احادیثی که درباره زنان اومده توهین به زنان نیست؟

متن سوال: 
سلام مدتيه سوالاتي ذهنم رو مشغول کرده اينکه اسلام دين زن ستيزي است بخاطر بعضي مسائلي که وجود داره که زمينه استفاده جنسي مرد از زن را فراهم کرده وبه زن به ديده حقارت و پست نگاه کرده است.قبل از بيان سوال خواهش ميکنم توجيه نکنيد يا نگيد اين احاديث تاويل وتفسير دارن يا مشترک لفظي يا معنويند يا منظور حديث صفت بوده و فلان. 1.احاديثي که درباره زنان اومده توهين به زنان نيست؟حصير کف زمين از زن نازا بهتر است، به زنان نوشتن نياموزيد،زنان ناقص العقلند،اگرهمين احاديث در اديان ديگربودن ميگفتين که فلان دين زن را بي ارزشتر از حصير ميداند اما چون مسلمانيد فقط توجيه ميکنيدحتما ميگيد در لزوم فرزندآوريه و ....ولي بهترنبود رهبر يک امت از تعابير بهتري استفاده ميکرد.خداوکيلي اگر همچنين حرفي از زرتشت يا اديان ديگربود چندبار ازآن عليه طرفداران آن اديان استفاده ميکرديد؟ 2.احاديث ديگرهم که رفته رو ظواهر زن: داشتن باسن بزرگ نشانه نجابت است، با زنان فلان رنگ چشم ازدواج کنيد رانش بزرگ باشه گردن ومويش بهمان باشه گويا اين احاديث درتلاش براي بيان يک الگو ومانکن براي مرداست براي لذت جويي بيشتر.مگه قيافه آدم دست خودشه؟ وقتي معيار ازدواج جنبه هاي جنسي و جسمي باشه خب معلومه چي ميشه؟ آن زمان درجامعه مشکل نبود مشکل فقط ازدواج بود وآگاهي از معيارهاي ازدواج. آنقدر حديث که در مذمت زن آمده درمدح واحترام به زن نيامده. زن دراسلام فقط يک برده جنسي است يک کلفته.اگر بامرد همخواب نشه شوهرش بهش پول نميده، شوهرش باهر زني که دلش خواست ميتونه باشه زن حق اعتراض نداره چون صيغه و چهارتازن شرعا حقشه. اگه بيماري لاعلاج يا صعب العلاج گرفت برشوهرش واجب نيست هزينه درمانشو بده(خب بميره به درک اين نشد يه زن ديگه)؟

در مورد روايات گروه اول که زن نازا از حصير برتر دانسته شده؛ بايد گفت اين گونه رواياتي که در اين زمينه(زنان عقيم) در منابع روايي وجود دارد، از سند چندان قابل توجهي برخودار نيستند، اما به هرحال، در غير احکام شرعي؛ مانند اخلاقيات، ارشادات(مشاوره)، و ...، اصل بر آن است تا جايي که امکان دارد و با ديگر نصوص در تعارض نيست و با عقل بشري سازگار است، بايد روايات را توجيه نمود، چه بسا امکان برداشت درستي که با مباني اخلاقي و عقلي منافات نداشته باشد، وجود داشته باشد، نه آن که به مجرد نقصي در سند، آنها را طرد کرد. اما احاديث و روايات ديگري که علاوه بر مشکلات سندي، با شأن و کرامت انساني نيز منافات داشته باشند؛ نظير روايت تشبيه زنان عقيم به حصير و ...، ضمن اين که از نظر سند قابل اعتماد نيستند، توجيه پذير هم نمي باشند. بنابراين، ما اين روايت را منتسب به پيامبر رحمت نمي کنيم؛ زيرا پيامبري که منادي ارزش انساني، به تقوا است؛[1] نزد او سياه و سفيد، عرب و عجم،[2] تفاوتي نمي کنند؛ در مکتبش امتياز انسان ها نسبت به يک ديگر، به دانش و اندوخته هاي علمي است،[3] هرگز زن را به صرف نازايي چنين تحقير نمي کند. بنابراين، به عقيده ما، اين روايت اساساً ارزش طرح ندارد و ساحت قدس پيامبر اکرم(ص) مبرا از آن است که چنين سخني از او صادر شود. ضمن اين که اکثر زنان پيامبر اسلام(ص) نيز به ظاهر در زمره زنان عقيم محسوب مي شوند. در مورد روايات دسته دوم بايد توجه داشت که در اين قسم روايات توصيه نشده که با زناني که مثلاً فلان ويژگي را دارند، حتماً ازدواج کنيد و يا اگر مثلاً آن ويژگي ها را نداشتند، حتماً با آن ها ازدواج نکنيد، بلکه منظور تنها بيان ارتباط برخي خصوصيات ظاهري با برخي ويژگيهاي شخصيتي است، تا افراد بتوانند با توجه به وضعيت مورد نظرشان انتخاب دقيقي داشته باشند، ضمن اين که تمام روايات اين گروه نيست، از اسناد محکمي برخوردار نيست و نمي توان تمام آن ها را تاييد کرد. اين که گفته شده، تعداد زيادي از روايات در مذمت و تقبيح زنان آمده، سخن درستي تيست، چراکه اين قسم رواياتي که در سوال اشاره شده اساساً در مقام ارزش گذاري اخلاقي و انساني نيستند، بلکه همچنان که گفته شد، تنها در مقام بيان ارتباط برخي ويژگي هاي جسمي با برخي ويژگي هاي شخصيتي هستند. ضمن اين که در اسلام مقام انساني زن و مرد يکسان دانسته شده است.[4] تعابير لطيفي درباره زن بيان شده است. [5] و نيز اين که گفته شده است اگر زن مريضي صعب العلاج داشت بر مرد واجب نيست او را درمان کند. منظور وظيفه حقوقي است. اما وظيفه اخلاقي دارد. چنانچه پيامبر(ص) بهتر مردان را بهترين مردان براي همسرانشان دانسته اند.[6] نتيجه در مورد احاديث اخالقي، تفسيري و اعتقادي، هرچند سند ضعيف باشد، تا حدي که معقول و موجه باشد، بايد براي يافتن توجيه روايت و حديث، تلاش کرد، اما اگر توجيه پذير نباشد و با مسلمات عقلي، قرآني و روايي تعارض داشت، قطعاً از معصوم صادر نشده و قابل قبول نيست و بنابراين ارزشي نخواهد داشت. باتوجه به اين که در هر مرتبه پاخ دهي، تنها امکان ارسال پاسخ يک سوال، وجود دارد. لطفاً ساير سوالات حديثي خود را به صورت تکي و مجزا، ارسال فرماييد، تا پاسخ آن ارسال گردد. پي نوشت ها: [1] حجرات، 13 ، اى مردم، ما شما را از نرى و ماده‏اى بيافريديم. و شما را جماعت ها و قبيله‏ها کرديم تا يکديگر را بشناسيد. هر آينه گرامى‏ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شما است . [2] محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 89، آل البيت، قم، 1408ق. [3] زمر، 9، قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب .‏ [4] يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير؛ اى مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاک امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!(حجرات:13) [5] فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ؛ زن گل خوش بوئي است(بايد با او با ظرافت و لطافت برخورد کرد) و پهلوان نيست(که توقع کارهاي سنگين از او داشت).(الکافي (ط - الإسلامية)؛ ج‏5 ؛ ص510) [6] وَ عَنْهُ ص قَالَ: خَيْرُکُمْ‏ خَيْرُکُمْ‏ لِنِسَائِکُمْ‏ وَ بَنَاتِکُمْ؛ بهترين شما کسي است که براي همسر و دخترانش بهترين باشد.

پربازدیدترین ها