انسان نئاندِرتال از دیدگاه قران

متن سوال: 
سلام. من سينا هستم يه روز توي کلاس نشسته بوديم و معلم درباره ي ناندرتال ها براي ما صحبت کرد حتما مي دونيد ناندرتال ها به خيلي سال ها قبل بر مي گردن مثلا به زمان قبل حضرت ادم و حوا که اولين انسان هاي روي زمين بودن . سوال اصلي من و بچه هاي مدرسه اين هستش که خداوند در قران در قران که اسم سورش رو هم بلد بودم مي فرمايد مي خوام انساني بوجود بياورم که فرشتگان مي گويدند دوباره مي خواهيد خون و خونريزي و جنگ و جدال راه بيفتد. اگه اين هست خوب ما اولين انسان ها نيستيم و قبل از ما هم کسايي بودن و براي همين در قران خداوند مي فرمايند که ما اولين کسايي هستيم که درون زمين هستيم حالا اگه اين جوري باشه که همه چي به هم مي خوره اگه مي شه جواب من رو خيلي خيلي زود بدين چون معلم ما از بچه ها جواب خواسته اگه مي شه راهنمايي کنيد. سينا 16 ساله.

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
براي درک بهتر اياتي که اشاره کرديد اگر به ايات قبل و بعد آيه 30 سوره بقره توجه دقيق‏تر داشته باشيد، پاسخ پرسش‏هاى خود را خواهيد يافت.
البته درباره آيه 30سوره بقره و اعتراض فرشتگان دو نظريه هست؛
نظريه اول: فرشتگان در پاسخ خداوند که فرمود:« مي خواهم در زمين خليفه اي قرار دهم.» به خاطر سابقه ذهني که از «موجودات زميني» پيشين داشتند مسئله خونريزي و فساد و نابودي را مطرح کردند.
نظريه دوم: ملايک با ملاظه خصايص وجودي انسان بويژه اختيار و نفس اماره و نيز اين که عالم ماده عالم تزاحمات است دريافتند که کار بشر روي زمين به خونريزي کشيده خواهد شد.اين احتمال به دلايلي درست تر به نظر مي رسد.
اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهي آدم ابوالبشر و انسان هاي کامل از اين نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه و يکسونگري آنان کرد. از اين رو اگر چه احتمال انقراض آدم هايي بدون استعداد مقام خلافت الهي وجود دارد اما نظريه اول که اعتراض فرشتگان با توجه به ويژگي موجودات زميني بوده قابل توجه است. به ويژه در آيه شريفه نخست سخن از آدم به ميان نيامده تنها سخن از آفرينش موجودي در روي زمين مطرح شده که فرشتگان تنها به اين جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند.

اما مطلبي را که در خصوص وجود انسان هايي قبل از انسان فعلي که از نسل حضرت آدم(ع) مطرح فرموديد به صورت هاي گوناگون در روايات مطرح شده است مثلا امام باقر(ع) به جابر بن يزيد مي گويد: گويا تو گمان مي کني که خداوند فقط اين عالم را آفريد و بس و همچنين گمان مي کني که خداوند بشري غير از شما نيافريده است؟ آري به خدا قسم خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفريد و تو در آخر اين عالم ها و آدم ها هستي (خصال، ج 2، ص 450 و نيز بحارالانوار، ج 63، ص 82 - 83).
برخي از انديشمندان اسلامي بر اساس اين روايات معتقدند که «آدم(ع)» نخستين انساني نبوده که گام بر روي کره خاکي نهاده است، بلکه قبل از او انسان هاي ديگري بوده اند که به دلايل نامعلومي نسلشان منقرض گشته است (منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج 4، ص 94 ؛ قاموس قرآن، سيدعلي اکبر قريشي، ج 1، و 2، صص 49 - 50).
در خصوص خلقت آدم ديدگاه هاي گوناگوني مطرح شده است از جمله:
1. پيش از حضرت آدم، هيچ موجودي از آدم يا شبيه آدم وجود نداشته و حضرت آدم يک دفعه و به طور مستقل خلق شده است.
2. پيش از حضرت آدم موجوداتي شبيه آدم و جن بوده اند و سپس يا از بين رفته اند و يا هنوز هم وجود دارند.
3. پيش از حضرت آدم، آدم وجود داشته ولي تکامل نايافته بود و به هر دليل از ميان رفته و منقرض شده اند و آنگاه حضرت آدم بدون ارتباط با آدم هاي گذشته به طور کامل مستقل آفريده شده اند.
از مجموع آيات قرآني اين نکته به دست مي آيد که سرسلسله افراد انساني موجودي به نام حضرت آدم(ع) بوده است و افراد نسل او بر اثر نطفه هايي که در رحم مادرانشان انعقاد پيدا مي کنند، ايجاد مي شوند اما اين که خود آدم چگونه پيدا شده از جمع آيات به اين نتيجه مي رسيم که او از خاک آفريده شده است و پس از طي مراتبي چون گل چسبنده و چکيده اي از گل و تبديل آن به گل خشکيده و تکميل اندام شايستگي دميده شدن روح را پيدا کرده و به صورت موجودي کامل در آمده است.
از سوي ديگر وقتي مجموع آياتي را که در خصوص ارزش و مقام انسان نازل گشته بررسي مي نماييم، به اين حقيقت واقف مي شويم که قرآن کريم انسان را يک نوع مجزا از حيوان مطرح مي کند به عنوان موجودي که اختلاف ذاتي و ماهوي با موجودات ديگر دارد در حالي که در نظريه چهارم پيش گفته مسأله اختلاف ذاتي و ماهوي ميان انسان وحيوان مطرح نيست بلکه انسان هم حيواني است که نظام فيزيولوژي پيچيده تري دارد نه اين که نوعي مجزا از حيوان باشد (نگا: روم / 20 ؛ آل عمران / 59 ؛ سجده / 7 و 8 ؛ مؤمنون / 12 ؛ صافات / 11 ؛ حجر / 26 - 29 ؛ الرحمن / 14 ؛ نساء / 1 ؛ اعراف / 189 ؛ زمر / 6 ؛ انعام / 98 ؛ حجرات / 13 ؛ نحل / 4 ؛ يس / 77 ؛ دهر / 2 ؛ قيامت / 37 - 38 ؛ فرقان / 54 ؛ مرسلات / 20 ؛ علق / 2 ؛ نوح / 17 - 18 و ... نيز نگا: مباني انسان شناسي در قرآن، صص 73 - 81 ؛ تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 288 ؛ الميزان ، ج 16 ، ص 384 - 388 ، ج 4، ص 224 - 225 و...).
با جمع بندي آيات فوق و روايات مطرح شده در خصوص وجود انسان هايي قبل از حضرت آدم مي توان به نظريه سوم اذعان نمود، بدين بيان که پيش از حضرت آدم(ع) انسان هاي تکامل نايافته اي بوده اند که از بينش و آگاهي حضرت آدم(ع) و نسل او برخوردار نبودند اين آدميان در قالب و صورت حيواني نبوده اند و نيز تنها زندگي غريزي بر آنها حاکم نبوده است ولي به شکل انسان کنوني که داراي زندگي توأم با آگاهي و مسؤوليت باشند نيز نبوده اند، نسل اين انسان ها به دلايلي که فعلا بر ما مجهول است منقرض شده اند و آنگاه خداوند متعال حضرت آدم(ع) را به صورت کاملا مستقل و مجزا با اوصاف و ويژگي هاي منحصر و مختص به خود از گل آفريد؛ انساني که داراي آگاهي، بينش، تعقل چشمگير و.. بود و انساني که گل سر سبد جهان هستي و نمايانگر اوصاف الهي است.
و...
موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها