اختلاف امیه و هاشم بر سر چه بود؟

متن سوال: 
اختلاف اميه و هاشم بر سر چه بود؟

هاشم لقب عمرو بن عبد مناف است، کنيه‌اش ابا عبد شمس، نام مادرش عاتکه دختر مرّه از قبيله بني سليم است. وي در مکه به دنيا آمد و در غزه از نواحي شام در سن بيست يا بيست و پنج سالگي فوت کرد و قبرش در همان جا است. هاشم از ماده «هشم» به معناي شکستن است.[1] او را هاشم لقب داده‌اند؛ زيرا وقتي در مکه قحطي آمده بود، هاشم در شام بود و براي تجارت و بازرگاني به سوي غزه و اطراف آن در حرکت بود. هنگامي که خبر قحطي به او رسيد، دستور داد نان‌هاي زيادي را آماده و بر پشت شتران نهاده و روانه مکه شدند، شتران را نيز نحر کرد و دستور داد نان‌ها را که خشک بودند بشکنند و به همراه گوشت به اهل مکه بدهند، و خود نيز نان‌ها را مي‌شکست و به همراه گوشت شتران به مردم مي‌داد؛ از اين رو او را هاشم(شکننده نان‌هاي خشک) لقب داده‌اند.[2] «اميه» فرزند عبد شمس بن عبد مناف، برادر زاده هاشم و نام مادرش عبله است.[3] علت دشمني بين هاشم و اميه آب دادن به حاجيان[4] و غذا دادن[5] به آنها در ايام حج از کارهايي بود که نياکان پيامبر گرامي اسلام(ص) عهده‌دار آن بودند و در بين فرزندان عبد مناف نيز اين امر با قرعه انداختن به هاشم واگذار شده بود.[6] هاشم، هنگام موسم حج بخش زيادي از مال خود را به پذيرايي از حاجيان اختصاص مي‌داد و از مردم قريش نيز در خواست مي‌کرد با رضايت کامل از پاک‌ترين و حلال‌ترين مال خود براي غذا دادن حاجيان به او کمک کنند. اين کار، هاشم سبب عظمت و بزرگي او در بين مردم شده بود. اما اميّه با اين‌که فردي تاجر و داراي مال زباد بود مانند عموي خويش هاشم داراي سخاوت و کرم نبود. خود را به تکلف و سختي مي‌انداخت تا بر مردم اطعام و بخشش کند و مي‌خواست به وسيل? بذل و بخشش دلشان را به خود متوجه کند ولي مردم، نسبت به هاشم اداي احترام بيشتر مي‌نمودند و بد گويي‌هاي وي، بر عظمت و عزّت هاشم مي‌افزود و برخي از مردم قريش او را نکوهش و سرزنش نمودند، او خشمگين شد بر عظمت و بزرگي عموي خود حسد ورزيد، آتش حسد در درون اميّه زبانه کشيد، سرانجام عموي خود را وادار کرد تا پيش بعضي از دانايان عرب (کاهن) بروند و هر کدام مورد تحسين او قرار گرفت، زمام امور را به دست گيرد. عظمت هاشم، مانع از اين بود که با برادر زاد? خود به نزاع برخيزد، ولي اصرار اميّه وي را مجبور کرد که با دو شرط به اين کار اقدام کند. اول: هر کدام از اين دو نفر که محکوم شود، پنجاه شتر سياه چشم در روزهاي حج قرباني کند. دوم: شخص محکوم بايد ده سال از مکّه بيرون برود. از حسن اتفاق داناي عرب (کاهن عسفان)، تا چشمش به هاشم افتاد زبان به مدح وي گشود و طبق قرار داد، اميّة مجبور شد جلاء وطن کند و ده سال در شام اقامت گزيند و هاشم شتراني را که از اميه گرفته ذبح کرد و بين مردم تقسيم نمود. اين امر سبب دشمني اميه نسبت به هاشم و فرزندان او گرديد.[7] البته اين مي‌تواند يکي از دلايل عداوت و دشمني اميه نسبت به هاشم باشد. [1]. قرشى، سيد على اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 156، دار الکتب الإسلامية، تهران، 1371 ش. [2]. بلاذرى‏، جابر، أنساب الأشراف، محقق، زکار، سهيل، زرکلى، رياض، ج 1، ص 58 - 63، دارالفکر، بيروت، چاپ اول، 1417 ق. [3]. مطهر بن طاهر مقدسى، البدء و التاريخ‏، مصحح، پور سعيد، ج 4، ص 110، مکتبة الثقافة الدينية، بى تا. [4]. سقايت. [5]. رفاده. [6]. أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 57. [7]. أنساب الأشراف، ج 1، ص 60 و 61؛ صالحى شامى‏، سبل الهدى، محقق، عادل، احمد، علي محمد، معوض، ج 1، ص 271، دار الکتب العلمية، چاپ اول، 1414 ق؛ بغدادي، ابن حبيب، المنمق في اخبار قريش، محقق، خورشيد احمد فاروق، ص 99 و 100، عالم الکتب، بيروت، چاپ اول، 1405 ق.‏

پربازدیدترین ها