پسری هستم 16 ساله، در کودکی مورد آزار قرار گرفته ام، چه کنم؟

متن سوال: 
پسری هستم 16 ساله، در کودکی مورد آزار قرار گرفته ام و تا به حال به کسی نگفته ام، اما کابوس آن حادثه از ذهنم پاک نمی شود، احساس گناه و حقارت می کنم، چه کنم؟

ا عرض سلام و ادب و احترام به محضر شما
از اعتماد و اطمينان شما نسبت به اين سامانه سپاسگزاريم.
کاربر محترم؛
از اتفاق ناگواري که در دوران کودکي براي شما پيش آمده، خيلي متاسفيم. حتما لحظات بسيار سختي را تحمل کرده ايد. همدلي و درک متقابل ما را پذيرا باشيد.
و اما به خاطر کودکي ساده و صميمانه شما و نيز بي خبري از اتفاقي که قرار بوده رخ دهد، چاره اي جز سکوت نداشتيد. يعني در آن لحظات از دست شما کاري ساخته نبوده است. افکاري که الان داريد مبني بر اينکه کاش فرياد ميزدم و يا فرار ميکردم، مربوط به زمان حال است که در شکوفايي عقل و منطق به سر ميبربد و الا در زمان کودکي که هم ترسيده بوديد و هم چاره اي نداشتيد، غير از اين از دست شما ساخته نبوده و حسرت خوردن و اي کاش گفتن مشکلي را حل نميکند.
پس بهتر است با روشهايي که در ذيل بيان ميکنيم، کمي از دردها و غم هاي اين خاطره کم کنيد و زندگي شيرين و تازه اي را به سمت فرداهاي بهتر و روشنتر آغاز کنيد.

پرسشگر گرامي؛
در راستاي پاسخ به پرسشي که مطرح کرديد، جهتي وجود دارد که شايد خود شما نسبت به آن خيلي آگاه نباشيد و آن هم ضربه ايست که در اثر اين آزار در دوران کودکي متوجه روحيه لطيف شما شده است.
ابتدا به اين مسئله خواهم پرداخت و سپس در مورد گناهکار بودن و يا نبودن شما صحبت خواهم کرد.
بدانيد كه مشكل «مورد سوء استفاده جنسي» قرار گرفتن در كودكي كه در اصطلاح روانشناسي به آن (abuse) گفته مي شود، مشكلي جهاني است. لذا روانشناسان راه كارها و تكنيكهايي براي چنين مواردي تهيه ديده‌اند تا بتوانند با بكار بستن آن، از شدت اختلالاتي كه از اين ناحيه متوجه شخص مي شود كاسته و صدمات آن را به حداقل رسانده و در صورت امكان آن را محو نمايند. از جمله اين راهكارهاي بسيار كار گشا تكنيك debriefing (ذكر حادثه با ريزترين جزئيات) و EMD (درمان از طريق حركات چشم همرا با ياد آوري حادثه است) كه پيشنهاد مي شود شما با مراجعه به يك روان درمانگر با تجربه مشكل خود را با وي در ميان بگذاريد و علائم باليني اختلال خود را به او گزارش دهيد و زير نظر ايشان مراحل مختلف راهكارهاي ياد شده را پي گيري نماييد.
توصيه موکد ميکنم که نگران نباشيد.بيان اين راز دروني براي روانشناس و يا مشاور با تجربه ميتواند ذهن و روان شما را بسيار بسيار آرام کند.
و لکن قبل از مراجعه به مشاوره حضوري، شما را در جريان اين دو تکنيک قرار ميدهم.
تكنيك بريفينگ(briefing) به معني خلاصه‌سازي است و دي بريفينگ (debriefing) ضد خلاصه‌سازي است. همانند واژة شارژ و دشارژ ، ضدخلاصه‌سازي يعني بيان با تفصيل و جزئيات؛ يعني درمانگر يا مشاور از مُراجع مي‌خواهد آن حادثه را با جزئيات بيان كند، اين تكنيك از تكنيكهاي گشتالت درماني است، درمانگران گشتالتي مي‌گويند: وقتي براي ‌شخصي‌حادثة وحشتناكي اتفاق مي‌افتد و مشكلات روحي و رواني براي او ايجاد مي‌كند، اگر آن را با جزئيات براي روان درمانگر تعريف كند و روان درمانگر مترصد اين باشد كه از آن جزئيات دوباره سوالات ريزتري طرح كند تا مراجع با جزئيات ريزتر آن را جواب دهد، به طوري كه جزئيات ريز آن حادثة وحشتناك كاملا و با تمام ابعاد و زوايا در ذهن مُراجع بيايد، محال است كه ديگر آن حادثه براي آن مراجع آزار دهنده و اختلال‌زا شود. زيرا اساس در گشتالت درماني اينست كه هيچ تجربه اي بر ما وحشتناك نيست و مكانيزمي ‌كه ذهن ما دارد اينست كه اگر اموري كه اتفاق مي‌افتد، هزار بار هم وحشتناك باشد، چندش آور باشد و..... شما وقتي كه آن را از همة ابعاد و زوايا ببيني، آن واقعه نمي‌تواند اثر بيماري‌زا داشته باشد، و علّت اينكه اثر اختلال‌زا دارد براي اينست كه شما به تمام جزئيات آن اشراف پيدا نمي‌كنيد و فقط مثلا يك بعد را مي‌بينيد وابعاد ديگر را نمي‌بينيد و براي همين از آن وحشت مي‌كنيد، براي تقريب به ذهن شايد بشود مثال فردي را زد كه براي اوّلين بار مي خواهد پشت فرمان بنشيند و رانندگي ياد بگيرد، وي ابتدا وحشت ودلهرة زيادي دارد و مي ترسد كه يك نفر را زير بگيرد و يا تصادف وحشتناكي بكند كه منجر به كشته شدنش شود و يا ماشين اش صدمه ببيند، امّا كم كم كه با ماشين اُخت مي‌شود و به تمام زواياي آن وارد مي‌شود و احاطه و اشراف به آن پيدا مي‌كند، اين ترس و وحشت او هم به همان نسبت كم مي‌شود، تا آنجا كه براحتّي در خيابان ويراژ داده و گاهي لايي مي‌كشد و با سرعت 180 هم در اتوبان مي رود.

و اما در مورد تكنيك بعدي نيز بايد بگويم كه، [2] EMT يعني درمان از طريق حركات چشم و [3] EMD كه به معني حساسيت زدايي از طريق حركات چشم مي باشد و [4] EMDR كه به معني باز فرآوري و از نو پردازش كردن است. اين تكنيك در راستاي تكنيك «دي بريفينگ»(debriefing) است و كاربرد زيادي در افرادي مثل شما دارد كه به خاطر داشتن تجارب وحشتناك و تلخ خصوصا در سالهاي کودکي، دچار مشكل شده‌اند. ما در اين بحث به شما مي‌گوييم كه چگونه مي‌شود آن تجارب را تا حدودي كم رنگ كرد تا موجب اختلال جدي در كار كرد خانوادگي و يا ازدواج و در کل مسائل روزمره شما نگردد.
واژة «شستشوي مغزي» كه گفته مي شود، همين است، البته ما در مغز و ذهن انسان چيزي به نام دليت(delete) نداريم، كه مثل رايانه اطلاعاتي را حذف كنيم و مغز ما طوري طراحي شده كه هرگز نمي‌تواند چيزي را بطور كامل پاك كند و فقط مي‌توانيم آنرا كم ‌رنگ و كم‌ اثر بكنيم. ما در اين تكنيك به فرد مي گوييم كه چشمان خود راببندد و حادثه و يا صحنه ازار دهند را تصور كند و وقتي اوج ناراحتي اش فرارسيد با اشاره انگشت خود به ما علامت مي دهد و آنگاه چشمان خود را باز مي كند و انگشت مارا كه در فاصله بيست و پنج سانتيمتري قرار گرفته و در شعاع 180 درجه به اين طرف و آن طرف ميرود تعقيب نمايد و ما بيست بار اين كار را مي كنيم و... و بالاخره در طي چند جلسه با اينكار بار هيجاني صحنه از تصاوير آن جدا مي شود و تصور صحنه ها ديگر آن آزار دهندگي را ندارد؛ البته من در اينجا فقط براي آشنايي شما با اين تكنيكها، توضيحات گذرايي دادم و شما بايد براي انجام آنها زير نظر يك روان درمانگر با تجربه و متدين اقدام نماييد.

و اما از جهت شرعي نيز بايد عرض نمايم كه چون شما به عنف ( به اجبار و زور) مورد سوء استفاده قرار گرفته ايد و در آن لحظات سخت از شدت ترس و هيجان چاره اي جز سکوت نداشته ايد، هيچ گناهي از اين جهت بر عهده شما نمي باشد، چه آنكه گناه بر چيزي كه انجام و يا ترك آن در قدرت انسان باشد تعلق مي گيرد نه يك عمل خارج از اراده و اختيار؛ البته آن شخص درباره شما ظلم بسيار بزرگي روا داشته است و قطعا در آخرت مورد بازخواست شديد الهي قرار خواهد گرفت و شما به حق خود خواهد رسيد انشاء الله.ولي تقصيري متوجه شما به هيچ وجه نيست.لذا سعي کنيد با مراجعه به مشاور حتما گذشته را فراموش کنيد و به زندگي طبيعي خود که سرشار از اميد و رحمت و روشني ست ادامه دهيد .
در ضمن اطمينان داشته باشيدکه پاسخ سوال شما در امنيت کامل و امانت داري به دست شما خواهد رسيد و هرگز ديگران بر راز شما مطلع نخواهند شد.

موفق و پيروز و سعادتمند باشيد.

پربازدیدترین ها