سلام وقت بخير آيه فوق هيچ ارتباطي با ولي خدا بودن علي (ع) ندارد، واساسا آيه شريفه در صدد بيان موضوع ديگر است (خود شما هم فرموديد که خدا ولي ندارد و علي هم ولي مردم است نه ولي وسرپرست خدا و اگر در اذان هم گفته مي شود علي ولي الله است مراد اين است که علي سرپرستي است براي مردم که از طرف خدا انتخاب شده ) با اين توضيح که،خداي متعال به پيامبرش (ص) مي فرمايد: «وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ شَرِيکٌ فِي الْمُلْکِ وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ؛ (1) بگو حمد و سپاس مخصوص خداوندي است که نه فرزندي براي خود انتخاب کرده و نه شريکي در حکومت و مالکيت جهان دارد، و نه سرپرستي براي حمايت در برابر ذلت و ناتواني و چنين خدايي با چنان صفات از هر چه فکر کني، برتر و بالاتر است؛ بنا بر اين او را بزرگ دار و به عظمت بيانتهايش آشنا شو ؛ (وَ کَبِّرْهُ تَکْبِيراً ). در آيه فوق به سه قسمت از صفات خدا اشاره شده که با توجه به فرمان ذيل آيه به چهار صفت تکميل ميشود: نخست نفي فرزند است، چرا که داشتن فرزند هم دليل بر نياز، هم جسماني بودن، هم شبيه و نظير داشتن است. خداوند نه جسم است و نه نياز دارد و نه شبيه و نظير! دوم ، نفي شريک است چرا که وجود شريک دليل بر محدوديت قدرت و حکومت، و يا عجز و ناتواني، و يا وجود شبيه و نظير است. ميدانيم خدا از همه اين صفات پاک است. قدرتش همچون حکومتش نامحدود و هيچ شبيهي براي او نيست. سومي ، نفي ولي و حامي در برابر مشکلات و شکست ها است. نفي اين صفت نيز از خداوند بزرگ و بي نهايت بديهي است. اين آيه هر گونه کمک کار و شبيه را از خداوند نفي ميکند، چه آن کس که پائينتر باشد (همچون فرزند) و آن کس که همسان باشد (همچون شريک) و آن کس که برتر باشد (همچون ولي). (2) با اين تو ضيح روشن شد که آيه هيچ ارتباطي با ولي خدا بودن علي (ع) ندارد، زيرا هيچ شيعه اي نگفته و نمي گويد که خدا محتاج کمک علي است، بلکه مي گويد چون علي (ع) دوست و محبوب خدا و سرپرست تعيين شده از طرف خداست و خدا او را به ولايت و زعامت مومنان پس از پيامبر( ص) انتخاب کرده و از همه مسلمانان خواسته ولايت اورا بپذيرند و از او اطاعت کنند ، اما امام علي (ع) ,طبق آيات قرآن , بخصوص آيه دوم يکي از اولياي خدا به شمار آمده است و بر ولايـت وي بـر مومنان تصريح شده انما وليکم اللّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزکوه و هم راکعون ؛ (3) تـنـهـا سـرپـرسـت شـما خدا و رسول او و کساني هستند که ايمان به خدا و به پيامبرش آورده اند و نماز را به پاي مي دارند و در حال رکوع , زکات مي دهند . اين مطلب در صـحـاح و مـسـانـيـد اهل سنت نيز تصريح گرديده (4) که آيه شريفه در مقام و منزلت علي (ع) نازل شده است، آن گاه که در حال رکوع , انگشتر خود را به فقير بخشيد. وقتي اين آيه نازل شد , حسان بن ثابت اين واقعه را چنين به نـظم درآورد :فانت الذي اعطيت اذا انت راکع فدتک نفوس القوم يا خير راکع فانزل فيک اللّه خير ولايـه و بينها في محکمات الشرايع ؛ يا علي ، کسي هستي که در حال رکوع , بخشش نمودي جان ها فداي تو باد اي برترين رکوع کنندگان . پس خدا بهترين ولايت را درباره تو برمومنان فرو فرستاد . وعلي سرپرست انتخاب شده از طرف خداست. با اين توضيح ولايت او در استمرار ولايت خداوند خواهد بود . به هر حال با اين توضيح روشن شد که مفهوم اين دو آيه ارتباطي با هم ندارند. زيرا همانطور که گفته شد آيه اول در باره نفي شريک و کمک کار و ... بحث مي کند و آيه دوم در باره مقام امام علي (ع) است که از طرف خدا بعنوان ولي و سرپرست مو منان قرار داده شده است . پي نوشت ها: 1. اسراء (17) آيه ،111، 2. مکارم شيرازي ، تفسير نمونه ، چاپ هيجدهم ، تهران ، دارالکتب الاسلاميه، 1362 ش ، ج4،ص 424 و ج12، ص 331. 3. مائده (5) آيه 55. 4. عبدالحسين شرف الدين ، رهبري امام علي در قرآن و سنت (تر جمه المراجعات )، محمد جعفر امامي چهارم ، تهران ، چاپخانه سپهر ،1383 ش ، ص 278 .
نظر خودتان را ارسال کنید