حکم عمل به مسائل فقهی برای شخصی که وسواس دارد؟

متن سوال: 
در مورد يقين فرد وسواسي تفحص فرد وسواسي عمل به وسواس و مسائلي از اين قبيل به طور کامل توضيح دهيد . . .

بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلام عليکم
وسوسه و درمان آن‏
ازنظر مقام معظم رهبري:
س 311: چند سالى است که به بيمارى وسواس مبتلا شده‏ام و اين موضوع مرا بسيار عذاب مى‏دهد، و روز به روز اين حالت در من تشديد مى‏شود تا جايى که در همه چيز شک مى‏کنم و همه زندگى‌ام بر پايه شک استوار گشته است. بيشترين شک من درباره غذا و اشياء مرطوب است، به همين دليل نمى‏توانم مثل ساير مردم عادى زندگى کنم. وقتى داخل مکانى مى‏شوم فورى جوراب هايم را از پاى خود بيرون مى‏آورم زيرا فکر مى‏کنم جوراب‏هايم عرق کرده و بر اثر تماس با نجس، نجس خواهند شد، حتى من بر سجاده هم نمى‏توانم بنشينم. هر وقت بر آن مى‏نشينم بر اثر وسوسه نفس از روى آن بلند مى‏شوم تا مبادا پرزهاى سجاده به لباسهايم بچسبد و مجبور به شستن آنها شوم. در گذشته چنين نبودم، اکنون از اين کار هايم خجالت مى‏کشم و هميشه دوست دارم کسى را در عالم رؤيا ببينم و مشکلاتم را با او در ميان بگذارم و يا معجزه‏اى رخ دهد و زندگى‏ام را دگرگون نمايد و به حالت گذشته‏ام برگردم. اميدوارم مرا راهنمايى فرماييد.
ج: احکام طهارت و نجاست همان است که در رساله‏هاى عمليه ذکر شده ‏است. از نظر شرعى همه اشياء محکوم به طهارت هستند، مگر مواردى که شارع حکم به نجاست آنها کرده و براى انسان هم يقين به آن حاصل شده است. در اين صورت رهايى از بيمارى وسواس احتياج به رؤيا و معجزه ندارد، بلکه بايد مکلّف ذوق و سليقه شخصى خود را کنار گذاشته و متعبد و مؤمن به دستورات شرع مقدس باشد و چيزى را که يقين به نجس بودن آن ندارد، نجس نداند. زيرا شما از کجا به نجاستِ در و ديوار و سجاده و ساير اشيايى که استفاده مى‏کنيد، يقين پيدا کرده‏ايد؟ چگونه يقين پيدا کرده‏ايد که پرزهاى سجاده‏اى که بر روى آن راه مى‏رويد يا مى‏نشينيد، نجس هستند و نجاست آنها به جوراب و لباس و بدن شما سرايت مى‏کند؟ لذا در اين صورت اعتنا به وسواس براى شما جايز نيست. مقدارى عدم توجه به وسوسه نجاست و تمرين عدم اعتنا به شما کمک خواهد کرد تا به خواست و توفيق خداوند خود را از وسواس نجات دهيد.

س 312: زنى هستم با تحصيلات عالى و داراى چندين فرزند، مشکلى که از آن رنج مى‏برم مسأله طهارت است. چون در خانواده‏اى متدين بزرگ شده‏ام، مى‏خواهم همه تعاليم اسلامى را مراعات کنم. به علت داشتن فرزندان کوچک، هميشه با مسائل بول و غائط سر و کار دارم. هنگام تطهير بول، ترشحات سيفون پراکنده شده و به پاها، صورت و حتى سرم برخورد مى‏کنند و هر دفعه با مشکل تطهير آن اعضاء مواجه هستم، و اين باعث شده که در زندگى با سختى‏هاى زيادى روبرو شوم. از طرفى هم نمى‏توانم اين امور را رعايت نکنم، زيرا مربوط به عقيده و دينم است. براى حل مشکل به پزشک روانشناس هم مراجعه کردم، ولى نتيجه‏اى نگرفتم. بعلاوه موارد ديگرى هم هست که از آنها رنج مى‏برم مثل غبار شى‏ء نجس يا مراقبت از دست‏هاى کودک که يا بايد آنها را آب بکشم و يا از دست زدن بچه به اشياء ديگر جلوگيرى نمايم. با توجه به اين که تطهير شى‏ء نجس براى من بسيار دشوار است ولى در همان وقت، شستن آن ظرفها و لباسها در صورتى که فقط کثيف باشند برايم راحت است. لذا از حضرتعالى مى‏خواهم که با راهنمايى‏هاى خود زندگى را بر من آسان نماييد.
ج: 1. از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشياء است. يعنى در هر موردى که کمترين ترديدى در نجس شدن آن براى شما حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنيد.
2. کسانى که داراى حساسيت نفسانى شديدى در مورد نجاست هستند (به اين افراد در اصطلاح فقهى وسواسى گفته مى‏شود)، حتى اگر گاهى يقين به نجاست هم پيدا کردند، بايد حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردى که نجس شدن يک شى‏ء را با چشمان خود ببينند، به‌طورى که اگر فرد ديگرى هم آن را ببيند، يقين به سرايت نجاست پيدا کند، فقط در اين موارد بايد حکم به نجاست کنند.
استمرار اجراى اين حکم در مورد افراد مزبور تا زمانى است که اين حساسيت به‌طور کلى از بين برود.
3. هر شى‏ء يا عضوى که نجس مى‏شود، براى تطهير آن، يکبار شستن با آب لوله‏کشى بعد از زوال عين نجاست کافى است. تکرار در شستن يا فرو بردن آن در آب لازم نيست، و اگر شى‏ء نجس از قبيل پارچه و مانند آن باشد، بايد به مقدار متعارف فشار داده شود تا آب از آن خارج گردد.
4. از آنجايى که شما به اين حساسيت شديد در برابر نجاست مبتلا هستيد، بايد بدانيد که غبار نجس در هيچ صورتى نسبت به شما نجس نيست و نيز مراقبت از دست‏هاى کودک چه پاک باشد يا نجس و همچنين دقت در اين که خون از بدن زائل شده يا خير، لازم نيست. اين حکم درباره شما تا زمانى که اين حساسيت از بين نرفته، باقى است.
5. دين اسلام داراى احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشرى است، لذا آن را بر خود مشکل نکنيد و با اين کار باعث وارد شدن ضرر و اذيت به جسم و روحتان نگرديد. حالت دلهره و اضطراب در اين موارد زندگى را بر شما تلخ مى‏کند، و خداوند راضى به رنج و عذاب شما و کسانى که با شما ارتباط دارند، نيست. شکرگزار نعمت دين آسان باشيد و شکر اين نعمت، عمل بر اساس تعليمات خداوند تبارک و تعالى است.
6. اين حالت يک وضعيت گذرا و قابل علاجى است. افراد بسيارى بعد از ابتلا به آن، با روش مذکور از آن نجات يافته‏اند. به خداوند توکل نماييد و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشيد. انشاء الله موفق باشيد.
ديدگاه حضرت آية الله مظاهري در باره وسواس

تعريف وسوسه و وسواسي
وسوسه، يکي ازاضداد يقين است. در لغت به معناي همهمه است، ودر اصطلاح به خطوراتي گفته مي شود که به وسيله نفس و شياطين جن وانس به قلب انسان وارد مي شود. وسواسي نيزبه کسي گفته مي شود که اين خطورات به طور مستمر براي او پديد مي آيد واو نيز ترتيب اثر مي دهد.
اقسام وسوسه
وسوسه به دو قسم فکري وعملي تقسيم مي شود. وسوسه فکري همان خطورتصورات، پندارها وخيالات واهي و بي اساس به ذهن انسان است. وسوسه عملي هم اين است که انسان در اعمالش دچار وسواس مي شود، مثلا زود يقين به نجاست پيدا مي کند اما در مورد طهارت دير به باور مي رسد.اين دو وسوسه، لازم وملزوم يکديگرند. وسوسه، جهل مرکب است. قرآن جهل مرکب را بدترين دردها مي داند.
درمان وسواس
1- دعا وتوسل
اولين سفارش براي درمان اين بيماري دعا و رابطه با خداست. بر اساس آيات قرآن هيچ کس نمي تواند خودسازي کند مگر آنکه رحمت خدا شامل حالش شود.(نور/21)
2- کمک گرفتن از نماز
از آيات قرآن استفاده مي شود کمک گرفتن از نماز اول وقت، يکي ديگر از راههاي نجات است.(بقره/45و153)
3- تقوا واجتناب از گناه
اجتناب از گناه انسان را به مراحل بالايي مي رساند و تقوا اولين مرحله خود سازي است.
4- بي اعتنايي
بي اعتنايي، اهميت فوق العا ده اي دارد و بدون آن دعا وتوسل و ساير راهکارها فايده اي ندارد. اگر به وسواس خود بي اعتنايي نکنند روز به روز بدتر مي شوند.
5- انتخاب الگو
وسواس عرف مردم را الگوي خود قرار دهد و بايد مثل متعارف مردم باشد و بايد اين طور فکر کند که عمل همه صحيح است و عمل او غلط و بايد از يک نفر مسئله دان مسائل شرعي را بپرسد وحق ندارد از دو نفر بپرسد يا رساله مطالعه کند. پرسيدن از چند نفر براي او حرام است.
6- تلقين
وسواس بايد به طور جد با خود حرف بزند و بگويد بايد اين درد را درمان کنم، بايد مثل متعارف مردم باشم، بايد لجبازي را کنار بگذارم و بي اعتنا باشم. اين تحميل ها در ابتدا مشکل است اما کم کم آسان مي شود.
7- مراقبه
هر روز صبح بعد از نماز با خود شرط کند که به وسوسه هاي شيطان بي اعتنا باشد و در طول روز مراقب خود باشد که به اين شرط وفادار بماند.اگر بر خلاف عهدش عمل نمود، سريع توبه کند و نااميد نشود. آخر شب خود را محاسبه نمايد و اگر به وسواس بي اعتنا بوده به سجده رود و از خدا تشکر نمايد.
( گزيده اي از کتاب راهکارهاي عملي درمان وسواس اثر آية الله مظاهري)

Read more: http://loghman.info/forum/viewtopic.php?f=182&t=8640#ixzz1P8A8MwIx

انشاءالله عاقبت بخيربشويد.
التماس دعا

نوع سوال: 

پربازدیدترین ها