جواب سؤال اول : توسل ، يعني واسطه قرار دادن ، انبياء ، امامان و صالحان به پيشگاه خداوند چنانچه خداوند، در قرآن کريم ميفرمايد : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ . المائدة / 35 . اي کساني که ايمان آوردهايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيلهاي بجوييد . اين آيه به تمامي مؤمنين دستور ميدهد که به هر وسيلهاي که سبب تقرب به خداوند ميشود تمسک بجويند ؛ بنابراين تقرب به خداوند بدون وسيله و واسطه امکان ندارد حضرت زهرا سلام الله عليه ميفرمايد : وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه . تمام آنچه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسط? خداوند در ميان خلقش هستيم . شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص211 و السقيفة وفدک ، ص 101 و بلاغات النساء ، بغدادي ، ص 14. و از عايشه در بار? خوارج نقل شده است که پيامبر فرمود : هم شرّ الخلق والخليقة ، يقتلهم خير الخلق والخليقة ، وأقربهم عند اللّه وسيلة . شرح نهج البلاغة ، ج2 ، ص267 از مسند احمد ؛ اما اين روايت را دستان امانتدار اهل سنت حذف کردهاند . و المناقب ، ابن المغازلي ، ص56 ، ح 79. خوارج ، بدترين خلائق هستند ، آنها را بهترين فرد از ميان خلائق که نزديکترين وسيله به خداوند هستند ، خواهد کشت . مراد حضرت علي عليه السلام است . و از أبي هريره در بار? قص? حضرت آدم نقل شده است : يا آدم هؤلاء صفوتي... فإذا کان لک لي حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبي: نحن سفينة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلک، فمن کان له إلى الله حاجة فليسألنا أهل البيت . فرائد السمطين ، ج1 ، ص 36 ح 1 و المناقب للخوارزمي ، ص 318 ، ح 320 . اي آدم ! اينها ( اهل بيت ) برگزيدگان من هستند ... هر وقت حاجتي داشتي اينها را واسطه قرار بده . پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند : ما کشتي نجات هستيم ، هر کس سوار اين کشتي شد ، نجات خواهد يافت و هر کس سر پيچي کند ، هلاک ميشود ، هر کسي حاجتي به سوي خداوند دارد ، بايد ما اهل بيت را واسطه قرار دهد . و سيوطي نقل ميکند که حضرت آدم به درگاه خداوند چنين استغاثه ميکرد : اللهمّ إنّي أسألک بحقّ محمد وآل محمد سبحانک لا إله إلا أنت، عملت سوءً، وظلمت نفسي فاغفر لي إنّک أنت الغفور الرحيم، فهؤلاء الکلمات التي تلقى آدم . الدر المنثور ، ج1 ، ص 60. بار خدايا ! از تو درخواست ميکنم به حق محمد و آل محمد که تو پاک و منزهي و غير از تو خدايي نيست ، من کاري بدي کردم و به خود ظلم نمودم ؛ پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهربان هستي ... . و همچنين آيات بسياري در قرآن کريم وجود دارد که توسل به غير خداوند را مشروع ميداند ؛ از جمله : يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِينَ . يوسف / 97 . گفتند: «اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بوديم » در اين آيه خداوند داستان برادران حضرت يوسف عليه السلام را يادآوري ميکند که آنها بعد از پيشيماني از کردارشان به پيش حضرت يعقوب عليه السلام آمدند و از او که پيامبر خدا بود درخواست کردند که از خداوند براي آنها طلب بخشش کند . حضرت يعقوب هم نگفت که چرا خودتان مستقيماً سراغ خداوند نميرويد و به من متوسل شدهايد ؛ بلکه به آنها وعده داد که از خداوند براي آنها طلب بخشش خواهد کرد : قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ . يوسف / 98 . گفت : « به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، که او همانا آمرزنده مهربان است » . همچنين خداوند در آي? 64 سور? نساء ميفرمايد : وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا . و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر [ نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى کرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند . اين آيه نشان ميدهد که بايد براي طلب بخشش از خداوند واسطه و وسيل? آبروداري را