اولاً : اين روايت را مرحوم اربلي از کتاب هاي اهل سنت نقل مي کند و اين روايت در هيچ يک از کتاب هاي شيعه يافت نمي شود ؛ بنابراين براي ما ارزشي ندارد ؛ ثانياً : در خود همين روايت که در کتاب سير اعلام النبلاء آمده ، در سند روايت شخصي به نام محمد بن علي بن حبيش وجود دارد که مجهول است و در هيچ يک از کتاب هاي رجالي اهل سنت نامي از وي برده نشده است ؛ ثالثاً : بر فرض صحت ، اين حديث در زمان دودمان بني اميه صادر شده است که اگر وضعيت آن زمان به خوبي درک شود ، مسأله حل خواهد شد . بني اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ کرده بود که حتي دستور داده بودند هر کسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند ؛ چنانچه بسياري از علماي اهل سنت نقل کرده اند که : کانت بنو أمية إذا سمعوا بمولود اسمه علي قتلوه . بني اميه ، اگر مي شنيدند که فرزندي اسمش علي است ، او را مي کشتند . تهذيب التهذيب - ابن حجر - ج 7 - ص 281 و سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 5 - ص 102 و تهذيب الکمال - المزي - ج 20 - ص 429 و تاريخ مدينة دمشق - ابن عساکر - ج 41 - ص 481 و ... . در چنين وضعيتي کاملاً منقطي است که چنين رواياتي از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص که راوي آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت و از طرفداران بني اميه بوده است .
نظر خودتان را ارسال کنید