از منظر قرآن و اسلام، اصل اولی آزادی انسان است یا برده بودن او؟

متن سوال: 
سلام: از منظر قرآن و اسلام، اصل اولي آزادي انسان است يا برده بودن او؟

انسان مخلوق خداست و لازم است فقط عبد مولاي خويش يعني خداي متعال باشد و از همه قيد و بندهاي ديگر آزاد باشد از اين‌رو در قرآن وظيفه پيامبران الهي براي آزادي انسان معرفي مي‌کند: Pالَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّورَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي کَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُوْلئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَO[1]؛ «(همان) کسانى که از فرستاده‏ى (خدا)، پيامبر درس‏نخوانده، پيروى مى‏کنند؛ آن (پيامبرى) که (صفات) او را نزدشان در تورات و انجيل نوشته مى‏يابند؛ در حالى که آنان را به [کار] پسنديده فرمان مى‏دهد، و آنان را از [کار] ناپسند منع مى‏کند و برايشان [خوارکى‏هاى] پاکيزه را حلال مى‏شمرد و پليدى‏ها را بر آنان حرام مى‏کند و تکليف سنگينشان و غل‏هايى را که بر آنان بوده، از (دوش) آن‌ها برمى‏دارد؛ و کسانى که به او ايمان آوردند و گرامى‏اش داشتند (و دشمنانش را از او بازداشتند) و يارى‏اش کردند و از نورى که با او فرود آمده پيروى نمودند، تنها آنان رستگارند». پيامبر9 اسلام غُل و زنجيرهاى[2] مردم را مى‏شکند. آرى؛ پيامبر اسلام9 زنجير جهل و نادانى را با دعوت به علم و دانش؛ زنجير بت‏پرستى و خرافات را با فراخواندن به توحيد و زنجير تبعيض‏ها و زندگانى طبقاتى را از طريق دعوت به برادرى اسلامى و مساوات در برابر قانون، شکست.[3] در احاديث اهل بيت: نيز بر آزادي انسان تأکيد شده است از امام علي7 حکايت شده که فرمودند: «لاتکن عبد غيرک وقد جعلک الله حراً»؛[4] «برده ديگران مباش که خدا تو را آزاد قرار داده است». قاعده «الناس مسلطون علي انفسهم واموالهم»[5] که مضمون روايات است نيز بر آزادي انسان دلالت دارد چون هر کس مالک و مسلط بر خويش است و ديگران بر او مسلط نيستند مگر آن‌که دليلي بر خلاف آن بيابيم تا کسي برده شود و ديگران بر او و اموالش مسلط گردند. البته فطرت انسان نيز با برده‌داري ناسازگار است چون انسان را از مرتبه انسانيت پايين مي‌آورد. و عقل آن را نمي‌پذيرد. چون مانع تکامل انسان و شکوفايي استعداد اوست. نتيجه بر اساس دلايل نقلي (قرآن و حديث) و دلايل عقلي و فطري، اصل اولي در اسلام آزادي انسان از بردگي و بندگي غير خداست. و از آن‌جا که دلايل فطري و عقلي وجود دارد پس دلايل نقلي (قرآن و حديث) ارشاد و مؤيد است. [1]. اعراف/157. [2]. «اصْر» در اصل به معناى نگه دارى و حبس کردن است و به هر چيز سنگينى که انسان را از فعاليت بازمى‏دارد گفته مى‏شود؛ و «اغلال» جمع غل و به معناى زنجير است. [3]. تفسير نمونه، ج 6، ذيل آيه. [4]. بحارالانوار، ج 74، ص 215. [5]. بحارالانوار، ج 2، ص 272. باتشکر از حسن اعتماد شما

پربازدیدترین ها