پيدا کرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد . جواب سؤال دوم : شفاعت ، واسطه شدن ، انبياء ، امامان و صالحان ببن خدا و خلق در قيامت براي بخشيده شدن گناهاني است که از مؤمنان سر زده است . شفاعت در قيامت ، با شرائط و خصوصياتي که در بار? آن ذکر شده است ، از ضروريات تمامي مذاهب اسلامي و مورد اجماع تمامي علماي مسلمان است که آيات بسياري در قرآن کريم آن را تأييد ميکند ؛ از جمله : وَلَسَوْفَ يُعْطِيکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى . الضحي / 5 . و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى . وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا . الإسراء / 79 . و پاسى از شب را زنده بدار ، تا براى تو [ به منزله ] نافله اى باشد ، اميد که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند . تمامي مفسران شيعه و سني بر اين مطلب اتفاق دارند که مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است که خداوند آن را به پيامبرش وعده داده است . فخر رازي از علما و مفسرين بزرگ اهل سنت در اين باره ميگويد : أجمعت الأمة على أن لمحمد صلى الله عليه وسلم شفاعة في الآخرة وحمل على ذلک قوله تعالى ( عسى أن يبعثک ربک مقاما محمودا ) وقوله تعالى ( ولسوف يعطيک ربک فترضى ) . تفسير الرازي ، ج 3 ، ص 55 . تمامي امت اسلامي بر اين مطلب اجماع دارند که پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در قيامت حق شفاعت دارد و اين دو آيه « اميد که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند » و « و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى » را به همين معنا حمل کردهاند . مرحوم شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه در اين باره ميفرمايد : اتفقت الإمامية على أن رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) يشفع يوم القيامة لجماعة من مرتکبي الکبائر من أمته ، وأن أمير المؤمنين ( عليه السلام ) يشفع في أصحاب الذنوب من شيعته ، وأن أئمة آل محمد ( عليهم السلام ) کذلک ، وينجي الله بشفاعتهم کثيرا من الخاطئين . أوائل المقالات في المذاهب والمختارات ، ص 29 تحقيق مهدي محقق . اماميه بر اين مطلب اتفاق دارند که رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در روز قيامت گروهي از کساني را که گناهان کبيره انجام دادهاند ، شفاعت ميکند . و نيز بر اين مطلب اتفاق دارند که امير المؤمنين و بقيه ائمه گناهکاران را شفاعت ميکنند و با شفاعت آنها خداوند بسياري از گناهکاران را نجات ميدهد . و مرحوم علام? مجلسي رحمت الله عليه نيز در اين باره ميفرمايد : أما الشفاعة فاعلم أنه لا خلاف فيها بين المسلمين بأنها من ضروريات الدين وذلک بأن الرسول يشفع لأمته يوم القيامة ، بل للأمم الأخرى ... . بحار الأنوار ، ج 8 ، ص 29 - 63 . تمامي مسلمين بر اين مطلب اتفاق دارند که شفاعت از ضروريات دين است . و شفاعت ، يعني اين که پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله نه تنها امت خود را ؛ بلکه امتهاي ديگر را نيز شفاعت خواهد کرد . و نووي از شارحين صحيح مسلم به نقل از قاضي عياض بن موسي مينويسد : قال القاضي عياض رحمه الله مذهب أهل السنة جواز الشفاعة عقلا ووجوبها سمعا بصريح قوله تعالى (يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ) وقوله (وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى) وأمثالهما وبخبر الصادق صلى الله عليه وسلم وقد جاءت الآثار التي بلغت بمجموعها التواتر بصحة الشفاعة في الآخرة لمذنبي المؤمنين وأجمع السلف والخلف ومن بعدهم من أهل السنة عليها . شرح مسلم - النووي - ج 3 - ص 35 . قاضي عياض ميگويد : مذهب اهل سنت بر اين است که شفاعت عقلا جايز و شرعا واجب است ؛ به دليل اين که خداوند به صراحت در آي? قرآن فرموده است : در آن روز ، شفاعت [ به کسى ] سود نبخشد ، مگر کسى را که [ خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد و نيز گفت? خداوند که فرموده : و جز براى کسى