با توجه به یگانگی خداوند چرا در چندین جای قرآن از کلمه نحن استفاده شده؟

متن سوال: 
سوالي داشتم که با توجه به يگانگي خداوند چرا در چندين جاي قرآن از کلمه نحن استفاده شده؟

به کار بردن ضمير جمع متکلم(ما) رمز عظمت و نشانه بزرگى گوينده است و خداوند براى اين تعبير از همه شايسته‏تر مى‏باشد. ادبا مى‏گويند علت اين که به کار بردن ضمير جمع متکلم رمز عظمت شناخته مى‏شود اين است که افراد بزرگ معمولا تنها نيستند؛ يعنى خدمتگزاران و فرمانبردارانى هميشه در راه اهداف آنها کوشش مى‏کنند و به اين ترتيب همواره اجتماعى را تشکيل مى‏دهند و همين معنى سبب شده که به کار بردن اين لفظ «کنايه از عظمت» باشد. به اين ترتيب، هر موقع ضمير جمع در کلمات خدا به کار برده شود،بار ديگر ما به ياد عظمت و بزرگى او و آن همه نيروهاى آشکار و پنهان عالم هستى که همه سر بر فرمان او دارند مى‏افتيم و از اين رو توحيد ما کامل تر و توجه ما نسبت به آن ذات مقدس بيشتر مى‏شود. گذشته از اين آوردن ضمير جمع در ايات قرآن ممکن است به جهات زير نيز باشد: 1. گاهى آوردن ضمير جمع به جهت اهميت دادن به موضوع مهمى بوده که بايد به آن اهميّت ويژه اى داده مى شد، مانند حفظ و نگه دارى قرآن از تحريف. خداوند مى فرمايد: «انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون؛(1) ما قرآن را نازل کرديم و خود آن را حفظ مى کنيم» اين تعبير پر از اعجاز وشامل پنج ضمير جمع جهت اهميت دادن به قرآن است. بنابراين جمع آوردن ضمير گاهى به جهت اهميت موضوع است. 2. برخى از کارهاى الهى به واسطه ملائکه که جنود و کارگزاران الهى هستند انجام مى شود. در اين گونه موارد جهت تعظيم، ضمير جمع آورده مى شود مانند: «إنّا کلّ شى خلقناه بقدر؛(2) ما هر چيزى را به اندازه خلق کرديم» 3. گاهى جمع آوردن ضمير فقط براى بزرگداشت و تعظيم است، مانند: «انّا هديناه السبيل؛(3) ما راه را به آدمي نشان داديم».(4) گاه ضمير متکلم وحده بيان مى شود که عنايت خاص به چيزى و به خلق بدون واسطة چيزى معلوم شود و احتمال مداخلة غير و وسائط کنار زده شود، مثل: «يا موسى انّنى أنا الله» در اين مورد آوردن ضمير جمع منافى با مقصود است.(5) مرحوم آيت الله طالقانى در تفسيرپرتوي از قرآن فرمود: «در آية «انّا انزلناه فى ليلة القدر» ضمير جمع به کار برده با آن که او يکتا و يگانه است تا بر عظمت نازل کننده(خدا) دلالت کند. بديهى است آن چه را که بخشنده اى بزرگ مى‌بخشد و مى فرستد، قطعاً‍ با اهميّت و عظيم است و نظيرش را در لفظ «الم نشرح لک صدرک» مى توان يافت».(6) 1. حجر(15) آية 9. 2. قمر(54) آية 49. 3. انسان(76) آية 3. 4. آيت الله صافي، معارف دين، ج 1، ص 178. 5. همان. 6. آيت الله طالقاني،‌تفسير پرتوي از قرآن، ص 274؛ تفسير نمونه، ج 27، ص 181.

پربازدیدترین ها