چرا بین سید و غیر سید فرق هست

متن سوال: 
چرا بين سيد و غير سيد فرق هست پس من اعتراض دارم به خدا که سيد نيستم مثلا پيامبر گفته به خاطر من آنها را آزار ندهيد يا خمس را به سيد ها مي دهند حتي اگر آن سيد پولدار باشد وبه فقير بيچاره اي که از گرسنگي دارد ميميرد نمي دهند؟؟ مگر اسلام با تبعيض نژادي مبارزه نمي کند پس اين طوري خودش از همه بدتر است که؟؟؟؟؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
در ابتدا لازم به ذکر است که:
خدا در قرآن ملاک برتري و امتياز انسان ها را به تقوا مي داند: اي مردم!ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد [اينها ملاک امتياز نيست] . گرامي ترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است و خداوند دانا و آگاه است .(1)
در جامعه مردم از قبايل و اصناف گوناگوني هستند و اين عرف مردم است که امتياز و قراردادهاي خاصي بين خود دارند، مثلاً به فردي که داراي خاندان معتبر و يا ريشه و اصالت است، بيشتر از ديگران احترام مي گذارند و اين مسئله اي کاملاً طبيعي است و يا شخصي که به نوعي از ريشه و اصالت برخوردار نيست ، او را به چشم ديگري مي بينند، مگر آن که با تلاش و جديت اعتبار و آبرو کسب کند. البته بايد دانست اين گونه مسائل فقط مربوط به دنيا است و در آخرت تمام افراد در گرو عمل و سعي خويش هستند، نه آن که چون منتسب به فلان قبيله هستند، پس مي بايست آقايي داشته باشند. احترام به افراد به ريشه و نسبت فرد بر مي گردد. اگر مردم به شخصي که سيد است، احترام مي کنند، احترام به پيامبر گرامي اسلام(ص) است. اگر چنين موقعيتي موجب سوء استفادة فرد شود، بايد جلو آن را گرفت، مثلاً سيدي متجاهر به فسق و گناه باشد و گناه به شکل علني از او ديده شود. سيادت دليل نمي شود که از دفتار او چشم پوشي کرد و چون سيد است، از جدّش ترسيد!
پيامبر اکرم(ص) در حديثي فرمود: اگر عبد و بندة حبشي (سياه چهره) در اطاعت خدا باشد، از سيد و آقاي قريشي [طايفه اي که داراي شرافت بودند و پيامبر از ميان آن ها برخاست] که معصيت کار باشد ، بهتر است .
امام صادق(ع) فرمود: در روز قيامت کسي جز به عمل گرامي داشته نمي شود ... .
به درستي که گرامي ترين شما نزد خدا با تقواترين مشا است و دليل اين مطلب قول خداون متعال است: هنگامي که در صور دميده شوه (هنگام قيامت) نسب و ارتباطي در آن روز وجود ندارد. .(2)
پس سيادت و آقايي عده اي به شرط حفظ آن فقط براي اين دنيا است، اگر چه ديگر افراد جامعه مي توانند با تلاش و کوشش به مراحل عالية عرفاني و اخلاقي برسند. آقايي فقط در سيادت ختم نمي شود. بسيار زشت و بد است که افرادي در اين مرام به سوء استفاده برخيزند. چون دنيا ضامن هيچ انساني نيست، حتماً در آن دنيا عقوبت مي شوند.

و در مورد بحث خمس و نحوه هزينه کردن مطالب بيان شده صحيح نيست و استفاده و مصرف خمس شرايط خاص خودش را دارد و در اين مورد مي توان به امور زير اشاره کرد که:
1- خمس يک امر وحداني است و ملک امام معصوم (ع) مي باشد و امام معصوم(ع) مالکيت خمس را اعتبارا از پيامبر (ص) و پيامبر (ص) هم از خداوند تعالي گرفته است يعني اين گونه نيست که همه مصارف شش گانه و مطروحه در آيه خمس(3) مالک تلقي گردند(4)، و لذا مصرف نصف خمس به سادات اختصاص ندارد و در صورتي که آنها بي نياز گرديدند ، مي توان آن مقدار را صرف غير سادات کرد.
و...
2- خمس فقط به مصرف فقراي سادات رسانده مي شود و به همه آنان پرداخت نمي گردد و لذا اگر مقدار خمس دريافتي از نياز سادات زيادتر باشد ، در مصالح عمومي مصرف مي گردد همچنانکه اگر احتياجات فقراي سادات از ميزان خمس بيشتر باشد ، کمبود حاصله بايد از بيت المال جبران شود.
3- سادات به طور کلي از گرفتن زکات که حق ساير فقرا و محتاجان مي باشد، محرومند مگر اين که زکات از مال ثروتمندان سادات باشد و در واقع خمس به جاي همان زکاتي است که به ساير مستمندان داده مي شود و شرايط پرداخت آن هم به سادات تقريبا مشابه شرايط پرداخت زکات به ساير فقراست ، منتهي براي حفظ حيثيت خاندان پيامبر (ص) که در واقع حفظ حيثيت خود پيامبر (ص) و رعايت مقام شامخ اوست، به صورت ديگر و با عنوان ديگري پرداخت مي شود و اين يک نوع احترام در برابر شخصيت والاي پيامبر گرامي اسلام است و در واقع يک نوع احترام معنوي است نه امتياز طبقاتي زيرا از جنبه هاي مادي هيچگونه تفاوتي با زکات که براي ساير فقراست ، ندارد.(5)

پي نوشت ها:
1. حجرات (49) آية 13.
2. بحارالانوار، علامه مجلسي ، ج 7، ص 239.
3. انفال / 41
4. از اين مصارف شش گانه ، خدا و پيامبر و امام مالکند و سه مصرف ديگر که در آيه قرآن مطرح شده اند مثل ساير مصارف مي باشند و اگر بالخصوص ذکر گرديده اند، به جهت ارتباط با امامت مطرح شده اند.
5. ر.ک : پاسخ به پرسشهاي مذهبي ، آيت الله مکارم و آيت الله سبحاني ، ص 422- 417.
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها