باسلام خدمت شما پرسشگر محترم وهابيت عقيده دارند که ظاهر قران حجت هست ============= پيدايش وهابيت مسلک وهابيت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدي است و علّت اين که آن را به خود شيخ محمد نسبت ندادهاند، به اين جهت است که مبادا پيروان اين مذهب، نوعي شرکت در نام پيامبر را پيدا کنند. محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ق. در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود. او از کودکي به کتابهاي تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جواني، اعمال مذهبي مردم «به خدا» را زشت ميشمرد. وي به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر صلياللهعليهوآله را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افکار و عقايد خود را که قبلاً از سوي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پيريزي شده بود، اظهار نمود و به تبليغ و ترويج و رسميت دادن آنها همت گماشت. پندارهاي وهابيان وهابيان معتقدند که هيچ انساني، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين که اموري را ترک کند. اين امور عبارتند از: 1. به وسيله هيچ يک از رسولان و اوليا، به خداوند توسل نجويد و در صورت توسل، در راه شرک گام نهاده، مشرک ميباشد. 2. زائران به قصد زيارت، به آرامگاه رسول خدا نزديک نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روي قبر نسازند. 3. از پيامبر صلياللهعليهوآله طلب شفاعت نکنند. 4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براي آنان، شرک است. 5. وهابيان بر اين باورند که مسلمانان، در طي روزگار، از آيين اسلام منحرف شدهاند. 6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگواري حرام است. اين منطق خشک و بيپايه، در تقابل با منطق وحي قرار دارد؛ زيرا قرآن در موارد ياد شده، نظراتي صريح و مخالف وهابيان دارد. در قرآن آمده است: 1. «قل لا اسئلکم عليه اجرا الا المودة في القُربي».1 يکي از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذي القري، قبرهاي آنان و تعمير آنهاست و اين راه و رسم، در ميان ملتهاي مختلف جهان وجود دارد و يک نوع سنّت عرفي به حساب ميآيد. 2. «... فقالوا ابنوا عليهم بنيانا... قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا».2 هنگامي که واقعه اصحاب کهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند که آيه متذکر آن ميشود و انتقاد يا لحن اعتراضي نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به اين آيه، هرگز نميتوان تعمير قبور اولياي الهي و صالحان را عملي حرام و يا حتي مکروه قلمداد کرد؛ بلکه اين آيه، به نوعي تشويق ميکند که براي بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاي آنان، بايد کوشا بود. 3. «و استغفر لذنبک و للمؤمنين».3 4. «وصلّ عليهم ان صلاتک سکن لهم».4 آيات فوق نيز بيانگر اين است که طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، کاملاً مؤثر و مفيد ميباشد و موضوع شفاعت پيامبر صلياللهعليهوآله و دعاي آن حضرت، نه تنها در آيات صريح، بلکه در احاديث عامه و خاصه و سيره صحابه نيز مشهود است. انديشههاي سياسي و اجتماعي وهابيان وهابيان قائل به جنگ با ديگر فرقهها و مذاهب اسلامي هستند و مدعياند که يا بايد به آيين وهابيت درآيند و يا جزيه دهند. آنان مخالفان خود را متهم به کفر و شرک ميکنند و اموال، نفوس و ناموس ديگران را حلال ميدانند و آيات مربوط به شرک و کفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق ميکنند که اين، بزرگترين ضربه به پيکر جامعه اسلامي و مسلمانان است.5 با اين تفکر بسته و خشک وهابيت بود که وقتي سعوديها (در سال 1344 ق.) بر مکه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرک بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه پيامبر را شکستند و از بين بردند.6 براي عملکرد و کارهايي که وهابيان در حوزه اجتماع و سياست انجام دادهاند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعي، بايد به کتابهاي تاريخي مراجعه کرد. چهره خشن و متعصب طالبان در افغانستان، در عرصه سياست، حکومت و مردمداري، نمونهاي از انديشههاي وهابيان است. بنابراين، وهابيت هم در نحوه پيدايش و انعقاد تفکّر، مغبوض عالمان فرقههاي مختلف مسلمين بودهاند و هم در نگرش نسبت به مسائل ديني مورد مخالفت عالمان قرار گرفتهاند و اولين کتابي که در رد وهابيت نگاشته شده، کتاب «الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه» بود که به وسيله برادر محمد بن الوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است. در عرصه سياست نيز آنان جاده صاف کن دشمنان دين و اسلام بودهاند. اين آيين و مسلک، ساخته و پرداخته انگليسيها است و همين ننگ براي اين مسلک و پيروان آن کافي است. گسترش وهابيت در ارتباط با گسترش اين فرقه، ميتوان به اين عوامل اشاره کرد: 1. تشديد فعاليتهاي تبليغاتي و فرهنگي وهابيان در داخل ايران و حوزههاي مسلمان نشين خارجي (نظير حوزه قفقاز، بالکان و ساير کشورهاي مجاور ايران) که آمادگي تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران را دارند، مشاهده ميشود. وهابيت به عنوان جرياني انحرافي در جهان اسلام و و ابسته به استعمارگران، وظيفه جلوگيري از تداوم و گسترش اسلام اصيل را بر عهده داشته، ازاينرو، تخريب و ايجاد تزلزل در مباني فکري و اعتقادي شيعيان، به عنوان محور اصلي اين جريان را دنبال ميکند. از اين رو در سالهاي اخير در جهت همسويي با تهاجم فرهنگي و نظامي آمريکا عليه کشورهاي اسلامي و به خصوص ايران، فعاليتهاي تبليغي خود را در ايران توسعه بخشيده است. 2. وهابيت به دليل افکار اعتقادي خاصي که در باب شفاعت، توسل، شرک و مانند آن دارد، در تعارض کامل با مذهب شيعه است؛ هر چند که اکثريت فرقههاي اهل سنت با تفکرات اين گروه مخالفند از اين رو، گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته (اعم از کتاب، مقاله، سخنراني و مانند آن)، با شيعه مقابله کند. 3. خطر بزرگتر اين گروه، روشهاي دور از منطق اسلامي است که در مسائل سياسي و حکومتي در پيش گرفته است. ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبري ملاعمر و اسامه بن لادن) نمونهاي از اين فعاليتهاست. که سبب بهانه جويي غربيها شد تا مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالفت با تمدن متهم کنند؛ تا جايي که دست قدرتهاي استعماري غرب - به خصوص آمريکا - را در منطقه باز گذاشته، زمينه دخالتهاي نظامي و سياسي آنان در کشورهاي اسلامي را فراهم ساخته است که افغانستان و عراق دو نمونه بارز اين دخالتها به شمار ميآيند. براي آگاهي بيشتر به کتابهاي زير مراجعه کنيد: 1. آيين وهابيت، جعفر سبحاني. 2. وهابيت، مباني فکري و کارنامه عملي، جعفر سبحاني. 3. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1430. 4. وهابيان، علي اصغر فقيهي. 5. خاطرات مسترهمفر (جاسوس انگليسي در کشورهاي اسلامي، ترجمه استاد علي کاظمي). 6. وهابيت از ديدگاه مذاهب اهل سنّت، خالصي خراساني. 7. تاريخ عقايد وهابي، قزويني. 1. شوري، آيه 23. 2. کهف، آيه 21. 3. محمد، آيه 19. 4. توبه، آيه 103. 5. مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب، ج 3، ص 1432. 6. آقا بزرگ تهراني، الذريعه، ج 8، ص 261 موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید