باسلام خدمت شما پرسشگر محترم به اين سوال شما يک پاسخ مختصر وجود دارد و يک پاسخ مفصل: پاسخ مختصر در خود سوال شما وجود دارد اولا گفته ايد ارتباط و دوستي شما ديوانه وار است.رفتاري که از سر ديوانه واري باشد بسيار عاقبت بدي دارد. انسان عاقل براي آينده خود و يک عمر خود ديوانه وار تصميم نمي گيرد. دوم گفته ايد که اين پسر اخلاق خوبي ندارد. با اينکه افراد در اينگونه ارتباط عاطفي سعي مي کنند نکات منفي خودشان را بپوشانند و خود را خوش اخلاق نشان دهند اما شما خوشبختانه متوجه اخلاق بد ايشان شده ايد.چيزي که در زندگي اينده حرف اول را مي زند اخلاق خوش است.زندگي با افراد بد اخلاق جهنم است.اخلاق افراد چون در طول سالها شکل گرفته بعد از ازدواج هم تغيير نمي کند .لذا دلتان را به تغيير ايشان خوش نکنيد. اين ارتباط و دوستي عواقب بسيار بدي را براي شما دارد . ازدواج و صيغه هم بدون اذن و رضايت پدر دختر شرعا جايز نيست. لذا براي خودتان ارزش و کرامت قايل باشيد و آبرو و شخصيت خودتان را با ايت آينده خودتان را با اين دوستي ها و ارتباطات تباه نکنيد. ممکن است دخترها در محبتي که دارند صداقت داشته باشند .اما معمولا پسرها هدفشان از ابراز محبت عشق قلبي نيست.اين يک ترفند براي رسيدن به خواسته هاي شهواني و شيطاني خودشان و اغفال دختران است. اگر کسي واقعا بخواهد شما را به عنوان همسر انتخاب کند تنها راه صداقت حرفش اين است که به صورت رسمي به همراه خانواده اش از خانواده شما خواستگاري کنيد. هر چه غير از اين راه باشد مقدمه اي براي فريب و سوء استفاده است. به علاوه شرعا هم اين دوستي ها و ارتباطات حرام است اما پاسخ مفصل تر پيامدهاي روابط دختر و پسر پيش از ازدواج از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه ميتوان به اين امر پرداخت. به طور کلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود: 1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شکل ميگيرد، ولي با کمي دقّت فهميده ميشود، روح حاکم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي کور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را کور و کر مي کند. در حالي که تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکيه بر عقلانيّت و خردورزي ممکن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را کور ميسازد و اجازه نميدهد تا يک تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها که در فضايي آکنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترک را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد. 2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشکلي را براي دختران و پسران حل نميکند بلکه بر مشکلات آنان ميافزايد. اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شکلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت. پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از کجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از کجا معلوم که در آينده با اين که همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نکند؟ دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد. بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده که سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد. 3. افت تحصيلي يا رکود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بکنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمرکز نيروهاي فکري وروحي است. دلمشغولي و اضطرابي که در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميکنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمرکز بيشتر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند. 4. عدم اسقبال از تشکيل کانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شکل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاک با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط که مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد که اين روابط عادي شده و به جدايي مي کشد. حس تنوع طلبي انسان از يک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشکيل خانواده نروند جامعهاي که از تشکيل کانون خانواده استقبال نکند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شکوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و کمالات والاي انساني در پرتو تشکيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد. 5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد. بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است. 6. محروميت از ازدواج پاک: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاکيها و نجابت است. دختراني که در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود که آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاک را از دست بدهند.. با استفاده از مطالب سايت پرسمان موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید