آیا وهابیت عقیده دارند که ظاهر قران حجت هست؟

متن سوال: 
آيا واقعاً به کسانى که فقط قرآن را قبول دارند نام وهابيت به آنها اطلاغ ميشود يا دليل ديگرى نيز دارد ؟‌ اين فرقه يا مذهب چگونه بوجود آمد ؟‌و چه اعتقاداتى خلاف اعتقادات ما شيعيان دارند؟ ممنون با تشکر از زحمات شما .

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم وهابيت عقيده دارند که ظاهر قران حجت هست ============= پيدايش وهابيت‏ مسلک وهابيت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدي است و علّت اين که آن را به خود شيخ محمد نسبت نداده‏اند، به اين جهت است که مبادا پيروان اين مذهب، نوعي شرکت در نام پيامبر را پيدا کنند. محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ق. در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود. او از کودکي به کتاب‏هاي تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جواني، اعمال مذهبي مردم «به خدا» را زشت مي‏شمرد. وي به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افکار و عقايد خود را که قبلاً از سوي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پي‏ريزي شده بود، اظهار نمود و به تبليغ و ترويج و رسميت دادن آنها همت گماشت. پندارهاي وهابيان وهابيان معتقدند که هيچ انساني، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين که اموري را ترک کند. اين امور عبارتند از: 1. به وسيله هيچ يک از رسولان و اوليا، به خداوند توسل نجويد و در صورت توسل، در راه شرک گام نهاده، مشرک مي‏باشد. 2. زائران به قصد زيارت، به آرامگاه رسول خدا نزديک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روي قبر نسازند. 3. از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله طلب شفاعت نکنند. 4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براي آنان، شرک است. 5. وهابيان بر اين باورند که مسلمانان، در طي روزگار، از آيين اسلام منحرف شده‏اند. 6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگواري حرام است. اين منطق خشک و بي‏پايه، در تقابل با منطق وحي قرار دارد؛ زيرا قرآن در موارد ياد شده، نظراتي صريح و مخالف وهابيان دارد. در قرآن آمده است: 1. «قل لا اسئلکم عليه اجرا الا المودة في القُربي».1 يکي از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذي القري، قبرهاي آنان و تعمير آنهاست و اين راه و رسم، در ميان ملت‏هاي مختلف جهان وجود دارد و يک نوع سنّت عرفي به حساب مي‏آيد. 2. «... فقالوا ابنوا عليهم بنيانا... قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا».2 هنگامي که واقعه اصحاب کهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند که آيه متذکر آن مي‏شود و انتقاد يا لحن اعتراضي نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به اين آيه، هرگز نمي‏توان تعمير قبور اولياي الهي و صالحان را عملي حرام و يا حتي مکروه قلمداد کرد؛ بلکه اين آيه، به نوعي تشويق مي‏کند که براي بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاي آنان، بايد کوشا بود. 3. «و استغفر لذنبک و للمؤمنين».3 4. «وصلّ عليهم ان صلاتک سکن لهم».4 آيات فوق نيز بيان‏گر اين است که طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، کاملاً مؤثر و مفيد مي‏باشد و موضوع شفاعت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏وآله و دعاي آن حضرت، نه تنها در آيات صريح، بلکه در احاديث عامه و خاصه و سيره صحابه نيز مشهود است. انديشه‏هاي سياسي و اجتماعي وهابيان‏ وهابيان قائل به جنگ با ديگر فرقه‏ها و مذاهب اسلامي هستند و مدعي‏اند که يا بايد به آيين وهابيت درآيند و يا جزيه دهند. آنان مخالفان خود را متهم به کفر و شرک مي‏کنند و اموال، نفوس و ناموس ديگران را حلال مي‏دانند و آيات مربوط به شرک و کفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق مي‏کنند که اين، بزرگ‏ترين ضربه به پيکر جامعه اسلامي و مسلمانان است.5 با اين تفکر بسته و خشک وهابيت بود که وقتي سعودي‏ها (در سال 1344 ق.) بر مکه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرک بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه پيامبر را شکستند و از بين بردند.6 براي عملکرد و کارهايي که وهابيان در حوزه اجتماع و سياست انجام داده‏اند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعي، بايد به کتاب‏هاي تاريخي مراجعه کرد. چهره خشن و متعصب طالبان در افغانستان، در عرصه سياست، حکومت و مردم‏داري، نمونه‏اي از انديشه‏هاي وهابيان است. بنابراين، وهابيت هم در نحوه پيدايش و انعقاد تفکّر، مغبوض عالمان فرقه‏هاي مختلف مسلمين بوده‏اند و هم در نگرش نسبت به مسائل ديني مورد مخالفت عالمان قرار گرفته‏اند و اولين کتابي که در رد وهابيت نگاشته شده، کتاب «الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه» بود که به وسيله برادر محمد بن الوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است. در عرصه سياست نيز آنان جاده صاف کن دشمنان دين و اسلام بوده‏اند. اين آيين و مسلک، ساخته و پرداخته انگليسي‏ها است و همين ننگ براي اين مسلک و پيروان آن کافي است. گسترش وهابيت‏ در ارتباط با گسترش اين فرقه، مي‏توان به اين عوامل اشاره کرد: 1. تشديد فعاليت‏هاي تبليغاتي و فرهنگي وهابيان در داخل ايران و حوزه‏هاي مسلمان نشين خارجي (نظير حوزه قفقاز، بالکان و ساير کشورهاي مجاور ايران) که آمادگي تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران را دارند، مشاهده مي‏شود. وهابيت به عنوان جرياني انحرافي در جهان اسلام و و ابسته به استعمارگران، وظيفه جلوگيري از تداوم و گسترش اسلام اصيل را بر عهده داشته، ازاين‏رو، تخريب و ايجاد تزلزل در مباني فکري و اعتقادي شيعيان، به عنوان محور اصلي اين جريان را دنبال مي‏کند. از اين رو در سال‏هاي اخير در جهت همسويي با تهاجم فرهنگي و نظامي آمريکا عليه کشورهاي اسلامي و به خصوص ايران، فعاليت‏هاي تبليغي خود را در ايران توسعه بخشيده است. 2. وهابيت به دليل افکار اعتقادي خاصي که در باب شفاعت، توسل، شرک و مانند آن دارد، در تعارض کامل با مذهب شيعه است؛ هر چند که اکثريت فرقه‏هاي اهل سنت با تفکرات اين گروه مخالفند از اين رو، گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته (اعم از کتاب، مقاله، سخنراني و مانند آن)، با شيعه مقابله کند. 3. خطر بزرگ‏تر اين گروه، روش‏هاي دور از منطق اسلامي است که در مسائل سياسي و حکومتي در پيش گرفته است. ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبري ملاعمر و اسامه بن لادن) نمونه‏اي از اين فعاليت‏هاست. که سبب بهانه جويي غربي‏ها شد تا مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالفت با تمدن متهم کنند؛ تا جايي که دست قدرت‏هاي استعماري غرب - به خصوص آمريکا - را در منطقه باز گذاشته، زمينه دخالت‏هاي نظامي و سياسي آنان در کشورهاي اسلامي را فراهم ساخته است که افغانستان و عراق دو نمونه بارز اين دخالت‏ها به شمار مي‏آيند. براي آگاهي بيشتر به کتابهاي زير مراجعه کنيد: 1. آيين وهابيت، جعفر سبحاني. 2. وهابيت، مباني فکري و کارنامه عملي، جعفر سبحاني. 3. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1430. 4. وهابيان، علي اصغر فقيهي. 5. خاطرات مسترهمفر (جاسوس انگليسي در کشورهاي اسلامي، ترجمه استاد علي کاظمي). 6. وهابيت از ديدگاه مذاهب اهل سنّت، خالصي خراساني. 7. تاريخ عقايد وهابي، قزويني. 1. شوري، آيه 23. 2. کهف، آيه 21. 3. محمد، آيه 19. 4. توبه، آيه 103. 5. مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب، ج 3، ص 1432. 6. آقا بزرگ تهراني، الذريعه، ج 8، ص 261 موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها