رابطه با اختیار با علم خداوند چیست؟

آنچه در معارف ديني ما مورد اتفاق است و ترديدي در آن نيست، علم پيشين خداوند به همه امور است. در نتيجه به يقين خداوند مي داند هر فرد در طول زندگي خود به چه کيفيت و چگونه رفتار خواهد نمود و سرانجام وي چه خواهد شد؛ اما اين امر غير از آن است که بگوييم خداوند اين گونه خواسته است و فرد نمي تواند از خواست خداوند تخطي بورزد. پس خداوند مي داند که ما چه مي کنيم و نقصي در علوم او راه ندارد. به علاوه ما مجبور به انجام رفتاري خاص و انتخابي مشخص نيستيم.

از نظر قرآن توبه چه کسانی قبول است؟

نکته يکم: منظور از آيه اول که فرمود توبه براي کساني است که از روي جهالت مرتکب گناه مي شوند، يعني هنگام گناه دچار غفلت هستند و به نوعي هيجنات و احساسات منفي در وجودشان طغيان مي کند که دچار غفلت مي شوند و در کنترل و مديريت خود دچار سستي مي شوند، اما به فاصله کمي بعد از ارتکاب گناه دچار حالت پشيماني و ناراحتي مي شوند و به سرعت به درگاه الهي توبه مي کنند. نکته دوم: منظور از آيه دوم اين است که اگر کسي مرتکب گناهان زيادي شد و يا گناهي را تکرار کرد، خود اين زياد بودن و يا تکرار شدن گناه نبايد باعث شود فرد اميد بخشيده شدن را از دست بدهد و از رحمت خداوند نا اميد شود.

آیا دنیا محل رنج و سختی است؟

اين نکته در سورة بلد آيه ي 4 مي باشد که خداي متعال مي فرمايد: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي کَبَدٍ که ما انسان را در رنج آفريديم»(و زندگي او مملو از رنج ها است) «کبد» بر وزن«فَرَس» به معناي«سختي» و بر وزن«کَتْف» به معناي جگر و درد جگر سياه است. همچنين«کُباد» به معني درد جگر است. و بيش از يکبار در قرآن نيامده است. «کبد السماء» که در وسط آسمان است به «کبد انسان» که در وسط بدن قرار دارد تشبيه شده است.(1) مراد از «کبد. سختي» در آية، اين است که انسان را در رنج و تعب آفريديم، زندگي او پر از مشقت و رنج است و همين رنج و تعب است که او را به کمال و ترقي سوق مي دهد.

آیا مطالب علمی قرآن متناسب با زمان نزول بوده؟

دکتر سروش در زمينه وحي به معناي عام کلمه که وحي همه پيامبران را در بر مي‌گيرد و البته شامل وحي قرآني نيز مي‌شود، سه ديدگاه اصلي را ارايه کرده است، بدين شرح: ?. وحي همسان و همپاي تجربه‌هاي عرفاني است. ?. وحي مانند تجربه شاعرانه و کشف‌هاي علمي و فلسفي است. ?. وحي نبوي پايان نپذيرفته و امکان استمرار وحي وجود دارد. ?. وحي قرآني آقاي سروش درباره وحي قرآني به شش ديدگاه ذيل باورمند است: ?. به عکس ديدگاه رايج و سنتي، پيامبر(ص) در فراهم آوردن قرآن نقش کليدي داشته ، و از اين جهت قرآن را بايد بازتاب دانش و روحيات پيامبر دانست. ?.

منافقان چه ویژگی دارند؟

با توجه به آيات قرآن، انسان‏ها در برابر دين خدا سه گروهند: برخى در باطن و ظاهر آن را مى‏پذيرند، اينان مؤمنان و پرهيزگارانند. هر چند گاهى بر اثر تقيه به ناچار ايمان باطنى خود را کتمان مى‏کنند و زمينه‏اى براى ابراز آن نمى‏يابند و يا به ناچار برخلاف ايمان باطنى خود اظهار کفر مى‏کنند.برخى هم در باطن و هم در ظاهر منکر دين خدايند اينان کافرند.گروه سوم، در باطن کافرند. ولى اظهار ايمان مى‏کنند.از اينها به منافق تعبير شده است.(1) منافق از نفاق گرفته شده وبه معناي پنهان شدن موش صحرايي در سوراخ لانه است.

