اگر حرم امامان قطعه ای از بهشت است، چطور برخی افراد بد می توانند در آن حضور یابند؟

متن سوال: 
1) ما قطعاتي از بهشت را داريم که در روي زمين مي باشند مثل منبر پيامبر(ص) يا خانه ايشان يا زير گنبد امام حسين(عليهم السلام)، حال سوال اينجاست که مگر بهشت جايگاه خوبان نيست وهيچ گونه باطلي يا انحرافي در آن وارد نمي شود پس چرا در مکانهاي ذکر شده افرادي مثل وهابيت و... قرار دارند؟ 2) ما ترک اولي پيامبران را قبول داريم.آيا قتل نفس در ماجراي حضرت موسي ترک اولي بود؟ آيا با عصمت ايشان تعارض ندارد؟ 3)در ماجراي شهادت حضرت فاطمه(س) آيا حضرت علي(عليهم السلام) در خانه بودند؟اگر در خانه حضور داشتند پس چه پيش آمد که حضرت فاطمه در را باز کردند وچه شد که حضرت علي(عليهم السلام)در گفتگوي بين عمر وحضرت فاطمه(س) مداخله نکردند؟ 4)چرا هجرت پيامبر که ابتدا سال هجري مي باشد ولي تغيير سال قمري از محرم الحرام است؟

سوال: ما قطعاتي از بهشت را داريم که در روي زمين مي باشند مثل منبر پيامبر(ص) يا خانه ايشان يا زير گنبد امام حسين(عليهم السلام)، حال سوال اينجاست که مگر بهشت جايگاه خوبان نيست وهيچ گونه باطلي يا انحرافي در آن وارد نمي شود پس چرا در مکانهاي ذکر شده افرادي مثل وهابيت و... قرار دارند؟ جواب: دقت کنيد!!! منظور از اين که اين قسمت ها بهشت است يعني باطن و ملکوت آن بهشت است، يعني باطن اين عالم که عيان و آشکار شود پشت پرده اين مکان بهشت است. سوال: ما ترک اولي پيامبران را قبول داريم.آيا قتل نفس در ماجراي حضرت موسي ترک اولي بود؟ آيا با عصمت ايشان تعارض ندارد؟ جواب: خير قتل آن جوان توسط حضرت خضر ترک اولي نبود بلکه عين انجام فرمان خداوند بود، چراکه حضرت خضر از جانب خداوند مأموريت داشت که آن را به قتل برساند. سوال: در ماجراي شهادت حضرت فاطمه(س) آيا حضرت علي(عليهم السلام) در خانه بودند؟ اگر در خانه حضور داشتند پس چه پيش آمد که حضرت فاطمه در را باز کردند وچه شد که حضرت علي(عليهم السلام)در گفتگوي بين عمر وحضرت فاطمه(س) مداخله نکردند؟ جواب: علي(عليهم السلام) حضرت فاطمه(س)را به پشت در نفرستاد، بلکه خود حضرت زهرا پشت در خانه رفت. در روايت آمده که چون مأموران خليفه در خانه علي(عليهم السلام) آمدند تا امام را براي بيعت کردن با ابوبکر از خانه بيرون آورند، حضرت زهرا که تصور کرد آنان بدون اجازه و اذن دختر پيامبر وارد خانه نمي شوند، خود پشت در آمد و با آن جماعت گفتگو کرد. آنان را از مخالفت ورزيدن با سفارش پيامبر و آزار رساندن به اهل بيت برحذر نمود. همان طور که حضرت زهرا با آنان سخن مي گفت و نسبت به ظلمي که به وي شده، شکايت را به پدر مي برد، مأموران خليفه، در خانه را آتش زدند و در را شکستند و در را به سينه حضرت زدند.(1) مرحوم فيض کاشاني مي نويسد: فاطمه(س) خود را پشت در قرار داد تا از صدمه در امان بماند که خليفه دوم در را فشار داد و فاطمه بين در و ديوار قرار گرفت.(2) بنا براين حضرت زهرا براي اين که مهاجمان به احترام دختر پيامبر وارد خانه نشوند، پشت در رفت، نه اينکه علي(عليهم السلام) او را پشت در فرستاده باشد. حضرت با برخي از ياران در داخل خانه بود. افزون براين به جهت مصلحت اسلام و جلوگيري از جنگ و اختلاف ميان مسلمانان که موجب نابودي اسلام مي شد، علي(عليهم السلام) استفاده از زور و قدرت را صحيح نمي دانست. پي نوشت ها: 1. اثبات الوصيه مسعودي، ص124. 2. نوادر الاخبار، ص 183، حياة الصديقه فاطمه، ص201، شيخ جواد طبسي. سوال: چرا هجرت پيامبر که ابتدا سال هجري مي باشد ولي تغيير سال قمري از محرم الحرام است؟ جواب: انتخاب ماه محرم بعنوان اولين ماه سال قمري،يکي از بدعتهاي خليفه دوم عمر بوده است،توضيح اينکه: در عصر جاهلي يعني زماني که هنوز پيامبر اکرم(ص) به پيامبري مبعوث نشده بود، مردم آن زمان ماه محرم را به عنوان نخستين ماه سال قرار داده بودند و سال جديد نزد آنان با شروع ماه محرم آغاز مي‌گرديد.(1) علت انتخاب ماه محرم اين بود که مردم پس از انجام اعمال حج به خانه و سرزمين خود باز مي‌گشتند و قريش نيز از ميزباني حاجيان فارغ و اموال تجارتي خود را نيز در اين ايام فروخته آماده تجارتي جديد مي‌شدند. با هجرت پيامبر(ص) از مکه به مدينه در سال سيزدهم بعثت که در ماه ربيع‌الاول اتفاق افتاد، اين حادثه تاريخي و اين ماه مبدأ تاريخ مسلمانان قرار گرفت. بنابراين از همان سالِ نخستينِ هجرت اين واقعه مبدأ تقويم مسلمانان گرديد.(2) در ابتدا اين تقويم به صورت ماه شماري بود به اين معنا که مثلا مي‌گفتند: «فلان واقعه، چهل و نه ماه پس از هجرت بوقوع پيوست» شيوه تاريخ گذاري بر اساس «شمارش ماه‌ها» قبل از هجرت حضرت محمد(ص) سابقه نداشته و پس از هجرت نيز ديري نپاييده و در سال‌هاي پنجم و ششم هجري يا کمي ديرتر به تدريج منسوخ شد و تا حدودي جاي خود را به شيوه تاريخ نگاري بر اساس: «سال شماري» داد اما بدليل آنکه بسيار کم مورد استفاده قرار مي‌گرفت اين شيوه نيز داشت به دست فراموشي سپرده مي‌شد. گسترش اسلام به مناطق امپراطوري ايران و روم، و بستن پيمان‌هاي متعدد نظير صلح، خراج،‌ جزيه و... نياز به تاريخي دقيق را مورد توجه قرار داد. اين مسائل خليفه دوم را بر آن داشت براي رسميت بخشيدن به تاريخي منظم و دقيق جلسه‌اي مشورتي برگزار نمايد. به نوشته «طبري» تاريخ نويس مشهور جهان اسلام: «عمر, اصحاب پيامبر را گردهم آورد و گفت: مبدأ تاريخ را چه روزي قرار دهيم؟ اميرمومنان علي بن‌ابي‌طالب(عليهم السلام) فرمود: مبدأ تاريخ مسلمانان را بايد از روزي قرار داد که پيامبر مهاجرت کرد و سرزمين شرک را ترک نمود» پيشنهاد امام اين بود که که ماه ربيع‌الاول به عنوان مبدا تقويم و روز اول ربيع‌الاول يعني همان روزي که حضرت محمد(ص) از مکه خارج شدند به عنوان اولين روز تقويم رسميت يابد. اما متاسفانه از آنجايي که عمر بن خطاب بنايش بر مقابله و تقابل با اميرالمومنين علي عليه السلام بود اصل پيشنهاد که: «تقويم مسلمانان هجري، يعني بر اساس هجرت» باشد مورد قبول همگان واقع شد اما عمر بن خطاب بر اساس «رسوم عهد جاهليت» مبدأ تاريخ را محرم همان سالي قرار مي‌دهد که پيامبر در آن سال هجرت فرمودند که از لحاظ زماني دو ماه و دوازده روز زودتر از رسيدن پيامبر به مدينه بود.(3) نتيجه: مبدا تاريخ مسلمانان بنابر پيشنهاد اميرالمومنين علي عليه السلام روز اول ربيع الاول قرار گرفت اما پيشنهاد ديگر حضرت که روز اول ربيع الاول, روز اول سال قمري قرار گيرد با مخالفت عمر بن خطاب مواجه شد و وي متاسفانه به رسم جاهليت همان اول محرم را روز اول سال قرار داد. پي نوشتها: 1. جواد علي، المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام، قم، منشورات شريف رضي، چاپ اول، ج 8، ص 460. 2. تاريخ طبري, ‌ج3، ص923. 3. تاريخ طبري, ج3، ص926.

پربازدیدترین ها