رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرایط آن برایم توضیح دهید.؟

متن سوال: 
ترم اول هستم و تازه با محيط دانشگاه آشنا شده‏ام. لطفاً درباره رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرايط آن برايم توضيح دهيد.

سلام وقت شما بخير همان‏گونه که خود مى‏دانيد، تاکنون در محيط تحصيلى، کمتر با جنس مخالف برخورد داشته‏ايد. در مقاطع تحصيلى قبلى، با فضاى آموزشى مختلط مواجه نبوديد. زندگى آموزشى شما، فارغ از حضور جنس مخالف بود. شايد محيط دانشگاه، نخستين تجربه برخورد مستقيم شما با جنس مخالف است. بر اين اساس، بايسته است با شکل اين نوع ارتباط و پيامدهاى مثبت و منفى و راه‏هاى کنار آمدن با اين پديده، آشنايى بيشترى پيدا کنيد. ناآشنايى مى‏تواند موجب خسران و ضرر آموزشى گردد و به جاى بهره‏مندى علمى و آموزشى، زيان اجتماعى، اخلاقى و حيثيتى به شما تحميل کند. همچنين بدون قصد و برنامه قبلى، شما را از هدف دور کرده، به سمت انحراف‏هاى پيش‏بينى نشده ببرد. بر اين اساس، آگاهى از مواجهه صحيح با اين پديده و داشتن ارتباط سالم و صحيح با جنس مخالف و شناخت کافى از شرايط، آداب و مقررات اين نوع ارتباط، براى شما لازم و بايسته است. از اين رو، به منظور روشن‏گرى، نکاتى بيان مى‏شود. اما پيش از پرداختن به جزئيات، توجّه به يک نکته اساسى - که کليد ارتباط با تمام انسان‏ها و در تمام محيطها است - بايسته است. انسان، هرگز بدون ارتباط و تعامل با ديگران زندگى نکرده است و اگر چه سطح و نوع ارتباطها متنوّع بوده؛ ولى هيچ‏گاه قطع نشده است؛ زيرا ارتباط با همنوع براى آدمى ضرورت دارد. نوع و کيفيت ارتباط، بر اساس اهداف و اغراض اشخاص تعيين مى‏شود. بدين جهت اين ارتباط گاهى آموزشى است و گاهى اقتصادى، فرهنگى و يا اجتماعى. هر نوع ارتباطى، شرايط خاص خود را دارد که بايد رعايت گردد تا ارتباط به هدف خود برسد. يک مجموعه، داراى اصول و قواعدى است که بايد در تمام ارتباطها، رعايت گردد. به عنوان نمونه هرگز ارتباطها، نبايد با همديگر همپوشى و تداخل کند؛ يعنى، در ضمن يک ارتباط، نبايد هدف گم شود. پيام مبادله شده، بايد محدود و منحصر به نوع ارتباط باشد؛ مثلاً در ضمن يک ارتباط اقتصادى، نبايد پيام خانوادگى مبادله شود. اين تداخل، موجب ضرر به هر دو نوع ارتباط شده و طرفين را از اهداف خود دور مى‏سازد. همان طور که در ضمن ارتباط آموزشى، اگر حواس متوجه مطالب ديگر شود، موجب افت کيفيت آموزش مى‏شود. به هر حال بايد به اصول ارتباطهاى انسانى پايبند بود تا بتوان به اهداف ارتباطها دست يافت. توجه داريد که علت اصلى حضور شما در دانشگاه - همان گونه که از نام اين محيط پيدا است - تحصيل دانش و علم است؛ از اين رو، ارتباط اساسى و اصلى شما با تمام افراد در اين محيط، «آموزشى» است و اگر ارتباط دوستى يا اقتصادى و ... برقرار شود، در مسير تکميل آموزش و يا مقدمه‏اى جهت رسيدن به اهداف آموزشى است. اما هر رفتار و يا ارتباطى که شما را از اين هدف دور کند، آفت زندگى دانشجويى و انحراف از مسير آموزش تلقى مى‏شود. هر ارتباط ديگرى - غير از ارتباط آموزشى - فقط يک عامل مزاحم است و بايد آنها را از مسير زندگى دانشجويى خود حذف کنيد تا بتوانيد به اهداف علمى و معرفتى نايل آييد. از ديدگاه تعليم و تربيت، ارتباط با جنس مخالف، يک عامل مزاحم است و در اولين گام، سطح تمرکز شما را کاهش مى‏دهد. کافى است يک پيام غير آموزشى از جنس مخالف، نظر شما را به خود جلب کند؛ تا ساعت‏ها فکر و ذهن شما را به خود مشغول سازد!! پس هر عمل و ارتباطى که آموزش و فعاليت تحصيلى شما را تحت تأثير خود قرار دهد و کميت و کيفيت دانش اندوزى شما را کاهش دهد، بايد از زندگى دانشجويى‏تان حذف شود. تأثير مزاحمتى ارتباط با جنس مخالف، نه قابل کتمان است و نه با مزاحمت‏هاى ديگر (همانند سر و صدا) قابل مقايسه است؛ يعنى، کسى نيست که بگويد ارتباط با جنس مخالف، همانند خريد لوازم التحرير، مقدمه‏اى براى تحصيل موفق است؛ زيرا بروز عامل مزاحم، برابر است با افت تحصيلى! افزون بر اين، پژوهش‏هاى صورت گرفته و تجربيات افراد مبتلا به ارتباط با جنس مخالف، گوياى افت شديد تحصيلى اين گونه افراد است. موضوع ارتباط با جنس مخالف، تنها نظر انديش ورزان و صاحب نظران تعليم و تربيت را به خود جلب نکرده است؛ بلکه اين مسئله از ديدگاه فقهى، جامعه‏شناختى، روان‏شناختى و ... نيز مورد بررسى قرار مى‏گيرد. اينک از ديدگاه روان‏شناختى اين مسئله را مورد بررسى کوتاه قرار مى‏دهيم. در هر ارتباطى پنج مؤلفه نقش آفرين است: 1. پيام‏دهنده، 2. پيام‏گيرنده، 3. محتواى پيام، 4. کانال، 5. رسانه. از بين اين امور، بيشترين تأثير و نقش تعيين کننده از آن مؤلفه سوم (محتواى پيام) است. آنچه يک ارتباط را از ديگر ارتباطها متمايز مى‏سازد، محتوا و پيام است. حال سخن اين است که در ارتباط دوستى با جنس مخالف، چه نوع پيامى مبادله مى‏گردد که آن را«دوستى با جنس مخالف» مى‏گويند؟ چرا ارتباط با استاد در کلاس درس يا ارتباط با دفتردار دانشگاه را «ارتباط دوستى» نمى‏گويند؟ آيا چيزى جز محتوا و پيام مبادله شده، مى‏تواند نقش مؤثر و تعيين کننده‏اى داشته باشد؟ بايد مشخص شود در ارتباط دوستى با جنس مخالف، محتوا و پيام مبادله شده چيست که آن را از ديگر ارتباطها - همانند ارتباطات اقتصادى، سياسى، اجتماعى و ... - متمايز مى‏سازد؟ آنچه در ارتباط با جنس مخالف مبادله مى‏شود، محبت و عشق ويژه‏اى است؛ محبتى که يک همجنس از ارائه آن ناتوان است. از اين رو به سراغ جنس مخالف مى‏رود! پس محبت از نوع جنسيتى است و اگر پيام آرامش، سکون و ... نيز مبادله مى‏گردد، رنگ جنسيتى - نه جنسى - مى‏پذيرد. در اين نوع ارتباط، چون قواعد، شرايط و تعهّدات طرفين تعريف نشده، با پيامد منفى فراوانى همراه است. براى مثال چون سطح دوستى تعريف نشده، دوستان در برابر همديگر احساس تعهد نمى‏کنند که معمولاً با خيانت، بى‏وفايى، شکست و ... همراه است. گاهى اوقات به واسطه اينکه سطح دوستى و ارتباط تعريف نشده است، اندک اندک از ارتباط دوستى فراتر رفته، همسان با ارتباط خانوادگى و کارکردهايى از آن دست مى‏شود و چون شرايط آن با توافق طرفين قرين نشده، به هتک حيثيت اجتماعى و چه بسا خسارت‏هاى جبران‏ناپذير - به ويژه از طرف دختر - همراه مى‏شود! هرگز کسى در ابتدا پيش‏بينى نمى‏کند که اين دوستى، به اين نقطه ختم شود؛ ولى کم کم به جايى مى‏رسد که نتيجه‏اى جز پشيمانى به بار نمى‏آورد! بنابراين چون در فرهنگ دينى و عرف ايران اسلامى، اين نوع ارتباط تعريف نشده است، نبايد به سراغ آن برويم؛ چون هر ارتباطى که از شرايط، آداب و تعهد لازم فارغ باشد، نه تنها به هدف خود نمى‏رسد، بلکه جز خسارت نتيجه‏اى ندارد. اگر ارتباط اقتصادى با آداب، شرايط و تعهدهاى بيگانه باشد، نه تنها سود نمى‏دهد؛ بلکه خسارت اقتصادى تنها نتيجه آن خواهد بود. در اين نوع ارتباط هم، وضعيت به همين منوال است. در ارتباط دوستى با جنس مخالف، آنچه در معرض خسارت و ضرر (و يا بهتر بگوييم تهديد) قرار مى‏گيرد، مال، سرمايه و تحصيل دانش نيست؛ بلکه آبرو و پاکى است که اگر از کف رود، هرگز جبران نمى‏شود. آيا انسان عاقل حاضر است در يک ارتباط دوستى فاقد تعهّد لازم، حيثيت خود را در معرض آسيب و خطر قرار دهد! اگر اين ضرر رخ داد، چه کسى آن را جبران مى‏کند و آيا آبروى بر باد رفته، قابل برگشت است! چه بسيار افرادى که هرگز گمان نمى‏کردند به بى‏آبرويى و از دست دادن آبرو و ... مبتلا شوند؛ ولى مبتلا شدند! بنابراين، از ديدگاه روان‏شناختى، چون ارتباط دوستى با جنس مخالف فاقد شرايط يک ارتباط سالم است و ويژگى‏هاى لازم در مؤلفه‏هاى آن رعايت نشده، يک ارتباط شکست خورده و مقرون به آسيب است و تا زمانى که به يک تعهد طرفينى همراه با رعايت آداب و شرايط منتهى نشود، بايد از آن سخت پرهيز کرد. حال که ارتباط با جنس مخالف در فضاى آموزشى و غير آموزشى ممنوع است، پس شکل رفتار ما با جنس مخالف چگونه بايد باشد؟ به طور کلى در جامعه ما چند شيوه برخورد وجود دارد که يک شيوه آن درست و شيوه‏هاى ديگر غلط است. برخورد مبتنى بر شناخت و احترام متقابل، مواجهه صحيح با جنس مخالف است. در اين شيوه، دختران و پسران به محض ديدن يکديگر، خود را نمى‏بازند و هيجان زده نمى‏شوند. اينان يک نگاه و يک کلام از جنس مخالف را به عشق تعبير نمى‏کنند، آن را در ذهن خود و در رؤياهاى خويش نمى‏پرورانند؛ بلکه در برخوردها در مجامع فاميلى، تحصيلى و ... بسيار با وقار و سنگين برخورد مى‏کنند و در عين پرس و جو از احوال يکديگر و پاسخ‏گويى به پرسش‏هاى آنان، دچار افراط در خنده و شوخى نمى‏شوند. آنان جنس مخالف را افرادى چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نمى‏دانند و آدابى را که از لحاظ شرعى و اجتماعى در برخورد با ديگران لازم است، رعايت مى‏کنند. آنان بر اثر تربيت خانوادگى، برقرارى رابطه پنهان با جنس مخالف را بى‏معنا مى‏دانند و درباره روحيات جنس مخالف، به حد کافى آگاهند و براى برقرارى روابط نزديک و صميمى با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طريق ازدواج و فراهم آوردن شرايط مقبول اجتماعى، به تحقّق مى‏رسانند. شيوه‏هاى نادرست ارتباط 1. برخورد احساسى و هيجان زده؛ اين رفتار بر اثر عدم شناخت صحيح از جنس مخالف است. آنان يک ابراز محبت ساده را نشانه عشقى عميق مى‏دانند و هيجان زده مى‏شوند که معمولاً در دختران چنين واکنشى بيش از پسران به چشم مى‏خورد! 2. برخورد خشک و محدود؛ عده‏اى از جوانان، بر اساس تربيت‏هاى غلط، گاهى در ميان خويشان و آشنايان از افراد هم‏جنس نيز اجتناب مى‏کنند و رفتارى سرد و يا خشن دارند. البته خشک نبودن، هرگز به معناى رعايت نکردن حدود شرعى نيست؛ ولى رعايت موازين شرعى هم لزوماً به معناى بد اخلاقى و سرد بودن نيست. 3. داشتن روابط پنهانى؛ داشتن روابطى مثل نامه نگارى، تماس‏هاى تلفنى و مخفيانه و... عواقب روانى و اجتماعى بسيار خطرناکى در پى دارد که متأسفانه بيشترين آسيب، نصيب دختران مى‏شود. 4. افراط در معاشرت؛ بعضى از خانواده‏ها، به بهانه اجتماعى کردن فرزندان خود، سعى در ايجاد روابط افراط گونه بين پسر و دختر مى‏کنند که نوعى تبعيت کورکورانه از فرهنگ غربى است! بنابراين به نظر مى‏رسد شيوه صحيح در رابطه با جنس مخالف، تابع اصولى است که به بعضى از آنها اشاره مى‏شود: 1. برخورد با جنس مخالف، بر اصل «تکبّر ورزى» استوار شده است. رفتار صميمانه و چهره گشاده و لب خندان داشتن، براى مواجهه با هم‏جنس و محارم است؛ نه براى نامحرم و جنس مخالف. راه حفظ حريم و مصونيت و حرمت نهادن براى خود، «تکبرورزى» است تا ناشناسان و نامحرمان، به حريم شما بار نيابند. 2. نبايد به بعضى از تأثيرات مثبت و اندک اين ارتباط دل خوش کرد. بايد بدانيم انسان‏هاى پشيمان، اندک اندک به خط قرمز رسيده، از آن عبور کرده‏اند! اگر شما يک قدم جلو بگذاريد، بايد ده قدم از ارزش‏هاى خود عقب‏نشينى کنيد! جاذبه طبيعى و زيستى دختر و پسر - به ويژه در سنين جوانى - زمينه انحراف در ارتباطهاى انسانى را فراهم مى‏سازد. در محيط آموزشى هم نبايد از آفاتى که در جاذبه‏هاى زيستى ريشه دارد، غفلت کنيد؛ زيرا روابط انسانى از اين ناحيه، بسيار آسيب‏پذير بوده و به انحراف مى‏گرايد. بر همين اساس شارع مقدس به ما هشدار مى‏دهد که هرگاه دو غير هم جنس، در قالب هر ارتباطى و در مکانى خلوت و دور از ديد ديگران قرار گيرند؛ شيطان آنها را به سمت روابط تهديدآميز مى‏کشاند و بايد از آن محيط و ارتباط بگريزند. نکته ديگرى که به اين حساسيت مى‏افزايد، تهديد مستمر و لحظه به لحظه اين خطر است؛ يعنى، در حالى که ديگر عوامل تهديد کننده، نيازمند زمان و مکان خاصى است تا آدمى را در معرض تهديد قرار دهد و در رفتار وى نفوذ کند؛ اين عامل هميشه نقش تهديد کننده دارد و انسان هوشيار، نبايد يک لحظه خود را از اين تهديد در امان ببيند. 3. محيط آموزشى، بدون ارتباط آموزشى نيست و طرف دوم اين ارتباط، هميشه از جنس شما نيست. شايد شما در بعضى اوقات، مجبور به برقرارى ارتباط با جنس مخالف شويد؛ در اين صورت، نبايد از محدوده پيام آموزشى تجاوز کنيد و فقط به مبادله همين نوع پيام - در صورت مستقيم يا غير مستقيم - اکتفا نماييد. براى اينکه يقين کنيد مخاطب شما پيام ديگرى دريافت نکرده است و پيام ديگرى مبادله نکرده‏ايد، به نکات زير بسيار پايبند باشيد. الف. به محض احساس دريافت پيامى غيرآموزشى، به سرعت رابطه را در همان لحظه قطع کنيد. ب. در فضاى آموزشى مختلط، مواظب نگاه خود باشيد و به پيام‏هاى شفاهى و کتبى افراد مزاحم توجه نکنيد و حتى اگر به داد و فرياد متوسّل شدند، ناشنيده گرفته، از موقعيت دور شويد. ج. در جمع دوستانى که به اين نوع روابط دل خوش کرده‏اند، شرکت نکنيد و از آنها کناره بگيريد. د. توجه داشته باشيد هيچ انسان مبتلا به انحراف رفتار، با قصد و غرض قبلى به اين وادى وارد نشده؛ بلکه دست‏هاى ناپيدايى او را در اين گرداب مبتلا ساخته است. شما نيز از حيله اين دست‏ها، خود را در امان نپنداريد؛ زيرا هميشه آنها با شما و در کمين شما هستند؛ (گرچه شما از آنها غافل هستيد)! براى مطالعه بيشتر ر.ک: تحليلى تربيتى به روابط دختر و پسر، على اصغر احمدى (انتشارات سازمان انجمن اولياء و مربيان)، 1375. به همين جهت در قرآن مجيد به انسان‏هاى پاک و وارسته سفارش شده که از دوست‏گيرى پنهانى خوددارى کنند و اين توصيه هم به دختران شده و هم به پسران. «... وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ » ؛ نساء (4)، آيه 25.؛ «دوست‏گيران پنهانى نباشند». «... وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ »؛مائده (5)، آيه 5.؛ « زنان را در پنهانى دوست خود نگيرند».

پربازدیدترین ها