از کجا بدانیم قرآن کلام خداست نه کلام بشری؟

متن سوال: 
از کجا بدانيم قران سخنان خداست و (نعوذ بالله) پيامبر انها را از خود در نياورده است؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
قرآن نسخه هدايت بشر است که آيات آن هم مطابق فطرت و عقل بشر و هم بر اساس منطق و استدلال مي‌باشد به گونه‎اي که مفسران يکي از منابع تفسير قرآن را عقل مي‎دانند براهين مختلفي که در اين کتاب الهي به چشم مي‎خورد شاهد گويايي بر اين مدعاست، بررسي ويژگي‎هاي قرآن و آورنده آن هر عقل سليمي را به اين حقيقت متوجه مي‎سازد که قرآن کتابي است از جانب خداوند حکيم و گفتار بشر نيست با استعانت الهي و با رعايت اختصار به پاره‎اي از ادله عقلي در اين زمينه مي‎پردازيم.
1. تحدّي يا مبارزه‎طلبي قرآن
قرآن ديگران را به مبارزه‎طلبي و همانند‎آوري دعوت مي‌کند اين دعوت که در اصطلاح «تحدّي» نام دارد مشتمل بر قياس و برهان است بدين گونه که «لو کان هذا الکتاب من عند غير الله لامکن الاتيان بمثله، لکن التالي باطلٌ فالمقدم مثله»، اگر اين کتاب، کلام الله نباشد پس کلام بشري است و اگر بشري باشد شما هم که بشر هستيد بايد بتوانيد مثل آن را بياوريد، اگر شما توانستيد مثل آن را بياوريد بشري بودنش اثبات مي‌شود و اگر نتوانستيد معلوم مي‌شود که بشري نيست و اعجازي است که هم اثبات کننده رسالت آورنده آن و حقانيت قرآن است.[1]
اين تحدّي گاهي به کلّ قرآن[2] گاهي به ده سوره[3] و گاهي به يک سوره[4] است که گوياي تخفيف براي همانندآوران است.

انگيزه همانندآوري در مخالفان و ناتواني آنان :
اين در حالي است که مخالفان قرآن بيش‎ترين انگيزه را براي همانندآوري قرآن داشتند آنان اهل فصاحت و بلاغت، متعصب نسبت به آداب و رسوم خويش به ويژه فرهنگ بت‎پرستي و قومي لجوج و سرسخت و متکبر بودند، قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست[5] و بت‎پرستي را امري خرافي مي‎داند.[6] و فخرفروشي آنان را نکوهش مي‎کرد.[7] در عين حال آيات تحدّي آنان را به همانندآوري قرآن ترغيب و تشويق مي‌کرد و پذيرش و عدم پذيرش قرآن را با سعادت و شقاوت جاودانه پيوند مي‎داد،[8] تشويق به کمک گرفتن از کليه نيروهايي که مي‎توانند در همانندآوري قرآن نقشي ايفا کنند[9] دروغگو پنداشتن در صورت ناتواني[10] و دهها انگيزه ديگر.[11]
کتب تاريخ و علوم قرآني افراد متعددي را ذکر مي‎کنند که در صدد همانندآوري قرآن برآمده‎اند که خود با بررسي قرآن به عجز خويش پي برده‎اند يا به آوردن چيزي شبيه قرآن دست يازيده ولي نمونه‎هايي را ارائه دادند که موجبات رسوايي خويش را فراهم آورده و عدم توانايي بشر را از همانندآوري اثبات کرده‌ا‎ند.[12] اين همانند خواهي و مبارزه‎جويي يک دعوت جهاني و تاريخي است و اکنون نيز اين دعوت فراروي جهانيان است و مي‎توانند به جاي گزينش هر جنگ نظامي و اقتصادي و... به دعوت قرآن پاسخ دهند.
اين دليل عقلي علاوه بر اثبات اين‌که قرآن از جانب خداست هم‎چنين ثابت مي‌کند که قرآن موجود همان قرآن مُنزل است که هيچ کس را ياراي مبارزه با آن نيست و اگر کسي هم درصدد چنين کاري برآمده خود را رسوا کرده و عجز خود را اثبات نموده است.

2. هماهنگي آيات
از جمله ادلّه حقانيت و خدايي بودن قرآن هماهنگي و عدم اختلاف بين آيات است قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «اَفلا يتدبّرون القرآن و لو کان من عند غيرالله لوجدوا فيه اختلافاً کثيراً[13] آيا در قرآن تدبر نمي‎کنند و اگر از جانب غير خدا بود در آن اختلاف بسيار مي‎يافتند قرآن طي 23 نازل شده است در مکان‎هاي مختلف و در زمان‎هاي گوناگون و در حالت‎هاي مختلف، گاهي در حال سختي و صعوبت و گاهي در حال سهولت و آساني، گاهي در جنگ و گاهي در صلح، گاه در فقر و فلاکت و گاه در پيروزي و جمع غنائم جنگي، گاهي در سفر بوده گاهي در حضر، گاهي در مکه و گاهي در مدينه، زماني در برخورد با دشمنان و زماني در رابطه با دوستان کتابي که در اين شرايط گوناگون نازل شود و هيچ اختلافي در آن نباشد قطعاً معجزه و از جانب خداست، اين آيه کريمه از طريق قياسي استثنايي اعجاز و حقانيت قرآن را ثابت مي‌کند «مقدم» اين قياس «و لو کان من عند غير الله» است و «تالي» آن «لوجدوا فيه اختلافاً کثيراً».
مي‌فرمايد: شما هر چه که در قرآن تدبر کنيد و تفحص نماييد نه تنها اختلافي در آن نمي‎بينيد بلکه سراسر آن را هماهنگ‎تر و منسجم‎تر مي‎يابيد پس «تالي» قياس که وجود اختلاف است باطل است و اگر «تالي» باطل بود بطلان «مقدم» نيز روش مي‌شود يعني قرآن کتاب بشري نيست بلکه کلام الله و کتاب الله است.[14] اين هماهنگي و جامعيت قرآن توجّه انديشمندان غربي را به عظمت اين کتاب آسماني معطوف داشته است.
جرج ولذ ـ هربرت نويسنده بزرگ انگيسي مي‌گويد: «قرآن کتاب، علمي، ديني اجتماعي، تهذيبي، اخلاقي و تاريخي است، مقررات و قوانين و احکام آن با اصول قوانين و مقررات دنياي امروز هماهنگ و براي هميشه کتاب عمل است.[15]

لئون تولستوي نويسنده شهير روسي تعليمات روشن و فراگير قرآن را مي‎ستايد و مي‌گويد: قرآن مشتمل بر تعليمات روشن، آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه‎اي مي‎توانند از آن بهره گيرند.[16]
ارنست رنان فرانسوي مجذوب کمال و معاني والاي قرآن است او چنين مي‌گويد: در کتابخانه شخصي من هزاران جلد کتاب سياسي، اجتماعي، ادبي و غيره وجود دارد که همه آنها را بيش‌تر از يک بار مطالعه نکرده‎ام و چه بسا کتاب‎هايي که فقط زينت کتابخانه من مي‎باشند ولي يک جلد کتاب است که هميشه مونس من است و هر وقت مي‎خواهم درهايي از معاني و کمال بر روي من باز شود آن را مطالعه مي‎کنم و از مطالعه زياد آن خسته نمي‎شوم اين کتاب، قرآن کتاب آسماني مسلمين است.[17]
اين هماهنگي در آيات، قوانين پيشرفته و معاني والاي آن که همه انديشمندان اعم از مسلمان و غير مسلمان را شيفته خود کرده است دليل عقلي ديگري به حقانيت قرآن است که قرآن از سوي خدا نازل شده است.

3. اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهري متن
به نظر تمام اديبان و سخن‎شناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زيبايي و رسايي) بي‎مانند است. ساختمان ترکيبي کلمات آن و سبک بديع و اختصاصي آن نه سابقه داشته است و نه تقليدپذير ترنّم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد، بشاراتش آرام‎بخش روان و هشدارهايش بيدارگر و غفلت‎زداست لکن تخيّل و وزن و قافيه را بر خود نبسته است نزول قرآن مقارن با شکوفاترين عصر ادبي عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.[18]
در عين حال تمام سخن‎شناسان و سخن‎سرايان در مقابل اوج ادبي قرآن زانوي تواضع زده‎اند، با اختصار به پاره‎اي از عناصر که باعث زيبايي و رسايي وجه ظاهري و سيماي بروني قرآن کريم شده است اشاره مي‌شود:
1. استواري و درستي واژه‎ها؛ 2. خوش‎آهنگي واژه‎ها؛ 3. ادب در گزينش واژه‎ها؛ 4. نکته‎رساني و نکته‎پردازي در گزينش واژه‎ها؛ 5. فراگيري واژه‎ها؛ 6. هماهنگي لفظ و معني؛ 7. چينش استوار قرآن؛ 8. خوش ادايي.[19]
اين ويژگي برتر عقل را به غير بشري بودن قرآن رهنمون مي‎سازد. به ذکر نمونه‎هايي از اين عناصر بسنده مي‎کنيم:
1. استواري و درستي واژه‎ها: يکي از بارزترين کتاب‎هاي بشر نگاشته، غلط‎انگاري‎هاست، گاهي اديبان مشهور و توانمند نيز غلط به کار مي‎برند. در قرآن مجيد نه تنها يک واژه غلط غيرمشهور نيست بلکه يک واژه غلط مشهور هم وجود ندارد ابن هشام اديب توانمند عرب مي‌گويد: «لا غير لحنٌ» به کاربردن واژه «لاغير» اشتباه است آنگاه خود چندين بار اين واژه را به کار برده است.[20]
2. ادب در گزينش واژه‎ها
واژه‎هايي که قرآن درباره هم‎بستري و امور جنسي به کار برده کفايي و عفت‎آميز است از قبيل «رفث»،[21] «مباشرت»[22]، «مس»،[23] لمس «فَأتُوا»[24]، که همگي کنايه عفت‎آميزي از آميزش است.[25]
اين ويژگي برتر عقل را به غير بشري بودن قرآن رهنمون مي‎سازد.

4. اعجاز علمي قرآن
کتاب‎هايي که با درون مايه علمي و در روند علوم تجربي و انساني نوشته مي‎شوند در بستر حرکت پوياي دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغيير و تکامل قرار مي‎گيرند. ليکن قرآن شريف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ايستاده است آکادمي‎ها، کالج‎ها و دانشگاه‎هاي توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمي قرار دهد. ما با باور به اين‌که قرآن کتاب هدايت است نه کتاب ستاره‎شناسي يا زيست‎شناسي به نمود کوتاهي از پيش‎گويي‎هاي علمي قرآن پرداخته که نشانه اعجاز علمي قرآن است و به شرح دو مورد آن بسنده مي‎کنيم:
1. حرکت زميني؛ 2. حرکت منظم ماه و خورشيد؛ 3. قانون زوجيت و فراگيري آن؛ 4. نقش کوه‎ها در اعتدال زمين؛ 5. کمبود اکسيژن در فراسوي زمين؛ 6. امکان پرواز؛ به فراسوي زمين؛ 7. علمي بودن تحريم‎ها و تحليل‎ها؛ 8. مسئله تلقيح؛ 9. وجود حيات در کرات ديگر؛ 10. مسئله جاذبه؛ 11. سقف بودن آسمان؛ 12. خبر از ادوار جنين؛ 13. خاموشي خورشيد؛ 14. نور خواندن ماه و چراغ ناميدن خورشيد، اشاره به مستقل نبودن نور ماه است.[26]
الف) قانون جاذبه عمومي
در آيه دوّم سوره رعد مي‎خوانيم: الله الذي رفع السموات بغير عمدٍ ترونها، خدا همان کسي است که آسمان را ـ بدون ستوني که قابل رؤيت باشد ـ آفريد. قرآن نمي‎گويد آسمان بي‎ستون است بلکه مي‎گويد بدون ستوني است که آن را مشاهده کنيد و قابل رؤيت باشد. امام رضا ـ عليه السّلام ـ در جواب يکي از يارانش بر اين نکته تصريح مي‎فرمايند که ستون‎هايي وجود دارد ولي شما آنها را نمي‎بينيد.[27]

آيا توجيه و تفسيري براي اين سخن غير از ستوني که ما امروز نام آن را «توازن قوه جاذبه و دافعه» مي‎ناميم وجود دارد؟[28]
ب) وجود حيات در کرات ديگر
در آيه 29 سوره شوري آمده است «و من آياته خلقُ السمواتِ والارض و ما بثَّ فيهما مِنْ دابَّه و هو علي جمعهم اذا يشاء قديرُ»؛ و از نشانه‎هاي خدا آفرينش آسمان‎ها و زمين است و جنبندگاني که در آن دو پراکنده ساخته و او توانايي دارد هرگاه بخواهد همه را جمع کند.»
آيا حيات و زندگي مخصوص کره زمين است و کرات ديگر مطلقاً مسکوني نيست؟ تحقيقات اخير دانشمندان به ما مي‌گويد: حيات و زندگي مخصوص کره زمين نيست. در کتاب «حيات در جهان» از انتشارات مجله «لايف» چنين مي‎خوانيم: به طوري که دانشمندان حساب کرده‎اند تنها در کهکشان ما ممکن است ميليون‎ها ستاره وجود داشته باشد که سيارات تابع آنها مسکوني باشند. بعضي قدم را از اين فراتر نهاده و عقيده دارند در بعضي از کرات آسماني موجودات زنده بسيار پيشرفته‎تر از انسان وجود دارند و پيام‎هاي راديويي که از فضا پخش مي‎کنند و ما هرگز قادر به مثل آن نيستيم براي گيرنده‎هاي ما قابل درک است هر چند زبان آن را نمي‎دانيم و نمي‎فهميم.
آيه با صراحت مي‌گويد: خداوند موجودات زنده‎اي را در زمين و آسمان‎ها منتشر ساخته است به خوبي از زندگي موجودات ديگر خبر مي‎دهد.[29]

ادله عقلي ديگري غير از موارد فوق بر خدايي بودن قرآن دلالت دارند که ذکر تفصيلي آنها باعث اطاله کلام مي‌شود لذا فقط به ذکر عناوين آنها بسنده مي‎کنيم.
5. عدم تحريف قرآن ؛ 6. پيش‎گويي‎هاي قرآن؛ 7. معارف بي‎مانند از پيامبران؛ 8. ختم نبوت؛ 9. بررسي ويژگي‎هاي معارف قرآن؛ 10. هماهنگي قرآن با عقل؛ 11. امتيازهاي قوانين قرآن؛ 12. سرسختي مسلمانان در حفظ و نگهداري قرآن؛ 13. حديث متواتر ثقلين و دلالت آن بر جاودانگي قرآن؛ 14. جامعيت و فراگيري قرآن.
در نتيجه، ادله فوق که به تفصيل يا اجمال ذکر شدند همگي دلالت بر اين دارند که قرآن از جانب خداست. خداوند توفيق عمل به دستورات حيات بخش قرآن را به همه عطا فرمايد. انشاءالله.

پي نوشت ها:
[1] . آيت الله جوادي آملي عبدالله تفسير موضوعي قرآن کريم، قم، اسراء، چ اول، 1378، ج 1، ص 138.
[2] . سوره اسراء، آيه 88.
[3] . سوره هود، آيه 13.
[4] . سوره بقره، آيه 23.
[5] . سوره ص، آيه 2 و سوره مريم، آيه 97.
[6] . سوره نجم، آيه 23.
[7] . سوره حج، آيه 9.
[8] . سوره بقره، آيه 24.
[9] . سوره اسراء، آيه 88 و هود، آيه 13 و سوره يونس، آيه 39.
[10] . سوره بقره، آيه 24.
[11] . ر. ک: مصباح يزدي، محمد تقي، قرآن شناسي، ج اول، (انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) )، چ اول بهار 88، از ص 123 تا 141.
[12] . براي آگاهي بيش‌تر از اين نمونه‎ها و ضعف‎شان ر. ک: مصباح يزدي، همان، از صفحه 167 تا صفحه 174 و آيت الله خويي، شناخت و اعجاز قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمي و هاشم هريسي، چ اول، 1361، بي‎جا از صفحه 123 تا 132 و جواب به مدعيان جديد همانندآوري که در اين مرکز تهيه شده و به زودي در سايت انديشه قم در اختيار همگان قرار مي‎گيرد.
[13] . سوره نساء، آيه 82.
[14] . آيت جوادي آملي، عبدالله، قرآن در قرآن، نشر اسراء، چ دوّم، 1378، ص 139 و 140.
[15] . سيد مصطفي علوي، قرآن در آيينه بزرگان، انتشارات بحرالعلوم، قزوين، چ اول، 1378، ص 119.
[16] . سيد مصطفي علوي، همان صفحه 118.
[17] . صداقت، سيد علي اکبر، قرآن و ديگران، نشر روح، بي‎تا ص 22.
[18] . ر. ک: سعيدي روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) : چ اول تابستان 77، ص 104.
[19] . ر. ک: عرفان حسن، اعجاز در قرآن کريم، ناشر دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، چ اول، 1379 از ص 47 تا 101.
[20] . ر. ک: ابن هشام الانصاري، مغني اللبيب، الناشر: مکتبه سيدالشهداء، قم، سنه الطبع: 1406 هـ.
[21] . سوره بقره، آيه 187.
[22] . همان.
[23] . آل عمران، 47، مائده، 7.
[24] . سوره بقره، آيه 222.
[25] . ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 45 تا 102.
[26] . ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 150 تا 160.
[27] . السيد هاشم البحراني، البرهان في تفسير القرآن، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيل، بي‎تا، ج 2، ص 278.
[28] . ر. ک: ناصر مکارم شيرازي و همکاران، همان صفحه، 1460 و آيت الله سبحاني، جعفر الهيات و معارف اسلامي، نشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، چ سوّم، 1372، از ص 331 تا 334.
[29] . مکارم شيرازي، ناصر، همان، ص 159.

موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها