چرا حضرت علی علیه السلام سکوت کردند در مقابل اسائه به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها؟

متن سوال: 
خواهشا با چند مثال عاميانه زيبا که ما سکوت را بر حمله و دعوا مقدم مي داريم بزنيد هم چنين پاسخ حلي بدهيد نه نقضي مثلا نگوييد چون پيامبر صلي الله عليه وآله هم در حالي که آسيه را مي زدند سکوت کردند سوال اصلي همين است چرا پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله سکوت کردند نگوييد در کتاب سليم ابن قيس داريم:عمر آتش طلبيد و آن را بر در خانه شعله‏ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله کرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند کرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد: يا رسول اللَّه، ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مى‌کنند»! علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت کشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش کوبيد و خواست او را بکشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى که به او کرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاک! قسم به آنکه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى که پيامبر با من بسته است، نبود، مى‏دانستى که تو نمى‏توانى به خانه من داخل شوى» الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ)، کتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568، ناشر: انتشارات هادى‏ ـ قم‏، الطبعة الأولي، 1405هـ. يعني حضرت علي عليه السلام جواب آنها را دادند اما دقيقا قبل از زدن حضرت به عمر ضرت سکوت کردند يعني حضرت نبايد مي گذاشتند حتي عمر با تازيانه به حضرت زهرا بزند تابخواهند حالا بعدش بلند شوند و او را به زمين بکويند نگوييد جو بد بود درست است جو به نفع عمر بود اما حضرت فقط بر مي خواستند و او را به زمين مي زدند تا اين جسارت را نکند ديگه کسي بر حضرت خرده نمي گرفت نگوييد حضرت تسليم وصيت رسول خدا بودسوال اين است چرا رسول خدا صلي الله عليه وآله چرا اين چنين وصيتي کردند؟ خلاصه غيرت هيچ مردي اجازه به اين چنين کاري نميدهد مگر بگوييد دست حضرت بسته بود و آن را اثبات کنيد آن وقت حرف شما درست است نگوييد وحدت به هم مي خورد و روميان شايد حمله مي کردند يک دفاع از همسر که واجب است ديگر اين قدر معضلات ندارد جواب اغنايي بدهيد من تمام پرسشات سايت و پاسخات سايت را تقريبا مطالعه کردم همش يه جوري بهش اشکال وارد است برخي اشکالاتش همينها ست که گفتم

سلام وقت شما بخير 1. مطالب متعددي را درباره سکوت علي (ع ) دربرابر اهانت به حضرت زهرا (س )- بيان کرديد که بحث درباره صحت و سقم و بحث درباره همه آن موضوعات نياز به فرصت ديگر دارد. کاش سوال خود را در محور خاص مطرح مي نموديد تا در همان زمينه جواب لازم ارائه مي گرديد. 2. از اول سوال تا آخر آن ياد آوري نموديد که جواب چنين و چنان و يا مستند به قول و وصيت رسول خدا( ص )و... نباشد. اين گونه طرح سوال مخالف معيار و اصول پاسخگويي و تدوين آثار علمي و پژوهشي است ، زيرا اثبات يک موضوع و صحت و سقم يک اثر مبتني بر آن است که مطابق دستورات اسلام ، سيره و گفتار معصومان و اصول علمي باشد . اگر اين گونه نباشد ،چه معيارها و اصولي براي اثبات يا رد يک موضوع وجود دارد؟ 3. در آخر سوال تان ياد آور شديد که تمام سايت هاي مربوطه را مطالعه کرديد و از جواب آن ها قانع نشده ايد. اين امر مي طلبد درباره موضوع مورد سوال تحقيقات بيش تر انجام دهيد، زيرا برخي از سايت ها هستند که مطالب مفيد و قانع کننده داشته باشند. 4. درسته که امامان ما علم غيب داشتند ، ولي در امور فردي ،سياسي و اجتماعي ، از علم غيب بهره نمي گرفتند.اگر اين گونه بود ،ديگر نمي توانستند الگو باشند. بر اين اساس بايد گفت : امام وظيفه نداشت که از علم غيب بهره گرفته و از همسرش دفاع نمايد. ظواهر نشان از آن داشت که عمر به حضرت زهرا (س) اهانت نمي کند ، زيرا حفظ حرمت امام علي (ع) و فاطمه زهرا (س) بر همگان واجب بود، امام از کجا مي دانست که عمر بنا دارد به خانه او حمله کند و به حضرت زهرا (س) صدمه بزند که در کوچه يا خانه خود را آماده کند و جلو عمر را بگيرد ؟ 5. براي سکوت امام در برابر اهانت به حضرت زهرا( س) بايد گفت : در اينکه امام شجاع و باغيرت ترين انسان مي باشد، ترديد نکنيد. چرايي سکوت امام را در اين امر بايد در عوامل ديگر جستجو کرد. سکوت امام يا بدان جهت بوده که حضرت قدرت دفاع را نداشت و يا در اين امر مصلحتي بوده است . چگونه امکان دارد انساني مانند امام علي در برابر ظلم به همسرش سکوت کند؟ داده هاي تاريخي نشان از آن دارد که حضرت قدرت دفاع نداشت. طبيعي است تکليف از کسي که قدرت دفاع ندارد، بر داشته شده است . چنان که دفاع از جان و ناموس و مال واجب است ، اما اگر کسي قدرت دفاع نداشته باشد، دفاع بر او واجب نيست ، کسي هم بر چنين انساني خرده نمي گيرند که چرا وي دفاع نکرده است . بر اين اساس علي (ع) قدرت دفاع از حضرت زهرا (س) نداشت . نمي توان بر حضرت خرده گرفت که چرا به دفاع از حضرت زهرا (س) نپرداخت. در اين جا قسمتي از کتاب فروغ ولايت، آيت الله جعفر سبحاني را مي آوريم. اين مطالب نشان از آن دارد که حضرت قدرت دفاع از همسرش را نداشت : بعد از شکل گيري سقيفه، عمر به همراه برخي افراد ديگر به دستور ابابکر به خانه علي(ع) هجوم بردند تا از حضرت و تعداد کمي که متحصن شده بودند، بيعت گيرند .مأموران خليفه خطاب به متحصّنان گفتند: هر چه زودتر خانه را ترک کنند، ‌ولي آنان از خانه بيرون نيامدند. در اين هنگام مأمور خليفه هيزم خواست تا خانه را بسوزاند. ابن عبد ربه اندلسي مي نويسد: خليفه به عمر مأموريت داد که متحصنان را از خانه بيرون کند .اگر مقاومت کردند، با آنان بجنگد. از اين رو، عمر آتشي آورد که خانه را بسوزاند. در اين موقع با فاطمه رو به رو شد. دخت پيامبر به او گفت: فرزند خطّاب، آمده اي خانه ما را به آتش بکشي؟! وي گفت: آري، مگر اين که همچون ديگران با خليفه بيعت کنيد . مأمور خليفه آتشي بر افروخت و فشاري به در آورد و وارد خانه شد، ولي با مقاومت فاطمه رو به رو گرديد . برخي از مورخان شيعي نوشته اند که متأسفانه عوامل حکومت با وضع دلخراش و دردناک حضرت علي(ع) را به مسجد بردند، که چهل سال بعد، معاويه آن را به صورت طعن و انتقاد نقل مي کند. معاويه خطاب به علي(ع) گفت: تا آن جا که دستگاه خلافت تو را مهار کرده و همچون شتر سرکش براي بيعت به طرف مسجد کشاندند ؛يعني نه تنها در مورد حضرت فاطمه(س) بلکه حتي نسبت به خود هم قدرت دفاع از حضرت سلب شده بود.(1) اين مسئله در پاسخ حضرت علي(ع) به فاطمه (س) در همين موضوع مطرح شده است . حضرت زهرا(س) بعد از بيان خطبه در مسجد نبي(ص) خطاب به علي(ع) عرض نمود: اي فرزند ابي طالب!‌آيا مانند کودکي که در جنين است،‌پرده پوشيده و در خانه نشسته اي، مانند کسي که به او تهمت زده شده است؟! شاه پرهاي بازها را در هم مي شکستي، اما اکنون از پر و بال هاي مرغان ناتوان فرو مانده اي! اينک فرزند ابي قحافه... آشکارا با من دشمني مي ورزد و به سختي در سخن من مي‌تازد؟! (2) علي(ع) در جواب فرمود: ... غم و اندوه تان را فرو نشان اي دختر برگزيده عالميان و يادگار پيامبر آخر الزمان!‌من که در دينم هرگز سستي نورزيدم و از حدّ توانم دور نشده ام... آن چه را که براي شما (در آخرت) مهيا و آماده شده، برتر از آن است که از دست شما گرفتند. بنابراين مسأله را به خدا واگذاريد.(3) پي نوشت ها : 1. فروغ ولايت، جعفر سبحاني ص182- 187، انتشارات صحيفه ، 1368، قم. 2.عزالدين حسيني زنجاني، شرح خطبه حضرت زهرا(س)، ج 2، ‌ص 332 ، موسسه بوستان کتاب،قم ،1383. 3. همان، ص 333، 334.

پربازدیدترین ها