استخاره در موضوع ازدواج چگونه است؟

متن سوال: 
سلام.ميخواستم بپرسم استخاره قطعيت داره يعني مثلا اگه خوب بياد اون موضوع بدون شک خوبه.و اينکه خوب يا بد اومدن استخاره فقط از جهت معنويه؟(در همين رابطه شنيدم که:يه تاجر رفت پيش يکي از اماما در مورد مسافرتش استخاره کرد بد اومد اما اون رفت به مسافرت و خيلي سود کرد وقتي برگشت پيش امام معصوم از سودش در اون سفر گفت اما معصوم به اون گفت تو اين سفر يه روز نماز صبحت قضا شد که اول وقت خوندنش به کل اون سود مي ارزيده و به عبارتي اون سفر از نظر معنوي بد بوده و ضرر کرده.)يعني ميخوام بدونم اگه در استخاره يه موضوع مثل ازدواج يا کار خوب بياد اون ازدواج حداقل از نظر معنوي مشکلي نداره و بازم از نظر معنوي اينده خوبي داره؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
ابتدا لازم است مقدمه ايي در اين باب ذکر شود:
بسياري از مومنان خداجو ، استخاره را به عنوان يکي از نشانه هاي اعتقاد و توکل به ذات لايزال الهي در سيره عملي خود پذيرفته اند و سعي مي کنند از اين طريق نشان دهند که انديشه ، عمل و برخورد و تصميم گيري آنان در موضوعات مختلف بر پايه خدا محوري و قرآن مداري است . از مجموع روايات و سيره معصومان در باب استخاره استفاده مي‌شود که مهمترين فلسفه استخاره رجوع پيوسته به خداوند و ارتباط و اتصال به آن چشمه پرفيض رحمت و قدرت و واگذاري امور بشر به اوست، هر چند يافتن تصميم و گزينه صحيح از بين گزينه‌ها نيز از نتايج آن به شمار مي‌رود. بنابراين اگر استخاره از فلسفه و ماهيت حقيقي خود خارج شود و بدون يقين به خدا و اتکال مطلق به ذات او و يا به قصد آزمودن اراده الهي و يا وسيله اي براي فرار از تعقل و تصميم‌گيري باشد قطعاً اثر مطلوب را در پي نخواهد داشت.
با توجه به مجموعه مباني استخاره مي توان فلسفه آن را اين گونه بيان کرد . يکي از ارکان منظومه اخلاقي اسلام,ذکر, توجه و ياد خداست . نماز , دعا و قرائت قرآن را مي توان نمونه هاي ذکر صريح خدا دانست , لکن آداب و احکامي نيز وجود دارد که مثال ذکر غيرصريح و نهاني اند , مانند روزه , صدقه و انفاق که براي خشنودي خدا و با ياد او انجام مي شود . حقيقت مفهوم استخاره را بايستي در ياد هميشگ? حق و حضور پيوسته او در همه فرازو فرودهاي زندگي جستجو کرد . مومني که به استخاره قلبي يا زباني روي مي آورد در حقيقت , جان او يادي از حق کرده و طاير دلش به سوي جانان پر کشيده است و در پي آن، گام به گام با اشراف و تحت نظارت الهي به طاعات، عبادات و اعمال صالح و پرهيز از بديها همت مي‌گمارد. اين نکته حتي از مفهوم لغوي استخاره که طلب خير از خداست بر مي آيد , چه رسد به تجربه استخاره از سوي متوکلان مخلص و خداجو .
توجه به عبارت بسياري از روايات بخوبي تأکيد کننده اين معني است که غايت و حکمت اصلي استخاره اتصال به منبع بيکران فيض و رحمت و ربوبيت الهي است. عباراتي همچون: يا ابصرالناظرين ـ يا ارحم الراحمين ـ ثم تصلي رکعتين ـ فانک تقدر و لا اقدر ـ و تعلم و لا اعلم ـ ماشاءالله لا حول و لاقوه الا بالله ـ و اتوکل عليک و انت حسبي و نعم الوکيل ـ و قدّرلي الخير حيث کان و اين کان و ... که جملگي انسان را از حصار فرديت و انانيت به درآورده و به درياي فيض و قدرت الهي واگذار مي‌نمايد.
دريغ است که اوج اين حکمت را که در يکي از روايتهاي طويل باب استخاره از لسان امام آمده است نقل نکنيم:
«خدايا هر گونه و هر چه تو بخواهي، بهترين را برايم برگزين هر کجا باشد. ومرا به حکم خود راضي کن و در تقديرت برايم برکت آور، تا خواهان تعجيل در آنچه به تأخير انداخته‌اي و يا تأخير آنچه تسريع نموده‌اي نباشم. تو بر هر چيزي توانايي و هر کار بر تو آسان است.» (مجلسي 91 / 235. وسايل الشيعه 5/ 209).
بنابراين اگر شخصي بدون ياد خدا و توجه به صفات جمال او,بلکه به شکلي صوري و تنها با بدست گرفتن مصحف يا تسبيح استخاره نمود , در واقع از حقيقت استخاره دور افتاده و به نمازگزاري مي ماند که بي حضور قلب تنها خم و راست مي شود و الفاظي به زبان مي راند . همچنين اگر به عادتي تبديل شود که بدون توجه به عمق و ابعاد ذکر خدا در هر کار ناچيز و بي اهميت به کار رود .

اما در پاسخ مي توان بيان داشت که :
استخاره به معناي طلب خير کردن است‌ و در اصطلاح عبارت است از نوعي دعا وتوکل وتوسل به خداوند در انجام امري که خير وشر آن بر انسان پوشيده است. آنجايي که انسان بر سر دو راهي قرار گرفته و نمي‌داند که به کدامين سمت حرکت کند و در انتخاب با مشکل مواجه شده است‌. بايد با اهل فن در مورد امري که در آن با مشکل مواجه شده است‌، مشورت کند. شايد اهل خبره راه صواب و مستقيم را به او نشان دهند. اما اگر مشورت نتيجه ندهد و همچنان حيران باشد، استخاره او را از اين سرگرداني نجات ميدهد.
تا اين حد که گفته شده استخاره خوب است‌. اما اينکه استخاره ملاک قضاوت قرار گيرد و در امر مهمي مثل ازدواج‌، بدون تحقيق به استخاره تمسک شود، بطور قطع نمي‌توان به آن اکتفا نمود. و بايد قبل از ازدواج‌، تحقيق و مشورت با افراد مورد اطمينان را مقدم بر استخاره کرد. و بعد از اين براي استخاره مي‌توان به اهل علم رجوع کرد.
بنابراين‌، در اقدام به چنين کارهاي مهمي‌، پيش از استخاره‌، نياز به تحقيق‌، مشورت و... است و در پايان در صورت ترديد مي‌توان از استخاره کمک گرفت از اين رو اگر بدون تحقيق و مشورت به چنين کاري اقدام شود و نتيجه مطلوب گرفته نشود، مقصر خود شخص و اطرافيان هستند.
استخاره با قرآن‌، تنها بد يا خوب بودن عمل را مي‌رساند اما نتيجه‌گيري از آن در صورت خوب درآمدن‌، به شرايط ديگري از جمله مراعات کردن شرايط کار، مراعات امور زناشويي و... وابسته است‌. مثلاً، اگر طبق استخاره معلوم شد که مسافرت به شهري خوب است‌، پايان خوش مسافرت به داشتن ماشين سالم‌، راننده ماهر، سرعت مجاز و... است‌.
و مي توان به اين نکته اشاره کرد اصولاً ما انسان‌ها از آن جا که از آينده خبر نداريم و اطلاعاتمان نسبت به ماوراي ماديات و محسوسات اندک‌، بلکه هيچ است‌، نتايج کارها را با همين امور مادي و ظاهري مي‌سنجيم‌. در صورتي که شايد آن‌چه را که ما خوب مي‌پنداريم بد باشد يا آن‌چه را که بد مي‌دانيم خوب باشد؛ عَسَي‌ََّ أَن تَکْرَهُواْ شَيْ ؟‹ًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّکُم‌ْ وَعَسَي‌ََّ أَن تُحِبُّواْ شَيْ ؟‹ًا وَهُوَ شَرُّ لَّکُم‌؛(بقره‌،216)
بنابراين‌، در استخاره نبايد به نتايج زودگذر و ظاهري آن توجه داشت‌. چه بسا انتخاب بديل‌ِ کاري که به کمک استخاره انجام داديم نتايجي غم‌بارتر و اسف‌بارتر در پي مي‌داشت‌. چه بسا عمل خيري که به شکست انجاميده‌، در آينده پايه و درسي براي پيروزي در کارها و رفتارهاي ديگرمان باشد.
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها