میگویند اسلام (حال خوب) را قبول دارد. درست است؟
یکی از مهمترین خطرات عرفانهای نوظهور تطبیق آموزههای آنها با مضامین دینی است که در بسیاری از موارد این امر بدون دقت و چه بسا عمدی باشد و اما اشتباه
یکی از مهمترین خطرات عرفانهای نوظهور تطبیق آموزههای آنها با مضامین دینی است که در بسیاری از موارد این امر بدون دقت و چه بسا عمدی باشد و اما اشتباه
این واژهها و اصطلاحات معانی مختلفی دارد که بعضی از آنها با مبانی اعتقادی و جهانبینی ما سازگاری ندارد.
یوگا در حقیقت یک ورزش نیست.
معمولاً یوگا را یک ورزش ذهنی و بدنی برای لاغری، تقویت حافظه، آرامش ذهنی و…. توصیف میکنند. اما این درواقع ویترینی است که مروّجان یوگا تهیه کردهاند تا آنچه را سرّی است، پشت آن پنهان کنند. در مناطق مختلف یوگا بهعنوان یک مرام سری معرفی شده که سینه بهسینه منتقل می شده است.
یوگا بخشی از آیین هندو است و لذا نمی توانیم آن را از هندوئیسم جدا کنیم. یک یوگی تلاش میکند به خدایان بپیوندد و مقصود و منظور اصلی از آن، به وحدت رسیدن با خدایان است. هدف اصلی رسیدن به خدا یا به تعبیر بهتر خدا شدن است. اصولاً رسیدن در فلسفههای هندی به معنای تقریب در مکتب اسلام نیست، بلکه در آنجا از طریق تقویت یک سری نیروها، قرار است انسان، خدا شود.
پاسخ اجمالی
اولا این حدیث از امام حسینع نیست و از امام صادقع است. ثانیا وقتی به متن حدیث در سفینه البحار رجوع میکنیم خواهیم دید در این حدیث امام صادقع بر ارزش عجمها بر عربها تاکید کرده و با عبارت (فهذه فضیلة العجم) یکی از فضائل عجمها را نسبت به عربها تبیین کردهاند.
اطلاعات و آمار واقعه کربلا و روز عاشوار توسط چه کسانی نقل شده و تا چه حد صحت دارد؟
از چند جهت و از چند منبع اطلاعات رسیده است .از خیل کسانی که در کنار امام بودند و زنده ماندهاند یاران امامحسین(ع)، ناظران صحنه بودهاند.
دسته دوم اطلاعات در عصر مختار به دست آمد. مختار وقتی قاتلان و ظالمان را دستگیر کرد پیش از آن که آنها را به قتل برساند میگفت : بگویید در کربلا چه کردید، آنها گزارش میدادند.
نکته سوم، اصلاً در خود سپاه عمرسعد گزارشگرانی وجود داشتند که معروفترین آنها حمیدبنمسلم است که گزارش مینوشت. اطلاعات از این سه طریق نوشته شده است و ثبت و ضبط شده است.
چرا حربنیزید ریاحی زودتر از روز عاشورا به کاروان امامحسین(ع) ملحق نشد؟
حربنیزید ریاحی احساس روشنی در خود داشت و به حقانیت امام علیه السلام ایمان داشت، ولی هنوز رشتههای تعلق را سست نکرده بود تا از سپاه عبیدالله بنزیاد بریده شود.از طرف دیگر تصور میکرد اگر در صحنه باشد بتواند بدون جنگ و خونریزی مسئله را پایان دهد و قصد داشت امام علیه السلام را متقاعد کند که برگردد ویا بیعت کند و به هر صورت جنگ نشود. اما روز تاسوعا دید قصه کاملاً جدی است و گفت من احساس کردم دیگرراه کاملاً بسته است. و به عمرسعد گفت ای عمر تو با حسین میجنگی؟ گفت: آری میجنگم و هیچ پروایی هم ندارم که بر اجساد آنها اسب بتازانم. وقتی دید نمیشود مسئله را به شیوه سیاسی یا با مماشات حل کرد ، تصمیم خود را گرفت و به یاران امام پیوست.
آیا امام سجاد از قیام مختار راضی بود؟ سر ابن مرجانه که برای امام سجاد فرستاده شد ایشان چه کردند؟درباره اینگونه مطالب تاریخی نمی توان نظر قطعی داد ولی برخی شواهد می تواند کمک کننده باشد.
از طلب رحمتی که حضرت سجاد (ع)در حق او نمودند، روشن میشود که حضرت از قیام او راضی بوده است.
زمانی که سر عبیدالله بن زیاد را به مدینه نزد امام سجاد ـ علیه السلام ـ آوردند امام فرمودند: «که هیچ کس از بنی هاشم نبود مگر اینکه به مختار درود فرستاد و در حق وی دعا کرد و نسبت به وی سخن نیک گفت.» (محمد بن سعد. طبقات الکبری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1405، ج5، ص 285 (. ودر جای دیگر فرمود: «حمد و ستایش، خدایی را که انتقام ما را از دشمنانم گرفت و خداوند به مختار، پاداش و جزایی خیر عطا فرماید»( جامع الرواة، ج1، ص 22.)
چه کسی سر مطهر امام حسین(ع) را برید؟شمر یا سنان بن انس؟
در این که چه کسی سر امام را از تن جدا کرد، در منابع تاریخی نام افراد ذیل آمده است: 1ـ سِنان بنانس[1] 2ـ شَمِر بنذیالجوشن[2] 3ـ خَوْلیّ بنیزید[3] 4ـ سنان بنانس با مشارکت زُرعة بنشریک[4] و دیگران.
یکی از مورخان به نام «سبط ابنجوزی» پس از نقل چند قول در تعیین قاتل (جدا کنندة سر مطهّر) نوشته است: درست آن است که قاتل حسین علیه السلام سنان با مشارکت شمر بوده است.[5] امّا با توجّه به آن که کهن ترین و معتبرترین منابع و نیز اکثر آنها، قاتل امام را سنان دانسته اند، به نظر می رسد که بُرندة سر مطهّر امام، سنان بنانس بوده است، امّا شمر در مقام فرمانده بخشی از لشکر، سنان را که به تعبیر گزارش های تاریخی، فردی احمق و جسور[6] بوده است، مأمور این کار کرده است و او این مأموریت را پذیرفته و اجرا کرده است. چنان که یکی دیگر از مورخان مشهور به نام «ابناثیر» پس از نقل برخی اقوال در این باره، گفته است: صحیح آن است که حسین بنعلی را سنان بنانس، کشت. [7]
از این رو اگر در زیارت عاشورا و امثال آن، شمر مورد لعن قرار گرفته است، می تواند به اعتبار دستور مستقیم وی به سنان برای انجام این کار و سایر خصومتهای او، و نیز مخالفت وی با پیشنهاد مصالحه آمیز عمرسعد به امام حسین ـ ع ـ و تحریک وی عبیدالله بنزیاد را مبنی بر عدم پذیرش پیشنهاد عمرسعد در بارة به پایان رساندن این نزاع از طریق مذاکره و مصالحه، باشد.[8].
[1] . فضیل بنزبیر، تسمیة من قتل مع الحسین،فصلنامه تراثنا، ش2، 1406ق، ص 149؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص 409؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص453؛ ابنحبان، کتاب الثقات، ج2، ص 309 و ج3، ص 69؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 118؛ ابوحنیفهنعمانبنمحمد تمیمی مغربی، شرح الاخبار، ج3، ص164؛ شیخ صدوق، الامالی، مجلس30، ص 226؛ ابن مسکویه رازی، تجارب الامم و تعاقب الهمم، ج2، ص 73؛ ابنعبدالبرّ قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج1، ص 443 و444؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص341؛ ابن نما، مثیر الاحزان، ص75؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ج2، ص 286؛ سبط ابنجوزی، تذکرة الخواص، ص253؛ ابنطاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص176؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 204؛ ابنعنبه، عمدة الطالب فی انساب آلابیطالب، ص172.
[2] . ابن حبّان تمیمی ، کتاب الثقات، ج2، ص 311؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص 112؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج2، ص 42.
[3] . بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص 418؛ ابناعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 119 و ج 6، ص 244؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج3، ص 117.
[4] . میرخواند (محمد بنخاوند شاه)، روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفاء، ج 5، ص 2260.
[5] . سبط ابنجوزی، تذکرة الخواص، ص253.
[6] . طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص454.
[7] . اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج1، ص 498.
[8] . طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص414.
چرا ازدواج سخت شده و چرا برخی از دختران ازدواج نمی کنند؟
ازدواج نکردن علل مختلفی می تواند داشته باشد مسلما شرایط اقتصادی اجتماعی کشور بسیار تاثیر گذارست وقتی پسران و مردان به علت های مختلف حاضر به ازدواج نباشند طبیعی است که دختران ازدواج نکرده زیادی خواهیم داشت.البته علت های فردی و خانوادگی نیز مانع ازدواج می شود،که به برخی ازآنها اشاره میشود:
@قصور ویا تقصیر خود دختر:
ممکن است دختر رویا پرداز است و کمال گرا و حاضر به ازدواج با هر کسی نیست و یا برای درس اهمیت بیشتری قائل است یا خدای نخواسته ؛انحرافات اخلاقی ویا رابطه ای ناشایست داشته واعتماد مردم واطرافیان از اوسلب شده واورا شخص صالح وپرهیزگار نمی دانند.
@قصور ویا تقصیر اعضای خانواده:
گاهی دختر بزرگتر ازدواج نمی کند و مانع ازدواج خواهران بعد از خود می شود. ویا گاهی والدین سخت گیرهای بی جهت دارند.و یا خانواده به خوبی معروف نیستند.
@ نقص عضویا مشکل جسمی:
گاهی معلولیت جسمی مانع ازدواج می شود برای جبران این گونه نقصها وحتی نقص جدی در زیبایی،باید استعدادهای خودرا شناسایی وشکوفا ساخت.بروز توانمندیها وقابلیتهای دختر،این نقص ها را جبران می کند.
@محله نامناسب برای زندگی:
اگر خانواده دختر محترم است ودر محله ای نامناسب (بدنام وجرم خیز)زندگی می کنند،باید هجرت کنند.هجرت حرکت مقدسی است که شایدیکی از مصادیقش همین باشد.
@انزواجویی دختر:
گاهی دختر به سبب کم رویی یا هر علت دیگری،انزوا جویی می کند که درست نیست.اومی تواند با حفظ عفت ورعایت ضوابط اخلاقی وشرعی،در مجامع ومحافل مناسب حضور یابد.تا زمانی که مادران نیازمند عروس یا واسطه ها، دختررا نبینند ونشناسند؛چگونه به خواستگاری او بروند؟!
@نبودن همتایی برای دختر:
گاهی دختر تحصیل کرده ،در محیط کوچک و روستایی زندگی می کندکه همتایی برایش نیست.در این صورت پیشنهاد می شوددر صورت نبودن مانع وبا رعایت ضوابط اخلاقی وشرعی،مدتی را مهمان یکی از محارم درشهر بزرگتر شوید.
آیا تناسب در ازدواج فقط با تست به دست می آید؟
سلام.پرسشگر محترم
قبل از هر سخنی برای شما آرزوی یک ازدواج موفق و مناسب را داریم.
همانطور که می دانید در ازدواج داشتن معیار صحیح و تناسب متعادل؛ و هماهنگی خانواده ها لازم است. تناسب به این معنا نیست که هر دو در هر زمینه ای مثل هم باشند. بلکه وجود تفاوت در زوجین یک امر کاملا طبیعی است. لذا با اطلاع از برخی تفاوت ها باز هم می شود ازدواج کرد مهم دانستن
الف- مقدار و سطح تفاوت
ب-حوزه و زمینه تفاوت است.
این دو مطلب می تواند در انجام وصلت و یا صورت نگرفتن وصلت تاثیر گذار باشد. گاهی با یک مشاوره و گفتگو ساده به راحتی می توان تشخیص داد که این دو نفری که قصد ازدواج دارند به درد هم می خورند یا نه؟ لذا اگر مشاور شخص پخته و آگاهی باشد گاهی نیاز به تست گرفتن هم نیست.
روان شناسان معتقدند که زوج هایی که شخصیتشان به هم شبیه تر باشند ازدواج پایدار تری دارند لذا برای دریافت این شباهت و تناسب از تست های مختلفی استفاده می کنند.از جمله تست نئو در سال 1985 توسط کاستا و مک ری ارائه شد و در سال 1989 بسط و توسعه داده شد و در ایران در سال 1378 توسط دکتر حسن حق شناس در شیراز کار هنجاریابی آن انجام شد.این آزمون 5 عامل شخصیتی را می سنجد که هر کدام 6 خرده آزمون دارند.تست پنج عاملی شخصیت یکی از معتبرترین تست های روان شناسی در دنیاست.محققانی که این تست را به وجود آورده اند سال ها صفات مختلف شخصیتی را انتخاب کرده اند و پرسشنامه های مفصل را روی مردم اجرا کرده اند و بعد با روش های پیچیده آماری رسیده اند به این پنج عامل بزرگ شخصیت.
پنج عامل یعنی 1-روان نژندی،2-برون گرایی،3-اشتیاق به تجارب تازه،4-توافق پذیری 5-وظیفه شناسی.
پنج عاملی که تحقیقات بین فرهنگی ثابت کرده اند در بیشتر کشورهای دنیا هم مثل اروپا 5 عامل بزرگ شخصیت است. یادتان باشد که معمولا هر چه نمره شما و همسرتان به هم شبیه تر باشد، شما بهتر با هم کنار می آیید. البته همیشه هم این طور نیست یعنی تست امکان تخلف پذیری را هم دارد.خطاپذیر است درصدی خطاء دارد.