افراط و تفریط از نظر امام علی (ع)

متن سوال: 
سلام يه سوال در مورد افراط داشتم همون طور که مي دونين امام علي عليه السلام در حديثي مي فرمايند : من افراط گري رو نديدم که در آينده دچار تفريط نشه مي خواستم بدونم حد عمل چي بايد باشه تا افراط اطلاق نشه ؟ يعني معيار تشخيص اينکه ببينيم عمل ما افراط هست يا نه چي هست؟ کلا معياري داره يا اينکه براي هر شخصي يه جوره؟ چطور بايد بفهميم که طرف مقابل افراط مي کنه يا نه ؟ به طور مثال در مورد حجاب همون طور مي دونين اسلام حد حجاب رو قوس صورت گفته يعني زير چانه پيدا نباشه و اگر هم ابروهاش رو آرايش کرده بايد اونها رو هم بپوشونه حالا اگه کسي تا زير دماغش رو بگيره آيا اين افراط هست؟ يا مثلا در موسيقي يا ارتباط با نامحرم؟ دوست دارم در مورد هر سه مثالي که زدم بيشتر توضيح بدين و بگين که اگه درهر مورد چه رفتاري کنيم افراط محسوب مي شه و تا چه حدي رعايت کنيم افراط نيست؟ اگه مي شه راجع به تفاوت افراط و تقوا نيز يه توضيحي بدين خيلي طولاني شد . ببخشيد که سوالها اينقدر زياد شد ولي خيلي وقته که اين سوالات رو دارم و کسي رو پيدا نکردم که ازش بپرسم يا علي

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
پاسخ سوال اول:
اعتدال يعني پيمودن و گزينش راه ميانه و عدم تمايل به افراط و تفريط. اعتدال، تفکر و انديشه‌اي است که در اعمال انسان ظهور پيدا مي‌کند.
و همانطور که بيان کرد اين حالت يعني رعايت اعتدال متناسب با شخص و تکاليف آن متغير مي باشد و نمي توان شکل معتدلي کلي از اعمال براي همه افراد مشخص نمود.
ضمن اينکه اين منش پسنديده خود را در سياست، حکومت، عبادت، اقتصاد، قضاوت، اجتماع، عقيده و همه ابعادي که در خلقت انسان به وديعه گذاشته شده نمايان مي‌سازد. اعتدال در تضاد با افراط و تفريط است. از شئونات عقل و عقلانيت، اعتدال است و از شئونات جهل، عدم اعتدال.
حضرت علي (ع) مي‌فرمايد: «جاهل را نمي‌بيني مگر اينکه افراط مي‌کند يا تفريط.» پس افراط و تفريط از جهل انسان سرچشمه مي‌گيرد و کساني که دچار آن مي‌شوند جاهل هستند. عقلانيت يکي از مولفه‌هاي اعتدال‌گرايي است. رويه اعتدال، فکر و انديشه‌اي است که غالب دانشمندان، حکما و علما آن را برگزيده‌اند. سيره انبيا از بدو خلقت تا خاتم آنان بر مبناي اعتدال و ميانه‌روي بوده است. آنان حتي با دشمنان خود در مسير اعتدال حرکت مي‌کردند و دچار افراط و تفريط نمي‌شدند.
امام علي (ع) درباره ابن ملجم به اطرافيان خود چنين مي‌فرمايد: «اي خونخواهان من چون به روز ديگر بدرود جهان گويم، تنها قاتل مرا قصاص کنيد و جهت يک تن، يک تن را کيفر دهيد. نکند که پس از مرگ من دست جور بر آوريد و به‌نام اينکه اميرالمومنين کشته شده، بي‌گناهان را بيازاريد و خون مرا وسيله اغراض شخصي خود قرار دهيد. همچنان که با يک ضربت از پاي درآمدم، قاتلم را نيز با يک ضربت خلاص کنيد. مبادا در اعدام او به مجازات‌هاي وحشيانه و پست جاهليت اقدام نماييد، مثلا او را بسوزانيد يا مثله‌اش کنيد. زيرا پيامبر (ص) حتي درباره پست‌ترين حيوانات هم اين عمل را تجويز نفرموده است.»
اعتدال، سيره عقلاست و اسلام ديني است که به اعتدال توصيه مي‌کند و از افراط و تفريط به شدت پرهيز مي‌کند. عالي‌ترين و شريف‌ترين اعمال انساني عبادت و بندگي خداوند است. خداوند مي‌فرمايد: «جن و انس را نيافريدم جز براي آنکه مرا بپرستند.» باتوجه به جايگاهي که عبادت دارد و ارتباطي اختصاصي بين بنده و خداست، شايد اين تصور به وجود آيد که هر چه عبادت کنيم و شب و روز خود را با آن بگذرانيم، بهتر است.
اما پيامبر گرامي اسلام مي‌فرمايد: «اين دين محکم و متين است، پس با ملايمت در آن در آييد و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحميل نکنيد تا مانند سواري درمانده باشيد که نه مسافت پيموده و نه مرکبي به جا گذاشته است». وقتي از افراط در عبادت نهي مي‌شويم و حلاوت و شيريني آن را در اعتدال حس مي‌کنيم، بديهي است در ساير موارد نيز اعتدال بهترين گزينه خواهد بود.
استاد شهيد مرتضي مطهري در کتاب اسلام و مقتضيات زمان مي‌فرمايد: «يکي از خاصيت‌هاي بزرگ دين مقدس اسلام اعتدال و ميانه‌روي است. خود قرآن کريم، امت اسلام را به نام امت وسط ناميده است و اين تعبير، تعبير بسيار عجيب و فوق‌العاده‌اي است. امت و قوم و جمعيتي که واقعاً و حقيقتا دست‌پرورده قرآن کريم باشند، از افراط و تفريط، از کندروي و تندروي، از چپ روي و راست‌روي، از همه اينها برکنارند. تربيت قرآن هميشه ايجاب مي‌کند اعتدال و ميانه‌روي را. »
ايشان ادامه مي‌دهد: «يک فکر افراطي وجود دارد و يک فکر تفريطي و يک فکر معتدل. بعضي از جريانات فکري در عالم اسلام از همين نظر وجود پيدا کرده‌است که بعضي افراطي و بعضي تفريطي يعني يا تندروي بيجا و يا کندروي بيجا بوده، من اسم آن تندروي‌ها را جهالت گذاشته‌ام و اسم اين کندروي‌ها را جمود گذاشته‌ام... خطر جمود از جهالت کمتر نيست. دين، اعتدال لازم دارد... امت معتدل باشيد نه جاهل باشيد نه جامد».
در ساير امور شخصي مانند خوردن، راه‌رفتن و سخن گفتن نيز اسلام راه اعتدال را برگزيده و زياده روي در آنها را مذمت نموده است. زيان افراط و تفريط در حوزه فردي بيشتر متوجه شخص مي‌شود و کمتر ضرر آن را اجتماع متوجه مي‌شود. اما افراط و تفريط در حوزه اجتماعي که با حيات يک ملت سروکار دارد، اهميت بيشتري مي‌يابد.

اما در مورد موردافراط در مقوله هاي ذکر شده بايد عرض نمود که اعتدال در امور سه گانه آگاهي به حکم شرعي و تنظيم کردن رفتار مطابق آن حکم مي باشد نه کم و نه بيش و اعتدال همان رعايت حد شرعي است که توسط مرجع مشخص شده است و هر آنچه از جهت شرعي اشکالي بر آن نيست انجام دهيد و هر آنچه خلاف شرع مي باشد ترک نماييد و اين همراهي با شرع عين اعتدال است و همانطور که بيان شد تکليف انسان در موقعيت هاي مختلف و شرايط مختلف متفاوت مي باشد و در اين موقعيت ها آنچه که وظيفه شرعي واجب مي باشد اعتدال در کار است.

پاسخ سوال دوم:
مي توان بيان داشت که سوال مطرح شده صحيح نمي باشد و نمي توان افراط را مقابل تقوا قرار دارد، بلکه شايد در رسيدن به تقوا و مسير تقوا افراطي صورت مي گيرد اما در تقوا افراطي نيست، لذا رسيدن به تقوا در واقع يعني رسيدن به اعتدال، و به عبارت ديگر در تقوا افراط و تفريط وجود ندارد و انسان متقي هميشه در مسير اتعدال و ميانه روي پيش مي رود و در آن کندي و شتاب وجود ندارد و مباحث تکميلي اين بحث در سوال قبل بيان شد و توجه به آن مسائل در رسيدن به تقواي بدور از افراط و تفريط موثر است.
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها