چه آياتي براي پيروي از مراجع و وليّ فقيه هست؟ منبع احکام و معارف اسلام، قرآن، سنت و عقل است. نبايد انتظار داشت همه احکام و معارف و جزئيات آن ها را در قرآن يافت. سلام وقت بخير اول. قرآن منبع اصلي معارف و احکام اسلام است. دوم. پيامبر مفسر، مبين و معلم قرآن است . تفصيل جزئيات احکام و معارف را در سخنان و رفتار ايشان (سيره)بايد يافت.اين منصب بيان و تفسير و تعليم به امر خدا بعد از ايشان به خلفاي ايشان واگذار شده است. سوم.عقل نور خدايي و پيامبر باطني است. دريافت هاي عقل در زمينه معارف و حسن و قبح معتبر و مورد تاييد خداست. بنا بر اين با توجه به توضيحات بالا منبع احکام و معارف اسلام، قرآن، سنت و عقل است. نبايد انتظار داشت همه احکام و معارف و جزئيات آن ها را در قرآن يافت. لزوم حکومت از نگاه عقل بديهي است. قرآن شرايط حاکم را بيان کرده از جمله : شرط اول : اسلام و ايمان. خداوند مي فرمايد : لن يجعل الله للکافرين علي المومنين سبيلا؛ خداوند هرگز کافران را بر مومنان سلطه نمي دهد. لايتخذ المومنون الکافرين اولياء من دون المومنين و من يفعل ذالک فليس من الله في شي ؛ مومنان نبايد کافران را به جاي مومنان سرپرست خود بگيرند. هر کس چنين کند، از لطف و ولايت خدا بي بهره است. شرط دوم : عدالت . و لا ترکنوا الي الذين ظلموا فتمسکم النار؛ به ستم پيشگان گرايش نيابيد که آتش دوزخ به شما خواهد رسيد ، در روايات به دوستي و اطاعت تفسير شده است ، قال اني جاعلک للناس اماما قال و من ذريتي قال لاينال عهدي الظالمين؛ خدا فرمود : تو را پيشواي مردم گماردم ،گفت : و از فرزندان من ؟ فرمود : عهد من به ستمکاران نمي رسد. شرط سوم : فقاهت . حاکم اسلامي بايد عالم به احکام و معارف و اهداف اسلام باشد تا بتواند آن ها را اجرا کند. اهداف را محقق سازد. در زمان پيامبر ( ص ) و امام معصوم (ع ) اين علم از سوي خداوند به آنان داده شده است . در زمان غيبت امام معصوم ( ع ) داناترين مردم به احکام و معارف و اهداف قرآن بايد متصدي اين مقام باشد. قرآن در باره شرط علم مي فرمايد : افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع امن لايهدي الا ان يهدي فمالکم کيف تحکمون ؛ آيا کسي که به راه حق هدايت مي کند،سزاوارتر است که از او پيروي شود يا کسي که راه نمي يابد ،مگر آن که راه برده شود،شما را چه مي شود؟چگونه داوري مي کنيد؟ فقيه کسي است که با تخصصي که سال ها در تحصيل آن کوشش کرده ، مي تواند احکام و معارف و اهداف اسلام را از قرآن و سنت و عقل و اجماع به دست آورد. غير فقيه کسي است که اين تخصص را ندارد. بايد اسلام را از فقيه و اسلام شناس بياموزد . فقيه و اسلام شناس عادل و توانمند شبيه ترين فرد به معصوم است . در نبود معصوم به حکم شرع و عقل بايد منصب زعامت سياسي جامعه را به کسي سپرد که صلاحيت بيش تري دارد. فقيه عادل و توانمند صلاحيت دارترين فرد است. قرآن مي فرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي أَهْلِها؛خدا امر مي کند امانت ها را به اهل و صاحبان صلاحيت بدهيد. کسي که مي خواهد در راس حکومت در جامعه اسلامي باشد، بايد هم دين جامعه را به خوبي بشناسد؛ هم عدالت در اجرا داشته باشد ؛هم توان اداره جامعه و تدبير امور را داشته باشد. اگر دارندگان اين شرايط متعدد هستند ،به حکم عقل و شرع بايد صلاحيت دارترين فرد براي تصدي اين مسئوليت شناخته شود. بنابراين در قرآن واژه ولايت فقيه نيامده و تفصيل اين امر به بيان امامان واگذار شده است.
نظر خودتان را ارسال کنید