مقدمه يکي از ويژگيهاي قرآن کريم ابدي بودن اين کتاب است. يعني چون قرآن کتابي است که در آخرين دين نازل شده است لازم است با زباني سخن گويد که در همهي مکانها و زمانها قابل استفاده و عرضه باشد، در غير اين صورت به مرور زمان آن تازگي و صلابت خود را از دست خواهد داد. حال با توجه به اين ويژگي (يعني ابدي بودن آيات آن) اکثر آيات به صورت کلي و «قضيه حقيقيه» نه «شخصيه خارجيه» بيان شده است و در هر زمان مصاديق اين قضيه حقيقيه ـ که به صورت عام و کلي بيان شده ـ استخراج ميشود. از اين رو در تفاسير با روايات تفسيري وقتي براي آيهاي مصداق معرفي ميکنند مفسرين ميفرمايند: «اين يکي از مصاديق اين آيه است نه اينکه اين آيه فقط همين معنا و مصداق را داشته باشد.»[1] به عنوان نمونه در سوره حمد ذيل آيه (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ) شيخ صدوق از امام صادق7 حکايت ميکند: «الصراط المستقيم اميرالمومنين7» و علامه در شرح آن مينويسد: اين روايات از قبيل تطبيق و بيان مصداق بارز براي آيه ميباشد[2]. با توجه به آنچه بيان شد: در مورد ظهور و انتظار فرج حضرت مهدي(عج) بلکه ديگر جنبههاي شخصيتي ايشان آيه صريحي وارد نشده ولي با در نظر گرفتن منطق فهم قرآن و تأويل و تفسير و با توجه به روايات آيات متعددي را ميتوان بر شمرد که يکي از مهمترين مصاديق آيه حضرت ولي الله الاعظم حجة بن الحسن العسکري(عج) ميباشند که مجموعه اين آيات در کتب متعددي جمعآوري شده که برخي از آنها عبارتند از: 1. معجم احاديث الامام المهدي زير نظر علي کوراني، ج 5 که در اين کتاب در مورد حضرت تا 260 آيه ذکر شده است. 2. سيماي امام زمان(عج) در آيينه قرآن، علي اکبر مهديپور، 140 آيه را ذکر کردهاند. 3. سيماي مهدويت در قرآن، محمدجواد مولوينيا، 74 آيه را توضيح دادهاند. 4. مهدي در قرآن، محمد عابدينزاده، 40 آيه را توضيح دادهاند. در خصوص مسئله انتظار و ظهور حضرت مهدي(عج) که يکي از جلوههاي بحث پيرامون حضرت است ـ نيز آياتي وجود دارد که به عنوان نمونه دو مورد آن را معرفي ميکنيم: 1. قرآن کريم در سوره انعام آيه 158 ميفرمايد: (هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلاَئِکَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّکَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّکَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّکَ لَا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً قُلِ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ)؛ «آيا انتظارى غير از اين دارند که فرشتگان به سويشان آيند، يا پروردگارت بيايد، يا برخى از نشانههاى پروردگارت بيايد؟! (امّا) روزى که برخى از نشانههاى پروردگارت (پديد) آيد، شخصى که قبلاً ايمان نياورده، يا در ايمانش نيکى کسب نکرده است، ايمان آوردنش سودى نخواهد داشت. بگو: منتظر باشيد! که ما (هم) منتظريم.» در ذيل اين آيه ابيبصير از امام صادق7 حکايت ميکند: منظور از آن روز، روز خروج حضرت قائم7 است، آن روز انتظار کشيده شده، از ما است؛ بعد حضرت فرمودند: اي ابابصير! خوشا به حال شيعيان قائم ما که در زمان غيبت او منتظر ظهورش باشند و در زمان ظهورش از او اطاعت نمايند که اينان اولياي خدايند که هيچ ترس برايشان نيست و حزن و اندوهي نخواهند داشت[3]. 2. قرآن کريم در سوره يونس آيه 20 ميفرمايد: (وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَکُم مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ)؛ «و گويند: «چرا نشانه (معجزهوارى) از پروردگارش بر او فرو فرستاده نمىشود؟!» پس بگو: (آنچه از حسّ) پوشيده، تنها براى خداست؛ پس منتظر باشيد، [چرا] که من (هم) با شما از منتظرانم.» يحيي بن قاسم ميگويد: از امام صادق سوال کردم درباره آيات اول سوره بقره که ميفرمايد: «الم اين کتاب هيچ ترديدي در آن نيست و مايه هدايت متقين است، کساني که به غيب ايمان ميآورند.» امام فرمودند: «متقين در اين آيه شيعيان علي هستند و غيبت همان حجت قائم غائب ميباشد و شاهد بر اين مدعي «آيه 20 سوره يونس» است که ميفرمايد: «و کافران گويند: چرا آيت و نشانهاي از پروردگارش بر او نازل نميشود. پس بگو همانا غيب مخصوص خداوند است پس منتظر باشيد که من نيز از منتظران هستم...»[4] [1]. مگر در مواردي خاص که مصداق من حصر ميشود مانند آيه تطهير که در شان اهلبيت نازل شده است. (احزاب / 33) [2]. تفسير الميزان، ج 1، ص 41. [3]. کمال الدين وتمام النعمه، ج 2، ص 357 و سيماي مهدويت در قرآن، ص 177. [4]. کمال الدين شيخ، صدوق، ج 2، ص 340.
نظر خودتان را ارسال کنید