باسلام خدمت شما پرسشگر محترم توسل به صورت عمومي جايز است و شامل همه امور انساني مي باشد، لذا محدودديتي از باب توسل و واسطه قرار دادن اهل بيت (عليهم السلام) وجود ندارد ، يعني چنين نيست که توسل در امري جايز و در امري ديگر جايز نباشد بلکه در امري که در جهت تقرب الهي و جلب رضايت خداوند باشد، توسل جايز است. اما در باب توسل نخست بايد دانست بهره مندي از وساطت امامان و پيامبر(ص) به دستور خداوند و با اجازه او انجام مي گيرد و اين نشانه نظام مندي جهان در امور معنوي و مادي است؛ يعني همان طور که خداوند مي تواند به طور مستقيم گياهي را رشد دهد اما نظام جهان را به گونه اي قرار داده است که گياهان از طريق باران و آبياري باغبان سيراب شوند و از طريق ريشه و آوندها مواد معدني به بخش هاي مختلف درخت و گياه برسد. در امور معنوي نيز خداوند مي تواند به طور مستقيم انسان ها را دانا کند و رشد معنوي دهد اما براي آنان کتاب آسماني و راهنماياني قرار داده تا به رشد علمي و معنوي برسند وحتي براي برآورده شدن خواسته ها و دعاهاي خود، يکي از راه ها بهره گيري از پيامبر و امامان(ع) مي باشد که از آنان به عنوان واسطه هاي فيض ياد مي شود و اين نشانه نظام مندي کارهاي خدا در جهان است. دوم آن که چنين مقام و جايگاهي براي پيامبر و امامان موجب مي شود که مردم رو به سوي آنان آورند و محبت به آنان پيدا کنند و همين زمينه هدايت بيشتر مردم مي شود. سوم آن که ارتباط مردم با کسي که از يک سوي خليفه خداست و از سوي ديگر از نوع بشر و هم نوع با آنان است بسيار محسوس و سازنده خواهد بود. خداوند در قرآن مي فرمايد: « يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله »(مائده، 31) اي اهل ايمان، پرهيزکاري پيشه کنيد و وسيله اي براي تقرب به خدا انتخاب کنيد. وسيله در اصل به معناي تقرب بستن و يا چيزي که باعث تقرب جستن و نزديک شدن به ديگري مي شود مي باشد. بنابراين وسيله معناي بسيار وسيعي دارد و هر کار و هر چيزي را که باعث نزديک شدن به پيشگاه خداوند مي شود را شامل مي گردد که مهمترين آنها ايمان به خدا و پيامبر -صلي الله عليه و آله- و جهاد و عبادات مانند نماز و روزه و زکات و حج و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا و همچنين هر کار نيک و خير مي باشد و نيز شفاعت پيامبران و امامان و بندگان صالح خداوند که طبق صريح قرآن باعث تقرب به پروردگار مي گردد. در مفهوم وسيله داخل است و نيز پيروي از پيامبر و امام و گام نهادن در جاي گام آنها زيرا همه اينها موجب نزديکي به ساحت قدس پروردگار مي باشد و حتي سوگند دادن خدا به مقام پيامبران و امامان و صالحان که نشانه علاقه به آنها و اهميت دادن به مقام و مکتب آنان است جزو اين مفهوم وسيع است. (رجوع کنيد به تفسير نمونه، ج4، ذيل آيه 31 مائده) بنابراين توسل جستن به اولياي بزرگ الهي -عليهم السلام- از اموري است که خداوند در اين آيه شريفه ما را به آن امر کرده و سفارش نموده و مورد خواست و رضايت خداوند است. منظور از توسل اين نيست که کسي حاجت را از پيامبر يا امام بخواهد بلکه منظور اين است که به مقام او در پيشگاه خداوند متوسل شود و اين در حقيقت توجه به خداست چون احترام پيامبر و امامان -عليهم السلام- نيز به خاطر اين است که آنها فرستاده و نماينده و حجت خداوند بر روي زمين مي باشند و در راه او گام بر داشته اند. هدف از توسل اين است که خود را در خط پيامبر يا امام قرار دهيم و با برنامه هاي آنها هماهنگ شويم و خدا را به مقام آنها بخوانيم تا خداوند اجازه شفاعت در مورد آنها بدهد. اگر عقيده ما اين باشد که هيچ کس جز خداوند، ذات خالق و رازق و مالک سود و زيان نمي باشد و اگر از ديگري چيزي مي خواهد با توجه به اين نکته است که او آنچه دارد از ناحيه خداست، و بر اين باور باشد که پيامبر و امام از خود چيزي ندارند و هر چه دارند و مي خواهند از خداست و از او مي خواهند و با اين عقيده و نيت به آنها توسل جويد و يا از آنها شفاعتي بخواهد، اين عين توحيد و اخلاص است و در اين نگاه و نحوه نگرش خداوند و امامان در دو نقطه مقابل يکديگر قرار ندارند تا توسل و درخواست از امام، غير از درخواست از خداوند و نقطه مقابل آن و در تضاد و تنافي و مغايرت با آن باشد، بلکه در خواست از آنها عين درخواست از خداوند است. پس بايد توجه داشت که در توسل هرگز منظور اين نيست که چيزي را از شخص پيامبر يا امام مستقلا تقاضا کنيم، بلکه منظور اين است که با اعمال صالح يا پيروي از پيامبر و امام، يا شفاعت آنها و يا سوگند دادن خداوند به مقام و مکتب آنها که خود يک نوع احترام و اهتمام به موقعيت آنها و يک نوع عبادت است از خداوند چيزي را بخواهيد اين معنا نه بوي شرک مي دهد و نه بر خلاف آيات ديگر قرآن است. نکته مهم اين است که در توسل و شفاعت به اولياي خدا، بايد تحقيق کرد که توسل و شفاعت به کسي و از کسي باشد که خداوند او را وسيله قرار داده است. به طور کلي توسل به وسايل و اسباب با توجه به اينکه خداست که سبب را آفريده و خداست که سبب را سبب قرار داده است و خداست که از ما خواست از اين وسايل و اسباب استفاده کنيم به هيچ وجه شرک نمي باشد، بلکه عين توحيد است و در اين جهت هيچ فرقي ميان اسباب مادي و اسباب روحي، ميان اسباب ظاهري و اسباب معنوي، ميان اسباب دنيوي و اسباب اخروي نيست. منتهاي امر اسباب مادي را از روي تجربه و آزمايش علمي مي توان شناخت و فهميد که چه چيز سبب است و اسباب معنوي مثل دعا و کارهاي نيک و معروف و پيامبران و امامان -عليهم السلام- را از طريق دين. يعني از طريق وحي و کتاب و سنت بايد کشف کرد. فعل و کار خدا داراي نظام است. اگر کسي بخواهد به نظام آفرينش اعتنا نداشته باشد گمراه است. به همين جهت است که خداي متعال گناهکاران را ارشاد نموده که به در خانه پيامبر -صلي الله عليه و آله- بروند و علاوه خود از خداوند درخواست مغفرت و بخشش مي کنند، از آن بزرگوار بخواهند که براي ايشان طلب مغفرت کند. قرآن کريم مي فرمايد: و اگر ايشان هنگامي که (با ارتکاب گناه) به خود ستم کردند، نزد تو مي آمدند و از خدا آمرزش مي خواستند و پيامبر هم براي ايشان طلب مغفرت مي کرد، خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند.(ر.ک: عدل الهي، تأليف استاد شهيد مرتضي مطهري، بحث شفاعت؛ و نيز داستانهاي شگفت، تأليف شهيد آيت الله دستغيب) بنابراين توسل و واسطه قرار دادن معناي بسيار وسيعي دارد و هر کار و هر چيزي را که باعث نزديک شدن به پيشگاه خداوند مي شود را شامل مي گردد که مهمترين آنها ايمان به خدا و پيامبر -صلي الله عليه و آله- و جهاد و عبادات مانند نماز و روزه و زکات و حج و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا و همچنين هر کار نيک و خير مي باشد و نيز شفاعت پيامبران و امامان و بندگان صالح خداوند که طبق صريح قرآن باعث تقرب به پروردگار مي گردد. در مفهوم توسل و وسيله داخل است . و... موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید