عبارت «ما ملکت ايمانکم» را در نگاه لغوي ميتوان اينگونه معنا کرد: «آنچه بهدست آورديد» و يا «آنچه مالک آن شديد». در توضيح واژگان اين عبارت ميتوان گفت که «ما» اسم موصول بوده و به معناي «آنچه» است و «ملکت» از ريشه «ملک» به معناي در اختيار داشتن و مالک شدن و «أيمان» جمع «يمين» به معناي دست راست است؛[1] از آنجا که انسان غالباً کارهاي خود – و بويژه کارهاي مهم- را با دستانش – و بويژه دست راست - انجام ميدهد؛ از اينرو محصول کارهاي مهم به دست و يا دست راست نسبت داده ميشود؛ چنانکه در فارسي نيز ميگوييم: «آنرا بهدست آورديم» که کنايه از مالک شدن و تسلط پيدا کردن بر چيزي است، هر چند دستمان با املاکمان هيچ تماسي نداشته باشد. در نهايت بايد گفت که هرچند با توضيحات ارائه شده، به هرچه که در اختيار انسان است، ميتوان «ملک يمين» گفت، اما در ادبيات عرب، اين اصطلاح در مورد غلامان و کنيزان و ملکيت و تسلط بر آنها به کار رفته است و در قرآن کريم نيز هرکجا از اين اصطلاح استفاده شده، مراد از آن، غلامان و کنيزان ميباشد.[2] پي نوشت: [1]. ر. ک: فراهيدى، خليل بن احمد، کتاب العين، ج 8، ص 387، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق. [2]. نساء، 3، 24، 25 و 36؛ نحل،71؛ مؤمنون، 6؛ نور، 31، 33 و 58؛ روم، 28؛ احزاب، 50، 52 و 55؛ معارج، .30
نظر خودتان را ارسال کنید