عقوبت شوخی با نامحرم چیست؟

يکي از مهم‌ترين مسائل اجتماعي هر جامعه، نحوه ارتباط بين زن و مرد است. در هر اجتماع؛ با توجه به زمينه‌هاي اعتقادي و فرهنگي که در آن وجود دارد، به نوعي اين روابط تعريف شده است. در يک تقسيم‌بندي در همين زمينه که در اسلام وجود دارد، مردان و زنان؛ به محرم و نامحرم تقسيم شده‌اند که براي هر کدام و نوع رابطه‌اي که مي‌توان با هر کدام ايجاد کرد؛ ضابطه و قانوني متفاوت وجود دارد. علت تشريع و التزام به چنين قوانيني، ايجاد رابطه‌هاي سالم و بدون هرگونه شهوت‌راني در جامعه است که متضمن سلامت روحي و فکري افراد جامعه و حفظ حرمت زن و مرد و ثبات زندگي در چارچوب‌هاي تعريف شده و مورد قبول اسلام است.

آیا دین از سیاست جداست؟

سيره و روش رسول اکرم(ص) نشان دهنده اين است که دين از سياست جدا نيست؛ زيرا خود آن حضرت ضمن تشکيل حکومت مسؤوليت اجرايي و قضايي آن را بر عهده داشت. اميرالمومنين علي(عليهم السلام) نيز حکومتي بر اساس عدل و اجراي دستورات الهي بنا نهاد و حکومت کوتاه‏ مدت امام حسن(عليهم السلام)، قيام خونين امام حسين(عليهم السلام) و مشروع ندانستن حکومت‏هاي وقت از سوي ديگر امامان(عليهم السلام) همه بيان کننده اين واقعيت هستند که تشکيل حکومت از ضروريات دين اسلام است.

چرا در برخی روایات زنان بی عقل دانسته شده اند؟

هر چند حديث فوق، در کتب متعدد حديثي ذکر شده است، ولي با اين حال از احاديث صحيح و يا موثق ارزيابي نمي شود. در اسلام بين زن و مرد در تقرب به خداوند و گوهر انساني، هيچ تفاوتي وجود ندارد. اگر بين زن و مرد تفاوتي از نظر عقلي باشد، در مورد عقل ابزاري است؛ يعني عقلي که انسان با او بتواند علوم حوزوي و دانشگاهي را فراهم کند تا چرخ دنيا بچرخد؛ لذا نمي گويند متخصص و أعلم، به خدا نزديک تر است، ولي مي گويند أتقي(با تقواترين) به خدا نزديک تر است. از طرف ديگر، زن مي تواند عقل و انديشه انساني خويش را در ظرافت عاطفه و زيبايي گفتار و رفتار ارائه دهد.

چرا زنان مرجع نمی شوند؟

در پاسخ به اين سوال بايد به چند نکته توجه شود: 1 - در ايدئولوژى اسلام زن و مرد هر دو از يک گوهر آفريده شده‏اند و هيچ يک بر ديگرى برترى ندارد، مگر به تقوا(1) 2 - دانش‏طلبى و فقاهت مورد تأکيد اسلام است و در اين امر بين زن و مرد تفاوتى نيست همان گونه که مردان مى‏توانند در دانش امروزى و فقاهت به مقامات عالى برسند، زنان نيز مى‏توانند، ليکن با وجود تفاوت‏ها در سلايق، تمايلات و استعدادها در اين دو صنف، تفاوت هايى وجود دارد. 3 - همان گونه که در کتاب تکوين و خلقت بين زن و مرد تفاوت است و اين براساس نظام احسن در خلقت است، در کتاب تشريع، وظايف و مسئوليت‏ها نيز بين اين دو تفاوت است.

فلسفه تفاوت احکام چیست؟

سوال: دليل اختلاف مراجع تقليد با هم در چيست؟ جواب: قرآن در کنار سنت و اجماع و عقل يکي از چهار منبع کشف احکام شرعي است. روشن است که حجم انبوه موضوعات و تکاليف و فروع شرعي امکان گنجانده شدن در آيات قرآن با تنوع موضوعات و مطالب لازم به ذکر در آن را نداشت؛ با اين وجود حتي اگر تنها قرآن را مبنا و معيار کشف احکام فقهي بدانيم، امکان وجود اختلاف نظر در آن دور از ذهن نبود،چنان که در ادامه توضيح خواهيم داد و اين نقص قرآن يا ساختار استنباط نيست.

پربازدیدترین ها