دلیل حرام بودن ۴ ماه از سال قمری چیست؟

متن سوال: 
با سلام . دليل حرام بودن ? ماه از سال قمري چيست؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم سال قمري إِنَّ عِدَّةَ الشهُّورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شهَرًا فىِ کِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ مِنهْا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَالِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَکُمْ؛[?] شمار ماه‏ها در نزد خدا، در کتاب خدا از آن روز که آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است. چهار ماه، ماه‏هاى حرامند. اين است شيوه درست. در آن ماه‏ها بر خويشتن ستم مکنيد. در جواب سوال شما قبل از هر چيز بايد دقت کرد که بهره انسان از دانش بسيار اندک است. وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً؛[?] آنچه از علم به شما روزى شده بسيار اندک است. و نقص شناخت انسان او را مضطر به دين داري نموده است. و با عدم غفلت از اين مساله، بسيار روشن است که نمي توانيم دليل احکام را بيابيم. عالم داراي اسرار بسياري است و قسمت اعظم آن در دسترس دانش ما نيست (عالم غيب) و خبري از آن نداريم . و خداوند بنا بر مصالح و مفاسد احکامي را تشريع مي کند، منطقه اي در اطراف کعبه را حرم اعلام مي کند و حرمت بيشتري براي آن قائل مي شود. يا زمان خاصي را داراي حرمت بيشتري اعلام مي کند. مثل ماه هاي حرام که احکام و جزئيات خاص خود را دارد. (رجب، محرم، ذيقعده و ذيحجه ماه هاي حرام هستند.) و با توجه به پيوند شديد روح و جسم در انسان، زمان و مکان در او موثر واقع مي شوند و مناسک با توجه به زمان و مکان بيان مي شوند. مساله حج، روزه و جهاد و ... بعضي از اين مناسک هستند. به عنوان مثال جنگ در اين ماه ها حرام است: يَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ کَبيرٌ؛[?] تو را از جنگ ‏کردن در ماه حرام مى ‏پرسند. بگو: جنگ‏ کردن در آن ماه گناهى بزرگ است. تحريم جنگ در اين چهار ماه يکى از طرق پايان دادن به جنگهاى طويل المدة، و وسيله‏اى براى دعوت به صلح و آرامش بود، زيرا هنگامى که جنگجويان چهار ماه از سال اسلحه را به زمين بگذارند و صداى چکاچک شمشيرها يا صفير گلوله‏ ها خاموش شود و مجالى براى تفکر و انديشه به وجود آيد احتمال پايان يافتن جنگ بسيار زياد است. هميشه ادامه يک کار با شروع مجدد آن پس از خاموشى تفاوت دارد و دومى به مراتب مشکلتر است، فراموش نمى‏کنيم که در دوران جنگهاى بيست‏ساله ويتنام چه اندازه زحمت مى‏کشيدند تا يک آتش بس بيست و چهار ساعته در آغازسال نو مسيحى يا مانند آن به وجود آورند، ولى اسلام براى پيروان خود در هر سال يک آتش بس چهارماهه اعلام ميدارد و اين خود نشانه روح صلح‏ طلبى اسلام است. [?] مساله ماه هاي حرام بسيار با سابقه است. که حداقل از زمان حضرت ابراهيم (ع) بوده است. قبل از اسلام، مردم جاهل، تغييراتي در اين حکم الهي ايجاد مي کردند: إِنَّمَا النَّسي‏ءُ زِيادَةٌ فِي الْکُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ کَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ؛[?] به تأخيرافکندن ماه‏هاى حرام، افزونى در کفر است و موجب گمراهى کافران. آنان يک سال آن ماه را حلال مى‏شمردند و يک سال حرام، تا با آن شمار که خدا حرام کرده است توافق يابند. پس آنچه را که خدا حرام کرده حلال مى‏شمارند. کردار ناپسندشان در نظرشان آراسته گرديد. و خود اين حکم (حرمت ماه هاي چهارگانه) مي تواند داراي بطوني باشد، که يکي از آن ها را بريتان نقل مي کنم: امام باقر (ع) مي فرمايند: اى أبا حمزه! روشن‏ترين و آشکارترين برهان (امامت ائمه دوازده‏گانه) براى کسى که خداى تعالى او را هدايت فرموده گفتار اوست. در قرآن مجيد که فرموده: «به درستى که عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است روزى که آفريد آسمانها و زمينها را، از آنها چهار ماه حرام است، اين است دين استوار، پس ستم نکنيد در آنها بر خويشتن؟» و شناسايى ماهها مانند محرم و صفر و ربيع و ماههاى پس از آن و همچنين ماههاى حرام: رجب و ذى قعدة و ذى حجة و محرم دين محکم خدا نيست چون يهود و نصارى و مجوس و ساير ملتها و همه مخالف و موافق (مذهب) اين ماهها را مى ‏شناسند، و اسامى آنها را شماره مى ‏کنند؛ بلکه آنها امامان و سرپرستان دين خدايند، و مراد از ماههاى حرام (در آيه شريفه) امير المؤمنين عليه السّلام است که نام او از نام «على» که نام خدا است جدا شده و مشتقّ است، همان طور که نام محمد صلّى اللَّه عليه و آله از نام «محمود» خدا مشتقّ است، و ديگر سه فرزند آن حضرت که نامهاى آنها على است: على بن الحسين (زين العابدين) و على بن موسى (الرضا) و على بن محمد (هادى) و به احترام آن حضرت اين نام (على) از نام خدا جدا شده و مشتقّ است.؛[?] [?]. توبه آيه ??. [?]. اسراء آيه ??. [?]. بقره آيه ???. [?]. تفسير نمونه، ج‏?، ص: ???. [?]. توبه آيه ??. [?]. الإنصاف فى النص على الأئمة ع ص ??.

پربازدیدترین ها