چرا بعضی از مردم خداوند به آنها مال زیادی می دهد وبعضی دیگر فقیر اند؟

متن سوال: 
چرا بعضي از مردم خداوند به آنها مال زيادي مي دهد وبعضي ديگر فقير اند؟

براي يافتن پاسخ اين سوال لازم است آيات متعددي از قرآن کريم را مورد بررسي قرار دهيم تا با رهنمودهاي روشن کننده قرآن پاسخي درست و صحيح را براي اين سوالات بيابيم؟ يکي از مسائلي که در قرآن کريم به طور گسترده به آن پرداخته شده مسئله رزق و روزي است چرا که دغدغه بسياري از افراد است و براي تأمين رزق و روزي خود از هيچ تلاش و کوششي مضايقه نمي کنند. (إِنَّ رَبَّکَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبيراً بَصيراً : بى‏گمان، پروردگار تو براى هر که بخواهد، روزى را گشاده يا تنگ مى‏گرداند. در حقيقت، او به [حال‏] بندگانش آگاه بيناست.)(الإسراء: 30) آنچه در اين آيه قابل توجه است اين مي باشد که اين آيه با کلمه ربک شروع شده است که از اين تعبير بسيار زيبا فهميده مي شود که عالم تحت تدبير مديري مدبر و عليم و حکيم اداره و تنظيم مي شود و در نتيجه تفاوت رزق و روزي افراد نيز کاملاً حکيمانه و تحت تدابير ويژه خداوند است و هرگز بدون دليل نخواهد بود. چرا همه انسان ها ثروتمند نشدند؟ اين سوالي است که در طول تاريخ مطرح بوده و عده زيادي دوست داشتند که ثروتمند شوند اما هرچه درب خانه ثروت را زدند هرگز جوابي داده نشد و دري به روي آنها باز نشد. خداوند متعال در يکي از آيات الهي به پاسخ اين سوال پرداخته و فرموده است: (وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لکِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصير: و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلّماً در زمين سر به عصيان برمى‏دارند، ليکن آنچه را بخواهد به اندازه‏اى [که مصلحت است‏] فرو مى‏فرستد. به راستى که او به [حال‏] بندگانش آگاهِ بيناست.)( الشورى: 27) البته بايد توجه داشت که در عين اعتقاد به تقسيم رزق و روزي از جانب خداوند متعال انسان نيز بايد سعي و تلاش و فعاليت خود را در راه رسيدن به رزق و روزي خود به کار ببندد چرا که افراد در رسيدن به رزق و روزي خود به سه گروه تقسيم مي شوند: بيکار و تنبل اين گروه که با داشتن نيرو و توان و استعداد فکري و جسمي هرگز به دنبال کار و تلاش و کوشش نمي روند طبيعي است که به رزق و روزي خودشان نمي رسند و هيچ کسي را به غير از خود نبايد ملامت و سرزنش کنند. پر کار اما بي قيد به احکام الهي در مقابل اين افراد هم عده اي هستند که هرگز از تلاش و کوشش خود براي رسيدن به رزق و روزي کم نمي گذارند اما از لحاظ رعايت حلال و حرام و مسائل شرعي و احکام الهي کاملاً بي قيد هستند و هيچ گونه اعتنايي به اين مسائل ندارند. اين گروه هم طبق وعده و تقدير خداوند با داشتن همه امکانات در زندگي خود هرگز طعم لحظه اي آرامش و آسايش را نمي چشند چرا که خداوند متعال وعده داده است که: (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى: و هر کس از ياد من دل بگرداند، در حقيقت، زندگىِ تنگ [و سختى‏] خواهد داشت، و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏کنيم.)(طه: 124) پر کار و متقي اين گروه علاوه بر تلاش و کوشش سعي مي کنند تا جايي که مي توانند کار و زندگي خود را طبق دستورات الهي و احکام دين اداره کنند و اين گروه هستند که به تقدير خداوند در زندگي به هيچ بن بستي برخورد نمي کنند و رزق و روزي آنها از جايي که حتي فکرش را هم نمي کنند به آنها مي رسد و علاوه بر اين زندگي توأم با آرامش و آسايش و خوشبختي را تجربه مي کنند. چرا بعضي از ثروتمندان فساد مي کنند؟ سوالي که باز در مورد اين آيه مطرح مي شود اين است که اگر توسعه رزق موجب فساد و سرکشي افراد است چرا خداوند به بعضي از افراد ثروت داد تا اينکه فساد و سرکشي کنند؟ جواب اين است که برنامه‏ها و سنّت‏هاى الهى متعدّد و داراى مراحلى است. همان گونه که کنترل رزق براى جلوگيرى از فساد يک سنّت عمومى است، توسعه رزق و مهلت دادن به مرفّهان نيز يک سنّت است که براى آزمايش بکار مى‏رود. پس قانون عمومى و کلى، کنترل رزق است ولى گاهى براى آزمايش مردم توسعه‏اى داده مى‏شود. البته باز توجه به اين نکته نيز لازم است که ممکن است انساني پر کار و متقي باشد اما در عين حال رزق و روزي او تنگ باشد و سال هايي از زندگي خود را در فقر به سر ببرد که اين مسئله نيز نوعي امتحان و آزمايش الهي براي اين بندگان است که اين آزمايش حتي براي انبياء الهي و اولياي خداوند نيز رخ داده است و در اين آزمايش الهي وظيفه ايجاب مي کند که خودمان را راضي به قضاي الهي بدانيم و با خود بگوييم خداوند حکيم به مصالح ما آگاه تر است و ممکن است روزي زياد در اين برهه از زمان به مصلحت ما نباشد. رمزو راز تفاوت ها در چيست؟ (أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ: آيا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏کنند؟ ما [وسايل‏] معاشِ آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم کرده‏ايم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [ديگر] قرار داده‏ايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى‏اندوزند بهتر است.)(الزخرف: 32) براي اينکه رمز و راز تفاوت هايي که بين انسان ها از لحاظ ثروت و امکانات و مسائل ديگر را کاملا متوجه شويم بايد بدانيم که برتري عده اي افراد يک جامعه بر عده اي ديگر معلول دو عامل مهم است : 1.يکى برترى در ساختار جسمى، فکرى و استعدادهاست که اين امر سبب احساس نياز به يکديگر و خدمت به همديگر است و بدين وسيله جامعه تشکيل مى‏شود. انسان در اين برترى نقشى ندارد. که خداوند متعال به اين برتري در قسمتي از آيه فوق اشاره مي کند و مي فرمايد:(وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا) 2. نوع دوم برترى است که خداوند بر اساس تلاش انسان عطا مى‏کند و هر کس به اندازه تلاش و کوششي که مي کند اين امتياز را مي تواند کسب کند که خداوند متعال به اين نوع از برتري در اين آيه شريفه اشاره مي کند و مي فرمايد:(يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ : تا خدا [رتبه‏] کسانى از شما را که گرويده و کسانى را که دانشمندند [بر حسب‏] درجات بلند گرداند، و خدا به آنچه مى‏کنيد آگاه است.)(المجادلة: 11)

پربازدیدترین ها