باسلام خدمت شما پرسشگر محترم در زير به برخي از اياتي که علامه مجلسي در بحار الانوار به آنها اشاره داشته و احاديثي در اين باب ذکر نموده است اشاره مي شود: 1. الرحمن ايه 41: درباره آيه« يعرف المجرمون بسيما هم فيوخذ بالنواصي والاقدام» (الرحمن: 41 )؛ مجرمان از چهره هايشان شناخته مي شوند و آن گاه آنها را از موهاي پيش سر و پاهايشان مي گيرند. از امام صادق عليه السلام روايت شده که از معاويه دهني پرسيد: « اي معاويه! چه مي گويند در تفسير اين آيه؟» معاويه پاسخ داد: « معتقدند که خداوند تبارک و تعالي در قيامت مجرمان را به چهره هايشان مي شناسد، پس در مورد آن ها دستور مي دهد و موهاي پيش سر و پاهايشان گرفته مي شود و در آتش انداخته مي شود !» امام عليه السلام فرمود: « چگونه خداوند جبّار نيازمند شناسايي مخلوقاتي است که آن ها را به وجود آورده است و آن ها خلق او هستند.» معاويه پرسيد: « فدايت گردم! پس معناي آيه چيست؟» امام عليه السلام فرمود: « وقتي که قائم ما عليه السلام قيام کند، خداوند علامت و نشانه اي به او مي بخشد که دستور مي دهد موهاي پيش سر و پاهاي کافر گرفته شود و محکم با شمشير زده مي شود. » منبع: بحار الانوار 52 / 320 حديث 26. 2. بقره ايه 155: امام صادق عليه السلام فرمود:« براي قيام قائم عليه السلام نشانههايي است از جانب خدا براي مؤمنان.» محمد بن مسلم پرسيد:« آن نشانهها چيست؟» امام عليه السلام فرمود:« خداوند در آيه 155 سوره بقره ميفرمايد « ولنبلونکم بشيء من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس والثمرات و بشرالصابرين.» مقصود خداوند اين است که مؤمنان را قبل از ظهور قائم عليه السلام گرفتار ميکند به ترس از پادشاهان بني فلان در آخر حکومتشان و به گرسنگي به دليل گراني اجناس و کساد بازار و کمبودن سود و مرگهاي فراگير و سريع و کمي محصولات کشاورزي. و در انتها هم به صابرين بشارت ميدهد که فرج مهدي عليه السلام نزديک است.» منابع: بحارالانوار، ج52، ص 202، حديث 28. 3. تکوير ايه16: ام هاني گويد: از امام باقر عليه السلام درباره اين آيه سئوال کردم: « فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس (تکوير: 16 )؛ سوگند به ستارگاني که باز مي گردند، حرکت مي کنند و از ديده ها پنهان مي شوند.» امام عليه السلام در پاسخ فرمود: « امامي در زمان خود (عند انقضاءمن علمه )، (سال 260) پنهان مي شود و سپس همانند ستاره اي درخشان در تاريکي شب ظاهر مي شود اگر آن زمان را درک کردي چشمت روشن مي شود. » منابع: بحارالانوار، 51 / 51 حديث 26 . 4. حديد ايه16: « ولا يکونو کالذين اوتوا الکتاب من قبل فطال عليهم الامد فقست قلوبهم و کثير منهم فاسقون» (حديد: 16 )؛ و مانند کساني نباشيد که در گذشته به آن ها کتاب آسماني داده شده، سپس زماني طولاني بر آن ها گذشت و قلب هايشان قساوت پيدا کرد؛ و بسياري از آن ها گناهکارند. از امام صادق عليه السلام روايت شده که اين آيه درباره حضرت مهدي عليه السلام است. منابع: بحارالانوار، 51 / 54 حديث 36 . 5. حج آيه 60: علي بن ابراهيم آيه شصت سوره حج را اين گونه تفسير مي کند: « و من عاقب؛ و هر کس مجازات کند» مقصود رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم است« به مثل ما عوقب به، مانند آنچه مجازات شده است» يعني هنگامي که خواستند آن حضرت را بکشند،« ثم بغي عليه لينصرنّه الله؛ سپس مورد تعدي قرار گيرد خداوند او را ياري خواهد کرد.» يعني به وسيله« قائم عليه السلام» از فرزندانش. منابع: بحارالانوار، ج 51 / 47 حديث 8 - 6. مائده آيه 3: نااميدي بني اميه: «اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فلا تخشوهم واخشوني؛ » (المائده: 3) (امروز کافران از (زوال) آيين شما مأيوس شدند، بنابراين از آن ها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد). از امام باقر عليه السلام روايت شده که در تفسير اين آيه فرمود: (روزي که قائم عليه السلام قيام مي کند بني اميه مأيوس مي شوند. پس آنان کساني هستند که کافر شدند و از آل محمد «ص » مأيوس شدند. ) منابع:بحارالانوار، ج 51، ص 55، حديث 39. 7. معارج آيه 1: از امام باقر عليه السلام درباره تفسير آيه اول سورهي معارج سئوال شد: « سال سائل بعذاب واقع» امام عليه السلام در پاسخ فرمود:« آتشي از مغرب خارج ميشود و فرشتهاي آن را از عقب هدايت ميکند تا اين که به محله بني سعد بن همام مي رسد. هيچ خانهاي از بني اميه را که در آن ظلمي به آل محمد روا داشته شده باشد، باقي نميگذارد مگر اين که آن را آتش ميزند. او مهدي عليه السلام است.» منابع : بحارالانوار، ج 52، ص 188، حديث 14. 8.الذاريات آيه 22و23: « و في السماء رزقکم و ما توعدون فورب السماء و الارض انه لحق مثل ما انکم تنطقون» (الذاريات: 22 و 23 )؛ روزي شما و آنچه به شما وعده داده مي شود، در آسمان است. سوگند به پرورگار آسمان و زمين که اين مطلب حق است همان گونه که شما سخن مي گوييد!» ابن عباس در تفسير اين آيه گويد: « مقصود از ما توعدون؛ آنچه وعده داده شده ايد» قيام قائم عليه السلام است. » منابع : بحارالانوار، 51 / 53 حديث 31 و 33 و 34 . 9. سجده ايه 21: « لنديقنٌهم من العذاب الادني دون العذاب الاکبر» (سجده 32: 21)؛ به آنان عذاب کوچک پيش از عذاب بزرگ مي چشانيم.» مفضل بن عمر از امام صادق ‹ ع › درباره اين آيه پرسيد. امام ‹ ع › فرمود: « عذاب کوچک ‹ نزديک ›، گراني و قحطي است و عذاب بزرگ شمشير مهدي ‹ ع › است.» منابع: بحارالانوار، ج51، ص 362، حديث 55. 10. قصص آيه 5: « و نريد ان نمٌن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين ‹ قصص : 5 ›؛ ما مي خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم.» از حضرت علي ‹ع› روايت شده که فرمود: « مقصود اين آيه « آل محمد ‹ص›» است. پس از آنکه آنان رنج و زحمت فراوان تحمل کردند، خداوند مهديشان ‹ ع › را بر مي انگيزد و آن حضرت آنان را عزيز و دشمنانشان را خوار مي گرداند.» منابع: بحارالانوار، ج51، ص 362، حديث 9 . 11. قلم آيه 15: « اذا تتلي عليه آياتنا قال اساطير الاولين» (قلم: 15؛ المطففين: 13 )؛ هنگامي که آيات ما را بر او تلاوت کني، گويد: (مانند) اسطوره هاي گذشتگان است.» امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه مي فرمايد: « مقصود تکذيب کردن قائم آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم است، هنگامي که به او مي گويند: « ما تو را نمي شناسيم و تو از فرزندان فاطمه «س) نيستي، همان گونه مشرکان نظير اين سخنان را به محمد صلي الله عليه و آله وسلم مي گفتند. » منابع : بحار الانوار 51 / 61 حديث 60 - 12. معارج ايه 26: در سورهي معراج آيهي 26 چنين آمده است:« والذين يصدقون بيوم الدين » (و کساني که« يوم الدين» را تصديق ميکنند.) امام باقر عليه السلام از اميرمؤمنان علي عليه السلام روايت ميکند که در تفسير اين آيه فرمود: « منظور کساني است که قيام قائم عليه السلام را تصديق ميکنند.» داود رقي نيز از امام صادق عليه السلام روايت ميکند که درباره اين قسمت از آيه سوم سورهي بقره: « الذين يومنون بالغيب» _کساني که به غيب ايمان دارند _ فرمودند: « مقصود کسي است که به حقانيت قيام قائم عليه السلام ايمان داشته باشد. » منابع: بحارالانوار، ج51 /ص 62 حديث 62 . 13. نحل آيه 16: در حديثي از امام صادق عليه السلام آمده است که آن حضرت پس از بيان بيعت جبرئيل عليه السلام با حضرت مهدي عليه السلام فرمود: « سپس جبرئيل يک پايش را بر کعبه و پاي ديگرش را بر بيت المقدس مي گذارد و با صداي فصيح و رسا، شيوا و شيرين ندا مي دهد که همه خلائق مي شنوند و مي گويد: « اتي امرالله فلا تستعجلوه» (نحل 16: )؛ فرمان خدا فرا رسيده است، براي آن عجله نکنيد. » منابع : بحار الانوار 52 / 286 حديث 18 . 14. هود آيه 8: علي بن ابراهيم آيه« ولئن اخرنا عنهم العذاب الي امة معدودة» (هود: 8 )؛ اگر مجازات را تا زمان محدودي به تاخير اندازيم. علي بن ابراهيم اين آيه را اين گونه تفسير کرد: « اگر آنها را در اين دنيا تا ظهور« قائم» عليه السلام بهره مند کنيم، پس آنان را باز خواهيم گرداند و عذاب خواهيم کرد.» در ادامه آيه آمده است: « ليقولن ما يحبه؛ هر آينه خواهند گفت: چه چيز مانع آن شده است؟!» او در تفسير مي گويد: از روي استهزاء مي گويند: چرا قائم عليه السلام قيام نمي کند و خارج نمي شود؟ خداوند در پاسخ مي فرمايد: « الا يوم يا تيهم ليس مصروفاً عنهم و حاق بهم ما کانو به يستهزؤن؛ آگاه باشيد آن روز که (عذاب) به سراغشان آيد، از آن ها بازگردانده نخواهد شد (و هيچ قدرتي مانع آن نخواهد بود) و آنچه مسخره مي کردند دامانشان را مي گيرد. » منابع: بحارالانوار، ج 52 / 342 حديث 91 15. يونس آيه 20: يحيي بن ابي القاسم مي گويد: از امام صادق عليه السلام درباره اين آيه پرسيدم: « الم ذلک الکتاب لاريب فيه هدي للمتقين الذين يؤمنون بالغيب» (البقره: 1 - 3 )؛ الم. آن کتاب با عظمتي است که شک در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزکاران است؛ آنان که به غيب ايمان دارند.» امام عليه السلام در پاسخ فرمود: « پرهيزکاران شيعيان علي عليه السلام هستند و غيب حجت (امام عليه السلام) غايب است، شاهد اين مطلب اين آيه است: « و يقولون لولا انزل عليه آية فقل انما الغيب لله فانتظروا اني معکم من المنتظرين» (يونس: 20 )؛ مي گويند: چرا معجزه اي از پروردگارش بر او نازل نمي شود ؟! بگو: غيب تنها براي خداست. شما در انتظار باشيد، من هم با شما در انتظارم.» خداوند متعال فرمود: آيه غيب است و غيب حجت است و دليل آن سخن خداوند متعال است که فرمود: « و جعلنا ابن مريم و امهّ آية (المؤمنون: 51 )؛ فرزند مريم و مادرش را آيه و نشانه قرار داديم.» يعني حجت قرار داديم. منابع: بحارالانوار، 51 / 52 حديث 29 16. انعام آيه 37: ابوجارود از امام باقر (عليه السلام) روايت مي کند که در تفسير آيه ان الله قادر علي ان ينزل آية ‹ انعام: 37› فرمود: خداوند در آخرالزمان نشانه هايي به تو نشان خواهد داد که از آن جمله است: دابة الارض، دجال ، نزول عيسي بن مريم عليه السلام و طلوع خورشيد از مغرب . منابع: بحارالانوار، ج52 ، ص 181، حديث 4 و... موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید