آیا کعبه سخن می گوید؟!!

متن سوال: 
مگر کعبه سخن مي گويد؟!!

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم ما خدا را عبادت مي کنيم چون او را توانا بر انجام حاجت هايمان و شنواي درخواست هايمان و بيناي بر وضعمان و ... مي دانيم. مشرکان بت ها يا موجوداتي ... قرآن . سوره صافات . آيات 91- 96 : (حضرت ابراهيم وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهي به معبودان آنها کرد و از روي تمسخر گفت: چرا از اين غذاها نمي خوريد؟ (اصلا) چرا سخن نمي گوئيد؟! سپس ضربه اي محکم با دست راست و با توجه بر پيکر آنها فرود آورد (و همه را جز بت بزرگ در هم شکست) آنها با سرعت به سراغ او (ابراهيم) آمدند. او (ابراهيم) گفت: آيا چيزي را مي پرستيد که با دست خود مي تراشيد؟ با اينکه الله هم شما را آفريده و هم بتهائي را که مي سازيد! به اين ترتيب، ابراهيم تنها در شهر ماند و بت پرستان، شهر را خالي کرده بيرون رفتند، ابراهيم نگاهي به اطراف خود کرد، برق شوق در چشمانش نمايان گشت ! لحظاتي را که از مدتها قبل انتظارش را مي کشيد فرا رسيد ! بايد يک تنه برخيزد و به جنگ بت ها برود!! و ضربه سختي بر پيکر آنها وارد سازد!!! ضربه اي که مغزهاي خفته بت پرستان را تکان دهد و بيدار کند! - بدون شک بت پرستان به خوبي مي دانستند که نه بت ها غذا مي خورند، و نه سخن مي گويند و نه توانايي دفاع از خود را دارند ، بلکه سمبل هايي هستند از خدايانشان ، مانند کعبه در نزد مسلمانان !! - در اينجا به اوج داستان قرآني ابراهيم مي رسيم که حضرت ابراهيم مچ بت هاي بيچاره را گرفته !! - و با شلاق عقل گرايي ! به جان بت ها افتاده که : - چرا از اين غذاها نميخوريد؟! - چرا سخن نميگوئيد؟! - چرا از خود دفاع نمي کنيد؟! و حال آنکه الله ميداند که بت پرستان تنها براي نزديکي به او يا شفاعت است که رو به بتها ميکنند . آيه 18 سوره يونس و بت هايي را به جاي خدا پرستش مي کنند که آن بتان به آنها هيچ ضرر و نفعي نمي رسانند ، و مي گويند که اين بتان شفيع ما نزد خدا هستند - گويا قرآن فراموش کرده که : - مگر کعبه غذا مي خورد ؟!! - مگر کعبه سخن مي گويد؟!! - مگر کعبه در مقابل ضربات از خود دفاع مي کند؟!! - اين چگونه آئيني است که همه پليدي ها و ناداني ها را براي خود مجاز مي شمارد ولي براي دگرانديشان زشت و حماقت مي داند؟!! ما خدا را عبادت مي کنيم چون او را توانا بر انجام حاجت هايمان و شنواي درخواست هايمان و بيناي بر وضعمان و ... مي دانيم. مشرکان بت ها يا موجوداتي که بت ها را مظهر آنها مي دانند را در اين بينايي و شنوايي و برآوردن حاجت شريک خدا مي پندارند از اين رو به پيشگاه بت سجده و نياز مي برند تا حاجتشان را برآورده کند يا بت ها را مقربان درگاه خدا مي دانند و به پيشگاه بت ها سجده و نياز مي برند تا نزد خدا شفيع او شود. خداوند در آيات بيشماري اين دو معنا را نفي مي کند و مي فرمايد بتان شما نه بينايي و شنوايي دارند تا حاجت و نياز شما را ببينند و بشنوند و نه توانايي بر انجام آن دارند و شما بدون دليل آنان را مقربان درگاه خدا شمرده ايد و خدا نه بر شراکت آنها با خودش و نه بر تقرب آنها به نزد خودش به شما دليلي نسپرده است و شما بر خدا افترا مي بنديد و اين افترا بستن به خدا و ديگري را شريک او يا مقرب درگاه او دانستن، از بزرگترين گناهان است. اما ما کعبه، پيامبر، امام و ديگر مقدسات را شريک خدا نمي دانيم و آنها را نمي پرستيم زيرا خداوند از شريک مبرا و منزه است و يکتاي بي انباز است. اما اينان را محبوبان درگاه خدا مي دانيم که خداوند احترام، توجه و اطاعت ما از آنها را خواسته است و خدا حق دارد کسي يا چيزي را مقرب درگاه خود کرده و از ما احترام و اطاعت از او را بخواهد. وقتي براي ما نبوت رسول خدا و وحيانيت قرآن با ادله محکم از جمله با معجزات قطعي ثابت شد، و در اين قرآن ما به به حرمت گذاري نسبت به کعبه که خانه اي سنگي است، دعوت شديم، يا به محبت و اطاعت از پيامبر و امام مأمور گرديديم، ديگر توجه و احترام ما به کعبه و اطاعت و محبت ما نسبت به پيامبر و اهل بيت امر و فرمان خداست و با عبادت و اطاعت مشرکان از بت هايشان که هيچ امري بر آن از طرف خدا وارد نشده است، تفاوت اصولي دارد. خداوند فعال مطلق است و مي تواند به دلايلي که خودش مي داند ما را به حرمت گذاري نسبت به خانه اي سنگي فرا بخواند و به پيامبر و خليلش دستور دهد خانه اي سنگي در حجاز بساز و مردم را به طواف آن فرابخوان. اگر مشرکان هم به فرض محال دليلي خدايي بر عبادت و اطاعت از بتانشان داشتند، کارشان جايز بود و ما نمي توانستيم بر آنان خرده بگيريم که چرا به بتان سنگي که نه مي شنوند و نه مي بينند، احترام مي گذاريد. اما وقتي دليلي ندارند و از سر خود آنان را محبوبان و مقربان خدا شمرده اند، دخالت بيجا کرده و کار او گناه عظيم مي باشد. خلاصه آن که تفاوت اساسي در همين است که بت پرستان سنگ ها را مي پرستيدند و خدايان خود مي انگاشتند و از طرف خدا هيچ اذني نسبت به تقدس آنها نداشتند. اما ما کعبه را خدا نمي دانيم و آن را نمي پرستيم و احترام ما به کعبه به خاطر دستور خود خداست. البته کعبه و اعمال آن پر است از اسرار که براي اطلاعات بيشتر مي توانيد به کتاب صهباي حج تاليف آيت الله جوادي مراجعه بفرماييد. البته بايد دقت داشته باشيم که در بحث هاي علمي حلم را با علم عجين کرده و از قضاوت و نتيجه گيري هاي عجولانه بپرهيزيم.

پربازدیدترین ها