندم.

سلام وقت شما بخير
در ابتدا لازم است بدانيد که هرگونه راهنمايي و کمک فکري و مشورت دادن به شما در صورتي مفيد خواهد بود که خودتان صميمانه خواهان راه حل و رهايي از اين سرگرداني باشيد. از نوشته شما چنين بر مي‌‌آيد که تا حد زيادي از نابساماني و غيرمنطقي بودن برداشت‌ها و رفتارهاي خود آگاهي داريد لذا اگر راهنمايي و کمکي مي‌‌خواهيد اين امر در صورتي ممکن است که آمادگي پذيرش آن را داشته باشيد.
بعضي وقت‌ها به دلايل متعددي از جمله کمبود محبت و يا عدم اعتماد به نفس آدم‌ها مي‌‌خواهند خود را قرباني کنند. چرا خود را فريب مي‌‌دهيد؟ کسي که براي شما کمترين ارزش را قايل نيست و حتي به شما بي‌توجهي و بي‌احترامي مي‌‌کند، چه طور به فکر تنهايي او هستيد؟ چرا محبت را التماس و گدايي مي‌‌کنيد؟ حد و ارزش شما چيست؟ فکر مي‌‌کنيد اگر هم به سمت شما بيايد چه جايگاهي براي او خواهيد داشت؟ کسي که آدم‌ها را وسيله هوس‌بازي خود مي‌‌کند براي شما که اين‌طور به التماس افتاده ايد چه ارزشي قائل است؟ کافي است فقط کمي فکر کنيد.
در ارتباطي که ناسالم شکل گرفته است دو حالت به وجود مي‌‌آيد: فعال و منفعل.
در حالت فعال هرزگي و بي بندوباري است، هر لذتي که باشد فکر مي‌ کند خوب است. چنين فردي با هر کسي که فقط لذت‌آور باشد، رابطه برقرار مي‌‌کند!!
در حالت منفعل فرد به التماس محبت مي‌ افتد و قرباني هوس‌بازي فرد مقابل مي‌‌گردد، ارتباط نابرابر، نافرجام است. محبت، تحميلي نيست. کسي که مي‌‌خواهد طعمه نشود بايد اعتماد به نفس خود را بالا ببرد و قدر ارزش خود را بداند. بايد آن‌قدر قيمتي شد که خواستني شد، نه آن که التماس خواستن کرد.
ارتباط سالم با شکل‌گيري هويت بروز پيدا مي‌‌کند. در اين مرحله فرد به خود احترام مي‌‌گذارد، احساس کارايي و شايستگي مي‌‌کند؛ قدرت نه گفتن دارد و فريب نمي‌‌خورد.
با توجه با مطالب مطرح شده سعي کنيد با بالابردن اعتماد به نفس، کسب مهارت‌هاي کنترل عواطف و مهم‌تر از همه ارتقاء ايمان، تقوا، عفت و روحيه معنوي خود، فراموشش کنيد و محکم به تمايلات غيرمنطقي خود نه بگوييد تا بتوانيد شرايط را کنترل کنيد.
منبع: برگرفته از پرسمان، کتاب پرسش و پاسخ دختران و نيازهاي پيشرو .

پربازدیدترین ها