که [ خدا ] رضايت دهد ، شفاعت نمى کنند و امثال اين آيات . و همچنين به خاطر روايات پيامبر راستگو صلي الله عليه وآله وسلم مبني بر صحت شفاعت در آخرت براي گناهکاراني از مؤمنين که مجموع اين روايات به حد تواتر ميرسد . تمامي علماي اهل سنت ؛ از گذشته تا کنون بر صحت شفاعت اجماع دارند . و تاج الإسلام أبو بکر الکلاباذي ( ت 380 ه ) در اين باره ميگويد : إن العلماء قد أجمعوا على أن الإقرار بجملة ما ذکر الله سبحانه وجاءت به الروايات عن النبي ( صلى الله عليه وآله ) في الشفاعة واجب ، لقوله تعالى : (وَلَسَوْفَ يُعْطِيکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى) ولقوله : (عَسَى أَنْ يَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا ) وقوله : (وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى) . وقال النبي ( صلى الله عليه وآله ) : شفاعتي لأهل الکبائر من أمتي . علما بر اين مطلب اجماع دارند که اقرار به تمامي آنچه که خدا و رسول او (صلي الله عليه وآله وسلم ) در بار? شفاعت گفتهاند ، واجب است . به دليل فرمود? خداوند : و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى » و فرمود? خداوند : اميد که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند و نيز فرمود? خداوند : و جز براى کسى که [ خدا ] رضايت دهد ، شفاعت نمى کنند و همچنين سخن پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) که فرمود : من گناهکاراني از امتم را شفاعت ميکنم . لتعرف لمذهب أهل التصوف ، ص 54 _ 55 ، تحقيق د . عبد الحليم محمود ، شيخ الأزهر الأسبق . و حتي ابن تيميه نيز شفاعت در قيامت را قبول دارد و در اين باره ميگويد : للنبي (صلى الله عليه وآله ) في يوم القيامة ثلاث شفاعات... وأما الشفاعة الثالثة فيشفع في من استحق النار وهذه الشفاعة له (صلى الله عليه وآله) ولسائر النبيين والصديقين وغيرهم في من استحق النار أن لا يدخلها ويشفع في من دخلها . براي پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) در روز قيامت سه شفاعت است ... شفاعت سوم براي کساني است که مستحق آتش هستند . شفاعت آن حضرت ، ساير انبياء ، صديقين و ديگران به اين است که کسي که سزاوار آتش است ، وارد آن نشود ، و نيز در مورد کسي که داخل آتش شده شفاعت ميکند . مجموعة الرسائل الکبري ، ج1 ، ص403_ 404 . و محمد بن عبد الوهاب نيز در اين باره ميگويد : وثبتت الشفاعة لنبينا محمد (صلى الله عليه وآله) يوم القيامة ولسائر الأنبياء والملائکة والأولياء والأطفال حسبما ورد ، ونسألها من المالک لها والآذن فيها بأن نقول : اللهم شفع نبينا محمدا فينا يوم القيامة أو اللهم شفع فينا عبادک الصالحين ، أو ملائکتک ، أو نحو ذلک مما يطلب من الله لا منهم ... إن الشفاعة حق في الآخرة ، ووجب على کل مسلم الإيمان بشفاعته ... . الهدية السنية ، الرسالة الثانية ، ص42 . شفاعت براي پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) در روز قيامت و نيز براي ساير انبياء ، ملائکه ، اولياء و اطفال بنابر آن چه که وارد شده است ، قطعي است . و ما درخواست ميکنيم از مالک و اجاز? دهند? شفاعت به اين صورت که ميگوييم : و ما از خدواندي که صاحب شفاعت مي باشد و اجازه شفاعت به دست اوست در خواست مي کنيم: بار خدايا ! پيامبر ما را در روز قيامت شفيع ما قرار بده . يا اينکه ميگوييم : بار خدايا ! صالحان و ملائک? خود را شفيع ما قرار بده و مانند اين سخنان که از خداوند طلب ميکنيم نه از غير خدا . شفاعت در آخرت حق و واجب است بر هر مسلماني که به آن ايمان داشته باشد ... . اين نمونههاي کوچکي بود از نظرات علماي شيعه و سني در اين باره که به جهت اختصار به همين تعداد بسنده ميشود . اما آنچه که از بين تمامي فرقههاي اسلامي ، تنها وهابيها آن را قبول ندارند و به شدت با آن به مخالفت برخواسته و قائل به آن را مشرک ميدانند ، شفاعت در دنيا ؛ يعني همان توسل است ؛ که ما اين مطلب را در پاسخ به سؤال اول بررسي و صحت آن را از ديدگاه قرآن ثابت کرديم .
نظر خودتان را ارسال کنید