شناخت امام زمان یعنی چه؟

متن سوال: 
مي خواستم درمورد يک حديث از شما سوال کنم ميفرمايد که(هر کس امام زمان خودش را نشناسد و بميرد به مرگ جاهليت مرده است) 1- شناخت امام زمان يعني چه؟ 2- شناخت امام زمان شامل چه حيطه هايي است؟ 3- چگونه و از کجا بايد امام زمان خود را بشناسيم؟ 4-... خواهشا اگر مطلب ديگري هم هست که من نفهميدم خودتان چواب دهيد؟

به دليل اهميت حياتي و غيرقابل انکاري که شناخت امام و به خصوص امام زمان(عج) يعني رهبر و الگوي زمان و تنها عامل پيوند ما با خداوند دارد، پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمودند: هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است.(1) آنچه که از روايت فوق برداشت مي‌شود اين است که نشناختن امام زمان خود به معني عدم ارتباط با امام است و عدم ارتباط با امام يعني قطع پيوند هدايت با خداوند و اين همان مرگ جاهليت و خروج از دين و گمراهي است و امام صادق(عليهم السلام) در جواب س?ال از چگونگي از معناي جاهليت فرمودند: منظور از آن جاهليت کفر و نفاق و گمراهي است.(2) پس چنان معرفت و شناختي از امام زمان(عج) بايد حاصل شود که ما را از مرگ جاهليت نجات بخشد و بنابر روايات رسيده از ائمه اطهار(عليهم السلام) بدون ترديد مقصود از معرفتي(شناختي) که امامان(عليهم السلام) ما را به تحصيل آن امر فرموده‌اند شناخت آن حضرت چنان‌که هست مي‌باشد، به گونه‌اي که سبب سالم ماندن از شبهه‌هاي ملحدان گردد و مايه نجات از گمراه ساختن گمراه‌کنندگان شود و چنين شناختي دو وجه دارد: 1. شناخت شخص امام(عليهم السلام) به نام و نسب(شناخت اسمي) 2. شناخت صفات و ويژگي‌ها و مقامات امام(عليهم السلام)(شناخت رسمي) و به دست آوردن اين دو شناخت از اهم واجبات است چنانچه امام صادق(عليهم السلام) فرمودند: نشانه را بشناس... چون اگر نشانه را شناختي، ديگر پس از هدايت شدن گمراه نخواهي شد و به فريب‌کاران تمايلي نخواهي يافت.(3) شاهد بر اين مطالب رواياتي است که ائمه اطهار(عليهم السلام) به ذکر علامت‌ها و صفات و ويژگي‌هاي حضرت حجت(عج) مي‌پردازد و در آنها توصيف نشانه‌ها و علائم ظهور و ويژگي‌هاي عصر ظهور بيان گرديده است. البته معرفت به نعت و صفت مرتبه بالاتري از معرفت اسم است در اين معرفت ما امام را تنها از روي اسم و خصوصيات ظاهري بيان شده نمي‌شناسيم بلکه به يک سلسله ويژگي‌ها و کمالات باطني شناخت پيدا مي‌کنيم چنين معرفتي از طريق شنيدن اوصاف و کمالات و مقامات امام(عليهم السلام) حاصل مي‌شود. چنانچه آن حضرت(عليهم السلام) در بيان وجوب معرفت پروردگار و فرستادگان او فرموده‌اند: «... و بعد از آن معرفت(معرفت پروردگار، رسول و اقرار به پيامبري او) معرفت امامي است به نعت و صفت و نامش، که در حال سختي و راحتي به او اقتدا مي‌نماييم. و کمترين درجه شناخت امام آن است که دانسته شود او همتاي پيامبر(ص) است به جز در مقام نبوت. و امام وارث پيامبر(ص) است و اطاعت خداوند و اطاعت رسو ل خدا(ص) و تسليم بودن به او در همه امور و مراجعه کامل به او و پذيرش گفته او از مراتب شناخت مي‌باشد.»(4) پس بنابر روايت فوق، معرفت واجب شده از طرف پيامبر(ص) درجه‌اي بالاتر از معرفت به اسم و رسم است و آن معرفت و تصميم قلبي است که اگر کسي آن را نداشته باشد به مرگ جاهليت مي‌رسد. اهل بيت(عليهم السلام) تعريفي که از معرفت ارائه داده‌اند اين است که معرفت همان فهم و شناخت روايات مي‌باشد.(5) پس مي‌توان گفت معرفت امام(عليهم السلام) به لطف و عنايت خداوند است که بنده بايد از او درخواست کند و بخواهد تا شامل چنين فضلي شود. و تحقق اين امر(معرفت امام زمان(عج)) در زمان غيبت از راه تسليم نسبت به احاديث ائمه(عليهم السلام) و تقيد به مراجعه به روايات در همه مسائل اعم از اعتقادي، اخلاقي و عملي امکان‌پذير است. پس معرفت يک امر اکتسابي نيست که انسان با انجام دادن يک سري افعالي به آن دست يابد بلکه معرفت يک امر عنايتي است که از طرف خداوند به بندگان عطا مي‌شود و انسان بايد زمينه اين عنايت را در خود ايجاد نمايد. البته براي طلب معرفت امام عصر وسايل و اسبابي از طرف خداوند قرار داده شده است که انسان با توجه به آنها مي تواند به نتيجه و مقصود خود برسد. بعضي از اين اسباب و وسايل عبارتند از: 1. طلب و درخواست از خداوند متعال(دعا) 2. توسل پيدا کردن به ائمه براي طلب معرفت 3. پناه بردن به وجود مقدس امام زمان(عج) و طلب معرفت و ياري ايشان در اين راه 4. فکر و تدبر در کلمات نوراني اهل بيت درباره آن بزرگوار(تفقه) 5. تسليم و گردن نهادن به ولايت امام عصر(عج) 6. مطالعه معجزات و عنايات خاصي که به دست امامان عزيز و مهربان واقع شده. شناخت وليّ خدا و امام عصر(عليهم السلام) تنها راه نجات و رستگاري است که با درخواست از ذات اقدس خداوند و مجاهده علمي و عملي شدني است. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد امام عصر(عليهم السلام) راه‌هاي فراواني هست؛ بررسي دعاها و زيارت‌هايي که از خود امام عصر(عليهم السلام) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(عليهم السلام) درباره ي آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه که تأمّل در عبارات نهج‌البلاغه، سخنان سيّد الشهدا(عليهم السلام) از آغاز تا پايان حادثه کربلا، معارف بلند صحيفه سجّاديه گوياي برنامه‌هاي امام علي، امام حسين و امام سجّاد(عليهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌هاي علمي و برگزاري مناظرات علمي برنامه صادقين(عليهم السلام) استنباط مي‌شود، از ادعيه مأثور يا مرتبط با امام عصر(عليهم السلام) برنامه‌هاي ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامي دعا مي‌کند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفه ي امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملکي و ملکوتي امام را تشريح مي‌کند. شناخت امام زمان(عليهم السلام) مراتبي دارد که تأثيرگذاري آنها در زدودن غبار جاهليّت و پاک کردن گرد تحجّر و ارتجاع يکسان نيست؛ زيرا آثار هر مرتبه از معرفت در تبيين انتظار حقيقي و صحيح، با مرتبه ديگر متفاوت است؛ مثلاً شناخت شناسنامه‌اي امام عصر(عليهم السلام) و دانستن تاريخ ولادت و زمان غيبت صغرا و کبرا و امثال آن، هرگز همانند معرفت معناي حقيقي امامت و شناخت حقيقت ولايت و انطباق انحصاري آن شخصيّت حقوقي در فلان شخص حقيقي نخواهد بود؛ همان‌طور که براهين حدوث، نظم، امکان ماهوي، امکان فقري و نظاير آنها براي شناخت خدا راهگشاست؛ امّا آنکه خدا را با الوهيّت مي‌شناسد، بهترين راه معرفت خداوند را پيموده و خداشناس خوبي شده است؛ و نظير اينکه هر چند شناخت رسول از راه معجزه کافي است، ولي مربته بالاي معرفت را تأمين نمي‌کند؛ امّا آن که رسول را با علم به رسالت مي‌شناسد، از معرفت آن حضرت به سبب معجزه بي‌نياز مي‌شود؛ چرا که وقتي معني الوهيت و رسالت فهميده شد، خداوند و رسول شناخته مي‌شوند. اگر کسي معروف شناس باشد، حقيقت آن را در وليّ ‌امر در مي‌يابد. همان‌طور که شناسنده ي عدل و احسان، عدل و احسان را در سنّت و سريره و سيره امام مشاهده مي‌کند و در مي‌يابد که او صاحب مقام ولايت است. پي‌نوشت‌ها: 1. مجلسي، بحارالأنوار، ج8، ص368. 2. کليني، اصول کافي، ج1، ص337. 3. همان، ج1. 4. تفسير برهان، ج2، ص340. 5. مجلسي، همان، ج2، ص184.

پربازدیدترین ها