در زمان امام صادق از چه ابزاری برای ثبت احادیث استفاده می‌شد؟

متن سوال: 
در زمان امام صادق از چه ابزاری برای ثبت احادیث استفاده می‌شد؟

آیا شاگردان امام صادق (علیه‌السلام) تمام مطالبی که آن حضرت می‌فرمود را می‌نوشتند؟ از چه ابزاری برای نوشتن استفاده می‌کردند؟

پاسخ:

در صدر اسلام خواندن و نوشتن در عرب معمول نبود و به‌ندرت یافت می‌شد و با توجه به تشویق‌های فراوان قرآن و رسول خدا، کم‌کم خواندن و نوشتن رواج گرفت.
البته متأسفانه بعد از وفات رسول خدا با منع از نوشتن و گفتن حدیث و سخن پیامبر ، در این جریان وقفه‌ای ایجاد شد تا این‌که کم‌کم این منع سست شد و بالاخره عمر بن عبدالعزیز اموی در زمان امام سجاد (علیه‌السلام) دستور کتابت سنت نبوی را صادر کرد. (البته شیعه از همان زمان رسول خدا و بعد از ایشان به نقل و کتابت همت داشت ؛ ولی با توجه به منع شدید این کار را مخفیانه و با رعایت اصول حفاظتی انجام می‌داد.)
زمان امام باقر (علیه‌السلام) و امام صادق (علیه‌السلام) دوران اوج نقل و کتابت حدیث بوده است و این دو امام بزرگوار در ترویج اسلام ناب در ابعاد معرفتی و اخلاقی و فقهی تلاش بسیار کردند و شاگردان مخلص آن دو امام هم در ثبت و نوشتن احادیثی که از آن دو بزرگوار می‌شنیدند ، تلاش فراوان داشتند و بیشتر کتب اولیه حدیث شیعه که به "اصول اربع مأه ؛ اصول چهارصدگانه" معروف‌اند، در این دوران نوشته شد و منابع جوامع روایی ، همچون کتاب کافی ، همین اصول اربع مأه گشتند.
البته طبیعی است که شاگردان به‌تناسب روحیه خود و در زمینه‌ای که علاقه و تخصص داشتند، احادیثی که از امام می‌شنیدند، را ثبت می‌کردند و بسیاری از نوشته‌های فراوان آن شاگردان از امامان با توجه به خفقان شدید عباسی از بین رفت و شاگردانی هم ناباب شدند و به دست بردن در احادیث همت گماردند و امامان هم درصدد راه یاددادن و القای اصول بودند تا شیعیان خود به استنباط از قرآن و سنت سوق یابند.
این‌گونه نبود که امامان توانسته باشند افراد و گروه‌هایی را برای کتابت احادیث سازمان‌دهی کنند و کار را بین آن‌ها تقسیم نمایند و... خفقان حکومت طولانی عباسی اجازه این سازمان‌دهی‌ها را نمی‌داد و امامان برحسب مقدورات اقدام می‌کردند.
این‌که نوشت‌افزارهای زمان امام صادق چه بوده است، را باید با مراجعه به کتاب‌های تاریخی به دست آورید.
در مورد نوشت‌افزارهای زمان رسول خدا برای کتابت وحی و سنت آمده:
قرطاس (کاغذ)، قلم ، مداد (به معنای مرکب) ، صحف (برگه‌هایی از کاغذ که روی آن  نوشته‌شده) ، سجلّ (نوشت های لوله شده) ، رَقّ (پوست نازکی که روی آن می‌نوشتند).
عُسُب؛ جمع عسیب به قسمت پهن جریده و شاخه نخل که برای نوشتن بر روی آن استفاده می‌شد و "لخاف" جمع لخفه، به سنگ‌های سفید و نازک  و "رقاع" جمع رقعه، به برگ پهن درخت و گیاه یا به پوست گفته می‌شد که این‌ها هم مورد استفاده قرار می‌گرفت. (1)

پی‌نوشت‌ها:
1. پژوهشی در تاریخ قرآن، ص 216 به نقل از : الفهرست، ص36 و الاتقان، ج1، ص99.

پربازدیدترین ها