سلام وقت شما بخير تاريخ حداقل سه بار زنداني شدن حضرت را گزارش کرده است. به نظر ميرسد اولين باري که ايشان توسط خلفاي عباسي به زندان افتاده باشند مربوط به سالهاي 254 يا 255 باشد. گزارشي که اين واقعه را در اختيار ما قرار داده اشاره به زندان افتادن امام عسکرى و برادرش دارد. با توجه به آغاز امامت امام عسکري عليه السّلام در سال 254 ق، آمدن دو برادر به زندان بايد در همين سالها باشد.در اين خبر آمده است که حضرت به زندانيان فرمود: اگر فلان مرد (حضرت اشاره به يکي از زندانيان نمود مدعى بود علوى است) در ميان شما نبود، مى گفتم پس از چه مدتى از اين زندان رها مى شويد؛ زيرا او شما را زير نظر گرفته و حرکاتتان را به خليفه گزارش مى کند. يکي از زندانيان به نام ابو هاشم مى گويد: روزى ما اين مرد را غافلگير کرده و کاغذى را که در آن درباره تک تک ما گزارشهاى بدى براى خليفه آماده کرده بود از لباسش درآورديم.[1] گزارش بعدي از زنداني بودن حضرت مربوط به زمان خلافت «مهتدى عباسي» (255- 256) است. اين خليفه مدعى بود که عمر بن عبد العزيز عباسيان است. ابو هاشم جعفرى که در آن دوران در زندان بوده است، ميگويد: در دوران مهتدى، هنگامى که در زندان بودم، امام عسکرى عليه السّلام را به زندان آوردند. با کشته شدن مهتدى در سال 256 خدا جان او را از خطر مرگ رهانيد؛ زيرا خليفه قصد کشتن آن حضرت را داشت.[2] چنان که نقل شده امام عسکرى بار ديگر در خلافت «معتمد عباسى» (256- 279) زندانى شدند. در روايتى آمده که آن حضرت در سال 259 ق در زندان معتمدعباسى بوده و «على بن جرين» زندانبان او بوده است. او در پاسخ معتمد که درباره امام از وى سؤالاتى نموده، چنين گفته است: همواره روزها روزه دار و شبها مشغول نماز است.[3] همچنين صيمرى در کتاب «الاوصياء» روايت کرده که گفت: من خود خط ابو محمد عسکرى عليه السّلام را هنگام خروج از زندان معتمد ديدم که اين آيه را نوشته بود: يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ.[4] به نظر مي رسد سومين زندان حضرت نيز متعلق به همين سال يعني سال 295 ق باشد. گزارش زير را مي توان به عنوان تاييد ارائه نمود: به احتمال قريب به يقين اين زندان براى امام در سال 259 اتفاق افتاده است و شاهدى که در درستى اين مطلب وجود دارد روايت ذيل است: کشّى در کتاب «رجال» خود به نقل از محمد بن ابراهيم سمرقندى آورده است: عازم حج بودم که ... سخن از فضل بن شاذان به ميان آمد و گفتند: او به دليل نفخ معده به شدت بيمار است. در ميانه راه ... نزد محمد بن عيسى عبيدى که شيخى فاضل بود ... رفتم. در خانه او عده اى را که با حالتى افسرده و مغموم نشسته بودند ديدم، علت را جويا شدم، گفتند: ابو محمد (امام عسکري) عليه السّلام زندانى شده است. من سفر خود را دنبال کرده و در بازگشت باز نيز دوباره به ديدن محمد بن عيسى رفتم. اين بار او را با چهره اى شاد و سرحال ديدم، چگونگى اوضاع را از وى پرسيدم، جواب داد: امام آزاد شده است... اگر چنانکه مشهور است بپذيريم که فضل بن شاذان در سال 260 وفات کرده است، به طور طبيعى بايد بگوييم امام در اواخر سال 259 قبل از ذى حجه در زندان بوده است.[5] پي نوشت: [1] . اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 432؛ مجلسي، بحار الانوار، ج 50، ص 254؛ قطب راوندي، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 182. [2] . مجلسي، بحار الانوار، ج 50، ص 313؛ شيخ طوسى، الغيبه، ص123. [3] . مجلسي، بحار الانوار، ج 50، ص 314. [4] . صف، آيه 8. [5] . رسول جعفريان، حيات فکري و سياسي امامان شيعه، ص544-546.
نظر خودتان را ارسال کنید