باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
به طور خلاصه در مورد سيادت مي توان بيان داشت که:
سيد به معناي آقا و اطاعت شده، رئيس و بزرگ آمده است. سيادت عنواني است اعتباري، نه تکويني و عنواني است براي مردان و زناني که در طول نسب خويش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ دوم رسول خدا) ميرسند. هر کس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف يا فرزندان او برسد، سيد محسوب ميشود.(1)
اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بني هاشم ميگويند. برخي از اينان به عموهاي پيامبر مثل ابوطالب ، عباس و حمزه ميرسند. بنابراين فرزندان عباس عموي پيامبر که اصطلاحاً به آنان بني عباس ميگويند، سيد محسوب ميشوند. فرزندان ابوطالب به نامهاي طالب و عقيل و جعفر طيار و علي(ع) و نسل آنان (تا کنون هر چه هستند) سيدند. پيامبر اسلام از جهت پسرانش (طيب و طاهر و قاسم و ابراهيم) چون در کودکي از دنيا رفتند، نسلي ندارد و فقط از طريق حضرت فاطمه زهرا(س) نسلش ادامه پيدا کرد که فرزندان حضرت زهرا به نامهاي حسن و حسين و زينب و ام کلثوم از طريق پدرشان علي(ع) سيد بودند.
تمامي ائمه معصومين و فرزندانشان از طريق علي(ع) به هاشم ميرسند و سيد هستند.
بنابراين سيادت تنها انتساب به پيامبر نيست، بلکه از جهت انتساب به طالب و علي و عقيل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهاي پيامبر نيز سيادت حاصل شده و حضرت علي(ع) سيد بوده است و فرزندان او نيز سيد هستند.
چون نسل پيامبر بيش تر مورد توجه مسلمانان بود و نسل حضرت از دخترش فاطمه(س)و علي(ع)مي باشند ، بيش تر مورد توجه و احترام هستند . لذا آنان از بين بقيهء سادات معروف تر ومشخص تر هستند.
روايات فراوان در فضيلت ذريه و خاندان پيامبر بيان شده که حکايت از ارزش و جايگاه بلند انتساب به پيامبر دارد. پيامبر اسلام(ص) فرمود: هر خويشي و سنتي در روز قيامت گسيخته مي شود، جز خويشي با من، خواه نسبي باشد يا سببي .(2) امام رضا(ع) نيز فرمود:ما خاندان نبوت حقي که بر مردم داريم، به خاطر پيامبر(ص) است. هر کدام که حق خود را که به برکت پيامبر بر مردم واجب شده، از مردم بستاند، ولي متقابلاً حق مردم را ادا نکند، حقش ساقط خواهد بود ،(3) بنابراين روايت، همان گونه که سادات بر مردم حق دارند، مردم نيز بر آن ها حق دارند. در ضمن همان گونه که سادات از ارج و منزلت برخوردارند، به همان اندازه لازم است مراقبت بيشتري بر کردار خود داشته باشند. اگر کسي بتواند نسبت معنوي به پيامبر پيدا کند و خود را در راه و اهداف عالي پيامبر اسلام قرار دهد و تقوا و پرهيزگاري پيشه کند، مطمناً چنين شخصيتي مقام و جايگاه برتري خواهد داشت.
در فقه براي سادات احکام خاصي آمده است، مثلاً گرفتن زکات از غير سيد بر آنان حرام است.(4) تفصيل اين احکام در کتاب هاي فقهي بيان شده است.
و در توضيح لازم به ذکر است که:
خدا در قرآن ملاک برتري و امتياز انسان ها را به تقوا مي داند: اي مردم!ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد [اينها ملاک امتياز نيست] . گرامي ترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است و خداوند دانا و آگاه است .(5)
در جامعه مردم از قبايل و اصناف گوناگوني هستند و اين عرف مردم است که امتياز و قراردادهاي خاصي بين خود دارند، مثلاً به فردي که داراي خاندان معتبر و يا ريشه و اصالت است، بيشتر از ديگران احترام مي گذارند و اين مسئله اي کاملاً طبيعي است و يا شخصي که به نوعي از ريشه و اصالت برخوردار نيست ، او را به چشم ديگري مي بينند، مگر آن که با تلاش و جديت اعتبار و آبرو کسب کند. البته بايد دانست اين گونه مسائل فقط مربوط به دنيا است و در آخرت تمام افراد در گرو عمل و سعي خويش هستند، نه آن که چون منتسب به فلان قبيله هستند، پس مي بايست آقايي داشته باشند. احترام به افراد به ريشه و نسبت فرد بر مي گردد. اگر مردم به شخصي که سيد است، احترام مي کنند، احترام به پيامبر گرامي اسلام(ص) است. اگر چنين موقعيتي موجب سوء استفادة فرد شود، بايد جلو آن را گرفت، مثلاً سيدي متجاهر به فسق و گناه باشد و گناه به شکل علني از او ديده شود. سيادت دليل نمي شود که از دفتار او چشم پوشي کرد و چون سيد است، از جدّش ترسيد!
پيامبر اکرم(ص) در حديثي فرمود: اگر عبد و بندة حبشي (سياه چهره) در اطاعت خدا باشد، از سيد و آقاي قريشي [طايفه اي که داراي شرافت بودند و پيامبر از ميان آن ها برخاست] که معصيت کار باشد ، بهتر است .
امام صادق(ع) فرمود: در روز قيامت کسي جز به عمل گرامي داشته نمي شود ... .
به درستي که گرامي ترين شما نزد خدا با تقواترين مشا است و دليل اين مطلب قول خداون متعال است: هنگامي که در صور دميده شوه (هنگام قيامت) نسب و ارتباطي در آن روز وجود ندارد. .(6)
پس سيادت و آقايي عده اي به شرط حفظ آن فقط براي اين دنيا است، اگر چه ديگر افراد جامعه مي توانند با تلاش و کوشش به مراحل عالية عرفاني و اخلاقي برسند. آقايي فقط در سيادت ختم نمي شود. بسيار زشت و بد است که افرادي در اين مرام به سوء استفاده برخيزند. چون دنيا ضامن هيچ انساني نيست، حتماً در آن دنيا عقوبت مي شوند.
يي نوشت ها:
1. عروة الوثقي، ج 2، کتاب الخمس فصل 2، مسئله 3
2. معارف و معاريف، ج 6، ص 149
3. همان.
4. توضيح المسائل مراجع، ج 2، مسئلة 1955.
5. حجرات (49) آية 13.
6. بحارالانوار، علامه مجلسي ، ج 7، ص 239.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید