یا این روایت صحیح است که: از زنان بد باید به خدا پناه برد و از زن خوب نیز باید پرهیز کرد؟
پاسخ:
روایت موردنظر به شرح زیر از سخنان امام علی است:
فاتقوا شرار النساء، وکونوا من خیارهن علی حذر ولا تطیعوهن فی المعروف حتی لا یطمعن فی المنکر (1) از زنان بد خود را نگهدارید و از زنان خوب هم حذر و احتیاط داشته باشید و در کارهای خوب از آنان اطاعت نکنید که طمع اطاعت در کارهای بد از شما پیدا کنند.
متأسفانه در طول تاریخ زن مظلوم بوده و تحقیر شده و امکان رشد و تعالی را از او گرفتهاند و متأسفانه خود زنان هم در برهههای فراوانی از تاریخ، این ظلم گسترده را پذیرا شدهاند.
از طرف دیگر زن بهطور طبیعی به زر و زیور و آرایش و خودنمایی گرایش دارد(2) و این گرایش در کل، مثبت است و میتواند در خدمت تعالی خود زن و جامعه باشد ولی متأسفانه مردان ظالم آنان را فقط در این حیطه نگهداشته و خودشان هم بسیاری اوقات بهصورت افراطی در خدمت گرایش به زر و زیور قرار گرفتهاند.
در جامعهای که افراد بخصوص زنان تربیتنشدهاند، زنان بد که ادعای ایمان و خداباوری و خداترسی و... ندارند که در شهوت و زینت و تفاخر و تفرعن و...غرقند و زنان مدعی ایمان و خداباوری و خداترسی هم چون تربیتنشدهاند گر چه بهمراتب کمتر، ولی باز هم از این آفات در امان نیستند. آری اگر جامعه نسبت به تربیت و رشد انسانی و فکری و عقلی افراد بخصوص زنان که عقبماندگی بیشتری دارند، عنایت لازم به خرج میداد،دیگر از هیچکس بخصوص از زنان لازم نبود حذر شود. زیرا همه آمر به معروف و ناهی از منکر و یاور بر حق و عدل بودند و باید بدانان پناه برد نه اینکه از آنان بر حذر بود همچنان که امامان از زنان تربیت شده خود، بر حذر نبودند.
اگر زنانی که مدعی ایمان و خدا و دین و...هستند ولی تربیت شده نیستند. که بر امور خانواده حاکم کنیم و راهنماییها و دستورات صحیح نادر آنها را بهعنوان اطاعت از آنها انجام دهیم، جرات پیدا کرده و در بقیه امور هم دخالت کرده و خانواده را به سوی قهقرا سوق میدهند. اما اگر زنانی تربیت شده و عاقل و با فهم و تدبیر و عالم باشند، اطاعت از آنان نه تنها بد نیست. بلکه اطاعت نکردن از آنان ناپسند است. زیرا آن زنان اگر میدان پیدا کنند خانواده را به سوی سعادت و خوشبختی سوق میدهند.
در زمان امام، غالب زنان تربیتنشده بودند ازاینرو بهتر بود به آنان کمتر میدان داده شود و این به مصلحت خود آنان هم بود.
پینوشتها:
1. محمد عبده، خطب الامام علی (نهج البلاغه)، قم، دار الذخائر، ج 1، ص 129.
2. زخرف (43) آیه 18.
نظر خودتان را ارسال کنید