از مجموع احکام و برخوردهاى اسلام نسبت به مسأل? برده دارى وکنيز داري، چنين استنباط مىشود که اسلام به مبارز? با پديد? بردهدارى برخاسته است تا در فرصت مناسب آن را ريشه کن کند. قرائن و مدارک بر اين نظر و روش شريعت اسلامى را در مناسبتهاى مختلف مىتوان مشاهده کرد. امروزه چون موضوع بردگي و کنيزي از گردون? جامعه بشري خارج شده است، از نظر اسلام نيز جايز نمىباشد. برده گيرى در عصر اسلام از قبيل مقابل? به مثل بود(يعنى کفار نيز از مسلمانان در حال جنگ برده مىگرفتند) که مقابله به مثل امرى مورد قبول عقل و عقلا مىباشد و امروز به کلى عرف زمان تغيير کرده و بردهگيرى برطرف شده است. و فرض اين که برده گرفتن مجدداً در عرف زمان ما رايج شود و امر به قهقرا بازگردد فرض بسيار بعيدى است و اگر فرضاً چنين شد طبعاً اسلام از روى اضطرار و مقابله به مثل به آن تن خواهد داد. پس هماکنون حکم بردهگيرى و بردهدارى به لحاظ عدم تحقق موضوع آن فعليّت ندارد. منبع: نجفآبادى، حسين على منتظرى، حکومت دينى و حقوق انسان، در يک جلد، ارغوان دانش، قم - ايران، اول، 1429 ه ق
نظر خودتان را ارسال کنید