چرا شیعیان نماز عصر رو ظهر جمع میخوانند؟

متن سوال: 
چرا ما نماز عصر رو ظهر مي خونيم؟ و اين کار ايرادي نداره؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
براى پاسخ، به چند نکته زير دقت کنيد:
1. اهل تسنن، جواز جمع ميان نماز ظهروعصر و مغرب و عشا را منکرند؛ اما در هنگام سفر يا خوف و يا زمانى که هوا بارانى است، جمع کردن ميان آنها را در يک وقت، جايز مى‏دانند و نمازها را مانند شيعيان اقامه مى‏کنند؛ اما شيعيان معتقدند که مى‏توان نمازهاى ظهر و عصر را بعد از زوال خورشيد و در يک وقت، با مراعات ترتيب اقامه کرد و لازم نيست که انسان، وقتى نماز ظهر را خواند، دنبال کار ديگرى برود و وقتى سايه شاخص به اندازه خود شاخص شد يا به اندازه دو برابر آن گرديد، (براساس اختلافى که ميان آنها موجود است)، براى اقامه نماز عصر، آماده شود. از اين رو، به نظر شيعه، گرچه نماز خواندن در پنج وقت مستحب مى‏باشد، اما پشت سر هم خواندن ظهر و عصر و مغرب و عشا نيز اشکال ندارد.
2. دليل اهل تسنن اين است که در روايت آمده که پيامبر(صلى الله عليه وآله) بين نماز ظهر و عصر فاصله مى‏انداخته است؛ اما به نظر شيعه، اين مطلب نمى‏تواند مرام آنها را در وجوب تفريق (فاصله انداختن) ثابت کند؛ به لحاظ اين‏که سيره عملى، به معناى واجب بودن نيست؛ بلکه اعم از وجوب، استحباب و اباحه است و حمل آن بر وجوب، نياز به دليل جداگانه دارد. افزون بر اين، ملتزم بودن پيامبر(صلى الله عليه وآله) به پنج وقت براى اقامه نماز جماعت، به جهت اين بوده است که مردم بر زمان آمدن پيامبر(صلى الله عليه وآله)، اطلاع پيدا بکنند تا سؤالاتى که دارند، از محضرش بپرسند و اين در واقع، انگيزه‏اى براى اجتماع مردم در مسجد بوده است. بنابراين، شيوه فوق، هيچ وقت نمى‏تواند دليل بر اين باشد که جمع بين نمازهاى مترتبه، جايز نيست.
3. تشيع، گذشته از اين که مدعاى اهل سنت را قابل دفاع نمى‏داند، بر مدعاى خود هم دليل دارد و آن رواياتى است که بر جمع نماز ظهر و عصر از جانب پيامبر(صلى الله عليه وآله) - حتى در غير مواقع سفر و خطر و کار تعجيلى - دلالت مى‏کنند. يکى از آنها، روايتى است که در آن، از علت جمع بين دو نماز توسط پيامبر(صلى الله عليه وآله) سؤال کرد که ابن عباس در جواب گفت: به خاطر گشايش و تخفيف بر امت، پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين کار را کرد. (صحيح مسلم، ج 2، ص 152). اين روايات را مالک و احمد بن حنبل هم در کتاب‏هايشان روايت کرده، ولى فتوا داده‏اند که به علت اعراض و روى‏گردانى اصحاب از عمل به اين روايات، نمى‏توان به آنها عمل کرد. افزون بر اينها، روايات زيادى از ائمه(عليهم السلام) در اين باره وارد شده است. امام صادق(عليه السلام) فرمود: «وقتى آفتاب زوال پيدا کرد، وقت نماز ظهر و عصر داخل شده، جز اين‏که نماز ظهر، قبل از نماز عصر است».
با توجه به اين‏که ترتيب بين دو نماز ظهر و عصر، امر پذيرفته شده‏اى بين تمام مسلمين بود و به جهت روشن بودن آن، نيازى به بيان امام نداشت، معلوم مى‏شود که مقصود امام، اشاره به جواز امکان جمع بين دو نماز ظهر و عصر بوده است.
4. ترديدى نيست که پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، نمازها را گاهى در سه وقت مى‏خواندو به عبارت ديگر، ظهر و عصر و مغرب و عشا را پشت سر هم مى‏خواند و مى‏فرمود: چنين مى‏کنم تا امّتم راحت باشند. اين گونه روايات، مى‏رساند که پيامبر اسلام، راحتى امت را در نظر گرفته و جمع خوانده است. شيعيان در طول تاريخ، تلاش کرده‏اند تا سنت‏هاى پيامبر را زنده نگه‏دارند و اين هم يکى از سنّت‏هاى پيامبر است. براى نمونه، برخى از روايات را در زمينه جمع خواندن نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشا مى‏آوريم:
الف) برخى روايات شيعه عبارتند از:
حضرت امام صادق(عليه السلام) فرمود: پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) بدون اين که عذرى در کار باشد، ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را با يک اذان و دو اقامه خواند. (حر عاملى، وسائل‏الشيعه، ج 3، ص 160)
در روايتى ديگر فرمود: پيامبر خدا، بدون اين که عذرى در کار باشد، ظهر و عصر را در يک جا خواند. عمر به آن حضرت گفت: آيا در نماز چيز تازه‏اى پيدا شده است؟ پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) گفت: نه، چيز تازه‏اى درباره نماز نيامده، ولى خواستم بر امت خودم گشايشى بدهم. }وسايل‏الشيعه، ج 3، ص 161.{
ابن عباس گفت: پيامبر خدا بدون اين که خطر و سفرى در بين باشد، ظهر و عصر را با هم خواند. ابن عباس گفت: پيامبر با اين کارش، خواست تا امت را در آسايش قرار دهد و کسى از امت او به زحمت و مشقت نيفتد (همان.)
ب) برخى از روايات اهل سنت نيز بدين شرح مى‏باشند:
ابن عباس گفته است: پيامبر اسلام هفت رکعت را با هم خواند و هشت رکعت را هم با هم خواند (صحيح بخارى، ص 206، ح 537.)وى همچنين گفت: پيامبر اسلام در مدينه، بين ظهر و عصر و بين مغرب و عشا را جمع مى‏کرد؛ بدون اين که عذرى در کار باشد (سنن نسائى، ج 1، ص 200، ح 601).
سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مى‏کند که گفت: پيامبر اسلام بدون اين که خطر و يا سفرى در کار باشد، ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم مى‏خواند. او از ابن عباس، از حکمت جمع کردن پرسيد و وى گفت: پيامبر خواست که امت خود را به مشقت و زحمت نيندازد (صحيح مسلم، ج 1، ص 490، ح 54).
پيامبر(صلى الله عليه وآله) در مدينه، بدون اين که خطرى باشد و يا باران ببارد، ظهرو عصر و مغرب و عشا را با هم مى‏خواند. از ابن‏عباس پرسيدند: چرا چنين کرد؟ ابن عباس گفت: تا امت در مشقّت نباشد (سنن نسائى، ج 1، ص 200، ح 601).
5. با دقت در روايات فوق، روشن مى‏شود که پيامبر خدا علاوه بر آن‏که نمازها را در پنج وقت مى‏خواند، نمازهاى ظهر و عصر، مغرب و عشا را جمع نيز خوانده است. او مى‏خواست که مردم جمع بخوانند تا راحت باشند. بنابراين، اگر کسى جمع خواند، عمل به سنّت پيامبر کرده است.
در ادامه چهار نکته يادآوري مي شود:
نکته اول: اين اختلاف آراء در مورد فروع و احکام دين مختص به دو مذهب شيعه و سني نيست بلکه خود فرقه هاي اهل سنت (حنفي، شافعي، مالکي و حنبلي) دچار اختلافات و تشتت آراء در زمينه مسائل فقهي و احکام هستند.
نکته دوم: در هر دين و مذهبي آموزه هايي که مربوط به فروع دين مي شود (احکام) مبتني بر آموزه هاي بنيادين (اصول اعتقادات است. لذا بحث از اصول دين (بحث امامت و خلافت) اساسا مقدم است بر بحث از فروع دين. اين که يک مذهب، احکام و فروع متمايزي از احکام مذهب ديگر دارد ريشه در اصول دين دارد. بنابراين شايسته است که بحث را از زيربنا آغاز کنيم.
نکته سوم: يک خلط و اشتباهي که ممکن است در اينجا مطرح شود اين است که: سني يعني کسي که از سنت پيامبر(ص) و راه و روش ايشان پيروي مي کند و شيعه يعني کسي که از راه و روش علي(ع) و فرزندان ايشان(ع) پيروي مي کند. اين دوگانگي بين راه و سنت پيامبر(ص) و راه و سنت علي(ع) امر نادرستي است.
با توجه به روايات متعدد، پيامبر(ص) امت اسلام را به پيروي از امير مؤمنان علي(ع) سفارش و فرمان داده است. بنابراين شيعه خود را موظف مي داند از دستور و سنت رسول خدا(ص) پيروي نمايد. بر اين اساس شيعيان چون معتقد و پاي بند به سنت رسول اکرم(ص) هستند، معتقد به ولايت و امامت علي(ع) مي باشند. بنابراين اهل سنت واقعي همان شيعيان و پيروان حضرت علي(ع) هستند. زيرا به دستور و فرمان پيامبر(ص) از علي(ع) پيروي و تبعيت مي کنند.
نکته چهارم: مستند احکام عمدتا قرآن و سنت پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) است.
محمد بن جرير طبري (از علماي سني) مي نويسد:
«علما بر اين عقيده اند که رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را بدون ملاحظات ضروري، به صورت تفريق يا گاهي بصورت جمع ادا مي فرمودند. روايت گر حديث مي گويد: از «ابن عباس» پرسيدم که چرا پيامبر صلي الله عليه و آله اينچنين عمل مي کرد؟ او پاسخ داد: «لئلا يحرج امته» براي اين که امتش را به سختي نيندازد» (محمد بن جرير طبري، المسترشد، ذيل حديث 190)
البته در برخي روايات شيعه از حضرت امام صادق عليه السلام نيز آمده که انگيزه حضرت رسول صلي الله عليه و آله ايجاد گشايش و راحتي براي نمازگزاران بوده)وسائل الشيعه، 3/138/ح6- طبع رباني شيرازي(.
و نيز غير شيعه رواياتي نقل کرده اند که پيامبر معظم، صلي الله عليه و آله، هم در سفر و هم در غير سفر برخي نمازها را با فاصله و برخي را بدون فاصله (جمع) مي خواندند. اينک به ذکر برخي روايات اکتفا مي کنيم:
احمد حنبل از ابن عباس نقل مي کند: «صلي رسول الله الظهر و العصر جميعا، و المغرب و العشاء جميعا من غير خوف و لا سفر» رسول خدا، صلي الله عليه و آله نمازهاي ظهر و عصر و همچنين مغرب و عشا را با هم و بصورت جمع به جا مي آورد، بدون آن که عذري مانند ترس از دشمن و يا مسافرت وجود داشته باشد)مسند احمد، 1/221
از اين دست روايات در کتب غير شيعه يافت مي شود و ما به آدرس برخي آنها اشاره کرده و پژوهندگان را به مراجعه فرا مي خوانيم:
مسند احمد بن حنبل، 1/251
شرح الموطا، زرقاني، 1/263
صحيح مسلم، 2/151 و 488
کنز العمال، 242
التاج الجامع للأصول في احاديث الرسول (ص)، علي ناصف، 1/148
در پايان اين نکته را نيز يادآور مي شويم که حتي برخي پيشوايان غير شيعه که نقش امام و مفتي را دارند نيز فتوا به جواز جمع بين دو نماز صادر کرده اند. از جمله «امام بخاري» (صاحب کتاب معروف صحيح بخاري) در همين کتاب جلد 2، صفحه 57 و 58.
بد نيست بدانيد که امروزه در بسيار از مناطق، وضع زندگي طوري تنظيم شده که مراعات استحباب تفريق در نماز موجب مشقت و حتي کاهلي نسبت به نماز گرديده و از اين رو شايسته است براي مراعات «اهم» (حفظ اصل نماز) از تفريق نماز دست برداشت و آنها را همزمان و به ترتيب به جا آورد(پاسخ به پرسشهاي مذهبي، استاد مکارم شيرازي، صفحه 200)
متأسفانه امروزه برخي فقهاي غير شيعه نيز که به اين نتيجه رسيده اند، بخاطر ملاحظاتي از اظهار نظر خودداري مي کنند.(رساله الاسلام، سال هفتم، شماره 20، ص156)
بر اساس رواياتي که شيعه هم آن را قبول دارد خواندن نماز در وقت فضيلت بهتر است، اصلا نام گذاري اين اوقات به نام «وقت فضيلت» براي هر نمازي خود گوياي اين امر است.
با وجود اين، نماز يا هر عبادت ديگر در ابعاد گوناگون ممکن است استحباب (فضيلت) يا کراهت داشته باشد، و انسان مؤمني که به دنبال پاداش بيشتر خداي متعال و باريابي بيشتر به محضر حضرت پروردگار است، تلاش مي کند تا با رعايت هرچه بيشتر آداب، در مجموع بهره بيشتري ببرد. يکي از ابعاد استحباب نماز، خواندن آن با جماعت است. اگر چنانچه ممکن باشد انسان معطر، مسواک زده، در وقت فضيلت هر يک از نمازها را با جماعت (به هر تعداد نفرات بيشتر که ممکن باشد) برگزار نمايد بدون ترديد، اين نماز بر ساير نمازها ترجيح دارد. اما اگر امر داير باشد بين نماز به جماعت يا نماز در وقت فضيلت به نحوي که به هر دليلي در وقت فضيلت آن گونه که بايد، نماز جماعت مناسبي برگزار نمي شود، شکي نيست که نماز جماعت در وقت غير فضيلت به جماعت بر آن ديگري ترجيح دارد.
و...
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها