سلام وقت شما بخير
ازآيه172 سوره اعراف :« واذ اخذ ربک....الست بربکم قالوا بلي شهدنا» : هنگامي که خداوند پرسش کرد «آيا من پروردگارشما نيستم؟» همگان درجواب« گفتند: بلي شهادت مي دهيم» ؛
جداي ازاختلاف نظرهايي که پيرامون عالم ذر موجود است در پاسخ سوال شمابنا بر نظر مرحوم علامه طباطبائي و بعضي ازانظارديگر معاصر مي توان چنين گفت:
منظور از«عالم ذر»،«عالم استعدادها» واز «پيمان الهي»،«پيمان فطرت»،و تکوين وآفرينش است؛ به اين ترتيب که به هنگام خروج فرزندان آدم به صورت «نطفه» از صلب پدران به رحم مادران که در آن هنگام ذراتي بيش نيستند خداوند استعداد وآمادگي براي حقيقت توحيد به آنها داده است ، هم در نهاد و فطرتشان اين سر الهي به صورت يک حس درون ذاتي به وديعه گذارده شده است و هم درعقل وخردشان به صورت يک حقيقت خود آگاه.
بنا براين همه افراد بشر داراي روح توحيدند وسؤالي که خداوند از آنها کرده به زبان تکوين و آفرينش است و پاسخي که آنها داده اند نيز به همين زبان يعني زبان فطرت است.
اينگونه تعبيرها در گفتگوهاي روزانه نيز کم نيست مثلا مي گوييم : «رنگ ورخساره ،خبر مي دهداز سر درون» درقرآن مجيد نيز تعبير سخن گفتن به زبان حال در بعضي از آيات آمده است؛مانند«فقال لها وللارض إئتيا طوعا او کرها قالتا اتينا طائعين»؛(فصلت-11)« خداوندبه آسمان وزمين فرمود :با ميل يا از روي اجبار بياييد وسر بر فرمان نهيد؛ آنها گفتند:ما از روي ميل آمديم و سربر فرمان نهاديم»
اگر اين تفسير از عالم ذر را بپذيريم ديگر بحث جبر و اختيار منتفي است .زيرا زبان زبان تکوين و فطرت است به هر روي جبري يا اختياري فرض کردن پاسخ در عالم ذر تابع تفسير آن عالم است و بر اساس مباني گوناگون پاسخها متفاوت مي باشد و با توجه به مشکلات جدي در چگونگي تفسير آن نمي توان قضاوت قاطعي در اين باره داشت.
نظر خودتان را ارسال کنید