باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
دربارة سؤال شما نکاتي را متذکر مي شوم.
1ـ آنچه که علم اعداد، علم حروف يا علم خواص حروف ناميده مي شود بدون اينکه جنبة علمي داشته باشد در تمدن اسلامي گسترش بسيار يافته است و کتابها و وسايل ديگري در اين باب نوشته اند. بر طبق قواعد اين علم با رعايت حساب ابجدي، از کلمات و جملات، خاصيتهايي را بدست مي آورند و اين کار را با کلمات قرآن و احاديث هم انجام مي دهند و نکاتي را استخراج مي کنند و معتقدند از خواص حروف مي توان آيندة خود را بدست آورد يا رفع بلا نمود و يا به حکومت و قدرت رسيد که اين مسايل مطابق با شرع نيست و عقل نيز آن را تأييد نمي کند و با هدف اغفال مردم صورت مي گيرد. (1)
2ـ تصرف در عالم و کسب چنين قدرتهايي در هر صورت شدني و ممکن است که از راه خداشناسي، رياضت و مانند آن تحصيل شود و بطور کلي به دو راه حلال و حرام مي توان چنين قدرتهايي را کسب نمود. اما اسلام هيچگاه به اين امر توصيه ننموده و آنرا هدف نمي داند بلکه براي کسيکه در راه خداوند گام بر مي دارد کسب بعضي مقامات، علوم و قدرتها، طبيعي است.
و اين افراد که از راه دين به چنين قدرتي دست يافته اند هيچگاه براي نفع شخصي خود از قدرت و علم خدادادي استفاده نمي کنند و موظف هستند مطابق با ظاهر شريعت زندگي نموده، مشکلات خود را حل کنند.
نمونة واضح آن عدم استفاده امام حسين (ع) از قدرت ولايي خود در جريان حادثة کربلاست.
ما مکلف به وظيفه هستيم و بايد مانند يک عبد به وظايف خود عمل کنيم. دنيا محل آزمايش انسانهاست. اصولاً اينکه شما پرسيديد آيا مي شود از اين علوم عليه دشمن استفاده کرد ناشي از نگاه نتيجه گرا در مقابل نگاه وظيفه گرا و وظيفه مدار است.
آنچه بايد اولويت اول يک مسلمان باشد عمل به وظيفه است و نتيجه در درجة دوم اهميت است. به همين خاطر قرآن کريم مي فرمايد: بگو هرگز جز آنچه خدا خواسته به ما نخواهد رسيد اوست مولاي ما و اهل ايمان در هر حال بر خدا توکل خواهند کرد. بگو که شما منافقان جز يکي از دو نيکي چيزي مي توانيد بر ما انتظار بريد؟ (2) يعني يا پيروز خواهيم شد که پيروزي دنيوي است و يا شهيد خواهيم شد که پيروزي اخروي است. ما موظف به فکر، برنامه ريزي و وحدت و تلاش هستيم تا در ساية آن موفق شويم همانطور که قرآن کريم مي فرمايد:
ان ليس للانسان الا ما سعي (3)
پس آنچه براي انسان مي ماند سعي و تلاش اوست و پاداشي که خداوند در آخرت به انسانها مي دهد به ميزان تلاش آنهاست و پيروزي ظاهري دنيوي لزوماً به معناي سعادت نيست گر چه بايد براي آن هم تلاش کنيم.
منابع و مآخذ:
1ـ فرهنگ معارف اسلامي، ج2، ص1319، دکتر سيد جعفر سجادي
2ـ قرآن کريم، سورة توبه آيه 51ـ52
3ـ قرآن کريم، سورة نجم، آيه 39
مراجعه به دعانويس ، از طرف کساني صورت مي گيرد که معمولاً نتوانسته اند براي گرفتاري خود چاره جويي کنند و يا به دعاي خود اعتمادي ندارند و فکر مي کنند اگر به آن ها رجوع کنند، مشکلشان حل خواهد شد. چه بسا به دليل اعتمادي که به آنها دارند، حالت تلقين به نفس در افراد ايجاد مي شود و با اين روحيه قدرت و تسلط بر بيماري يا مشکل خود پيدا نمايند و به تدريج آن را حل کنند اما در هيچ کتاب و به نظر هيچ مرجعي ديني ، رجوع به دعانويس توصيه نشده است، بلکه همه افراد تشويق شده اند خودشان دست به دعا بردارند و از خدا کمک بخواهند.
البته دعا نوشتن افراد اگر از کتاب هاي معتبر و از دعاهاي منقول از پيشوايان ديني باشد، بي اشکال است.
اما پيش بيني بعضي از افراد نسبت به رويدادهاي آينده و غيب گويي اگر واقعيت داشته باشد، مي تواند عوامل مختلف داشته باشد، از جمله اين که در اثر رابطه با ارواح مجرده (جن و شياطين) به دست آيد اما اين عمل از نظر اسلام حرام است و رجوع به اين افرد از نظر اسلام جايز نيست.
رسول اکرم (ص) فرمود هر کس نزد ساحر يا کاهن يا دروغ گويي برود و گفته او را باور کند، به کتاب خدا کافر شده است .(1)
پي نوشت ها :
1 - سفينةالبحار، ج7، ص 551.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید