از روايات زيادى استفاده مىشود که شيطان خودش بصورت آدمى مجسم شده و طرز تهيه شراب را به انسانها ياد داده است. در جواب مىگوييم آرى درست است اينکه چنين اخبارى داريم، و اينکه گر چه اخبار در باب تجسم شيطان در ساختن شراب بحد تواتر نمىرسند و ليکن در ابواب مختلف مانند تجسم او براى انبيا و اوليا و بعضى از افراد انسانى و مانند تجسم ملائکه يا تجسم دنيا و يا اعمال انسانى و امثال آن بسيار بچشم مىخورند، و نيز درست است که قرآن هم بعضى از اين اخبار را تاييد مىکند، مانند آيه فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا.الا اينکه بايد دانست که ورود يک قصه در يک خبرى و يا چند خبر باعث نمىشود که ما دست از ظهور آيه قرآنى با اينکه مورد تاييد آيات ديگرى است برداريم خلاصه از آيات بيش از اين استفاده نمىشود که شيطان تنها در افکار، آنهم در بعضى از موارد تسلط دارد و بس، و اگر هم در روايتى داشت شيطان مجسم شده و چيزى را ساخته يا ساختن آن را به بشر ياد داده بيش از اين دلالت ندارد که براى فکر بشر مجسم شده، و در فکرش تصرف کرده باشد.. البته علامه طباطبايي در جايي ديگر تجسم شيطان را محتمل ميداند و حتي با انتقاد از کساني که به خاطر استبعاد اين مسأله، آن را رد نمودهاند در ذيل آيه ((و اذ زين لهم الشيطان اعمالهم و قال لاغالب لکم اليوم من الناس و انى جار لکم فلما ترآئت الفئتان نکص على عقيبه و قال انى برى ء منکم انى ارى ما لاترون انى اخاف الله و الله شديد العقاب))؛. مينويسد: زينت دادن شيطان عمل آدمى را به اين است که بوسيله تهييج عواطف درونى مربوط به آن عمل، در دل آدمى القاء مىکند که عمل بسيار خوبى است، و در نتيجه انسان از عمل خود لذت مىبرد و قلبا آن را دوست مىدارد، و آن قدر قلب متوجه آن مىشود که ديگر فرصتى برايش نمىماند تا در عواقب وخيم و آثار سوء و شوم آن تعقلى کند.... و اين معنا بطورى که ملاحظه مىکنيد، با وسوسه شيطان در دل مشرکين و تهييج و تشجيع آنان بر جنگ با مؤمنين و تشويقشان در آماده شدن و دگرگونى افکار ايشان بعد از روبرو شدن با لشکر اسلام و نزول کمک براى مؤمنين و دچار شدن ايشان به رعب، و اينکه آرزوى فتح و تصميم بر غالب شدنشان جاى خود را به ترس و نوميدى داد، قابل انطباق است. و نيز معنايى است که ممکن است با احتمال زير هم منطبق شود، و آن احتمال اينکه يک تصور شيطانى آن چنان حواس مشرکين را به خود جلب کرده باشد که در نظرشان به صورت يک انسانى درآمده و بطورى که خداوند حکايت کرده به ايشان گفته باشد: لا غالِبَ لَکُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَکُمْ و اين تصور درونى با القاء همين حرف ايشان را گمراه کرده و به راه انداخته و به ميدان جنگ کشانده باشد، تا آنکه هر دو لشکر يکديگر را برخورد نموده و چون وضع را بر خلاف آنچه آرزو و طمع داشت مشاهده کرد پا به فرار گذاشته و گفته باشد: إِنِّي بَرِيءٌ مِنْکُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ من نزول ملائکه را به کمک مؤمنين مىبينم إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ ، روايات راجع به اين داستان هم که از طريق شيعه و سنى وارد شده اين احتمال را تاييد مىکند. و مضمون اين روايات اين است که: شيطان در نظر مشرکين به صورت سراقة بن مالک بن جشعم کنانى مدلجى که از اشراف کنانه بوده مجسم شده و به ايشان گفت آنچه را که گفت، و حتى پرچمشان را هم بلند کرد تا بالآخره آنان را به ميدان جنگ آورد، و وقتى دو لشکر روبرو شدند خودش پا به فرار گذاشت، و گفت: إِنِّي بَرِيءٌ مِنْکُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ تا آخر آن کلماتى که خداوند از وى حکايت کرده، و اين روايت به زودى در بحث روايتى همين آيات خواهد آمد- ان شاء اللَّه. ت: ابو المقدم ثعلبة بن زيد انصارى براى ما حديث کرد و گفت: من از جابر بن عبد اللَّه بن حرام انصارى (رحمة اللَّه عليه) شنيدم که مىگفت: شيطان در چهار صورت مجسم شد: در روز جنگ بدر به صورت سراقة بن مالک بن جشعم مدلجى درآمد و به قريش گفت: لا غالِبَ لَکُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَکُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَکَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْکُمْ . و در روز عقبه به صورت منبه بن حجاج مجسم شده و ندا در داد که: محمد و بىدينانى که همراه اويند در عقبه هستند بشتابيد و به آنان برسيد. رسول خدا (ص) به انصار فرمود: نترسيد که صداى ابليس از خودش تجاوز نمىکند و کسى آن را نمىشنود. و در روزى که قريش در دار الندوه اجتماع کرده بودند به صورت پيرى از اهل نجد درآمد و در کار ايشان کمک فکرى کرد، و خداوند اين آيه را در حقش نازل فرمود: وَ إِذْ يَمْکُرُ بِکَ الَّذِينَ کَفَرُوا لِيُثْبِتُوکَ أَوْ يَقْتُلُوکَ أَوْ يُخْرِجُوکَ وَ يَمْکُرُونَ وَ يَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماکِرِينَ . و در روزى که رسول خدا (ص) از دنيا رحلت کرد به صورت مغيرة بن شعبه مجسم شد و گفت: اى مردم دين خدا را مانند امپراطورى کسرى و قيصر موروثى نکنيد، شما امروز آن را توسعه دهيد قهرا براى هميشه توسعه پيدا مىکند. بنا بر اين، زمامدارى آن را به بنى هاشم ندهيد که فردا منتظر زنان حامله شويد تا بزايند و فرزندشان زمامدارتان شود به هرحال آنچه از مجموع اين بررسي بدست ميآيد آنست که ظهور شيطان به صورت انسان و مانندآن، آنگونه که بعضي اعتقاد دارند مستحيل نيست. امّا اين بدان معني هم نيست که شيطان هميشه براي فريب افراد به صورت انساني مجسم شود بلکه فقط در مواردي خاص و افرادي خاصتر اين موضوع ممکن است صورت گرفته باشد. منبع: بحار ج 60ص 155 ، وترجمه الميزان ج6 ص179 ونيز ج 9 ص128.
نظر خودتان را ارسال کنید