باسلام خدمت شما پرسشگر محترم با توجه به نزديک شدن ايام نهم الربيع و ويژه برنامه هايي که در سراسر کشور برگزار مي شود برخي از استفتائات مراجع را بر اساس فراواني سوالات کاربران به نمايش مي گذاريم. اول: تاريخ قتل عمر بن خطاب 9ربيع يا 26 ذي الحجة؟ بسياري از بزرگان شيعه براين اتفاق نظر دارند که تاريخ قتل خليفه دوم 26 يا 29 ذي الحجة سال 23 هـ .ق است. شيخ مفيد در کتاب « مسار الشيعه » آورده است: « در روز بيست و ششم ذي الحجة سال 23 هجري عمر بن خطاب مجروح گرديد و در بيست ونهم ماه درگذشت . » هم چنين ابن ادريس حلي در کتاب معروفي به نام سرائر آورده است: « بايد دانست که قتل خليفه دوم در 26 ذي الحجة سال 23 هـ .ق واقع شده است و اين مطلبي است که صاحبان کتاب هاي « قره »، « معجم »، « طبقات »، « مسار الشيعه »، و سيد بن طاووس بر آن تصريح نموده اند بلکه اجماع شيعه و اهل تسنن نيز براين است . » سيد بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال نوشته است : در رابطه با روز نهم ربيع الاول ، روايتي عظيم الشان نقل شده است و برخي از برادران امامي غير عرب ما در اين روز بسيار اظهار خوشحالي نموده و قائلند که اين روز ، روز هلاکت شخصي است که به خدا و رسول ( صلي ا... عليه و اله ) اهانت کرده و دشمني مي ورزيد ؛ ولي من با وجود تفحص در کتب ، تاکنون روايتي موافق با اين روايت نيافته ام . پرسش : خليفه دوم به دست چه کسي و چگونه کشته شد؟ (دفتر آيه ... مکارم) بنا به نقل تواريخ اهل سنت آمده است: در دوران خليفه دوم مسلمانان به سپهسالارى نعمان بن مقرن المزنى به ايران حمله کردند و شهري از شهرهاي ايران به نام نهاوند را فتح کردند و هر چه بود به غنيمت بردند و عده اي را به اسيري گرفتند و از جمله آن اسيران ابو لولو بود. (ابولولو در آن زمان نصراني و در آئين حضرت عيسي بود.)( امامت وسياست، ترجمه، ص40، آفرينش وتاريخ، ترجمه،ج 2، ص787، تاريخ ابن خلدون، ترجمه، متن، ج 1، ص543، تاريخ الطبري، ترجمه، ج 5، ص2028، تاريخ مختصرالدول، ترجمه، متن ص138، التنبيه والإشراف، ترجمه، متن، ص265، الطبقات الکبرى، ترجمه،ج 5، ص137، الفتوح، ترجمه، متن، ص270، الکامل، ترجمه، ج 9، ص82؛ مروج الذهب، ترجمه،ج 1،ص662.) مسلمانان اسيران و نيز غنايم را نزد صاحب الاقباض سايب بن الاقرع گرد آوردند... و او نيز اسراء و غنايم را به مدينه نزد عمر برد. عمر اسراء را به عنوان برده به مسلمانان فروخت، ابولولو را مغيره بن شعبه به بردگي گرفت و بر او بسيار سخت مي گرفت ( الفتوح، ترجمه، متن، ص 973 و کامل: ج 3، ص 17.) تا آن که روزى ابو لولو عمر را در بازار ديد و از مغيره شکايت کرد و گفت: به فرياد من برس مغيره بر من سخت مى گيرد و در هر روز دو درهم از من باج مى خواهد. عمر پرسيد: چه کارهايى مى دانى؟ ابو لولو گفت: نجارى، آهنگرى و نقاشى. عمر گفت: اين مقدار در مقابل هنر هاي تو زياد نيست، شنيده ام که تو آسياب هم مي تواني بسازي که با باد بچرخد. ابو لولو گفت: آري. عمر گفت: براى من آسيابى بادى بساز. ابو لولو چون ديد عمر به مشکلاتش توجهي نکرد، گفت: باشد، آسيابى برايت خواهم ساخت که مردم مشرق و مغرب از آن سخن گويند، و از نزد وي برفت. عمر گفت: اين برده مرا تهديد کرد، کاش او را مى کشتم. آن گاه بامداد روز بعد ابولولو به مسجد رفت. چون صف ها بسته شد، و مردم تکبيره الاحرام نماز را بستند ابو لولو از صف خارج شد و با خنجرى که داشت عمر را شش ضربه زد و آخرين آنها در زير ناف او بزد و فرار کرد. عمر بر زمين افتاد. مردم دورش جمع شدند و نزديک بود که نماز قضا شود تا اين که گوينده اى گفت: بندگان خدا، نمازرا دريابيد، خورشيد بر آمد. آن گاه عبد الرحمان بن عوف به جاى عمر به نمازايستاد و عمر را به خانه اش بردند و سر انجام عمر در روز چهارشنبه چهار روز از ذى حجه مانده در سال بيست و سوم هجرى وفات يافت و مدت حکومتش ده سال و شش ماه و چهار روز بود(تاريخ ابن خلدون، ترجمه ، متن، ج 1، ص 544 - 554، امامت و سياست، ترجمه، ص40 . مروج الذهب، ترجمه،ج 1، ص 678، واحد پاسخ به شبهات پايگاه اطّلاع رساني حضرت آيت الله مکارم شيرازي(حفظه الله)تاريخ انتشار« 1391/12/24 ») فصل دوم: حکم شادي درنهم ربيع سوال: نزد شيعه روز نهم ربيع چه جايگاهى دارد ؟ عيدالزهراء. هرگونه گفتار يا کردار و رفتاري که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و يا موجب اختلاف و تفرقه بين مسلمين شود شرعاً حرام مؤکد است. ( مقام معظم رهبري) (سايت رهبري بخش سوالات متداول سوال ???) روز نهم ربيع را بعنوان رمز شادى به مناسبت شادى اهل بيت آعليهم السلام ـ قرار داده اند(آيه الله تبريزي) تولّى دوستان اهل بيت عصمت(عليهم السلام) و تبرّى از دشمنان آنها، جزء ارکان مذهب ماست (آيه الله مکارم ج1سؤال 1625) پرسش : نظر حضرت عالي درباره ي روز نهم ماه ربيع الاول (عيدالزهرا) چيست؟ آيا در اين روز سفارش به شادي شده است يا نه؟ در ضمن مراسماتي امروزه گرفته مي شود و در آن از کلمات رکيک و دور از ادب استفاده مي شود و در بعضي جاها مردها لباس زنانه مي پوشند، حکم آن چيست؟ پاسخ : ما روز نهم ربيع را به مناسب شروع ولايت و امامت حضرت مهدي (عج) جشن مي گيريم و اين روزي است که به نام «فرحه الزهرا» معروف است. جشن گرفتن اين روز يک امر عرفي است و وجه شرعي ندارد. بعضي افراد کارهاي ديگري به اين مناسبت اضافه کرده اند که ما در اين مورد صحبتي نمي کنيم.( آيت الله مکارم استفتائات سايت) چند سالى است بعضى از هيأتهاى مذهبى توسط بعضى از مداحان، نهم ربيع الاوّل را جشن مفصّلى مى گيرند و تا دير وقت (شبها) جلسات جشن دارند و متأسفانه کمتر مسائل شرعى رعايت مى شود. با توجّه به اين مقدّمه به سؤالات زير پاسخ دهيد: الف) نظر شما راجع به اين جلسات چيست؟ آيا شرکت کنيم؟ ب) آيا ائمّه اطهار(عليهم السلام) هم در اين ايّام جشن مى گرفتند و شادى داشته اند؟ ج) آيا حديث رفع قلم نسبت به اين ايّام صحيح است و افراد آزادند هر کار خلافى را انجام دهند؟ د) با چه بيان و دليلى مى توان اينها را قانع کرد؟ با چه مدارکى؟ جواب: در اين جا نکاتى بايد مورد توجّه قراد گيرد: الف) تولّى دوستان اهل بيت عصمت(عليهم السلام) و تبرّى از دشمنان آنها، جزء ارکان مذهب ماست. ب) نبايد کارى کرد که شکاف در صفوف مسلمين بيفتد. ج) نبايد به نام مقدّس اهل بيت(عليهم السلام) مجالس مشتمل بر گناه تشکيل داد. د) حديث رفع قلم مخصوص به کودکان نابالغ و ديوانه ها و حالت خواب است و معاذ الله که ائمّه معصومين(عليهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در اين ايّام يا غير اين ايّام را داده باشند.( آيت الله مکارم استفتائات ج1, س1625) شادي در حدّ مشروع و عدم احتمال وجود بيگانه، اشکال ندارد.( آيه الله بهجت مساله6415 ص546 ج4) سوال : برگزاري مراسم عيد ولايت حضرت ولي عصر ارواحنا فداه در عصر روز هشتم ربيع الاول چه حکمي دارد؟ چنانچه هتک و وهن عزا نباشد مانعي ندارد.(آيت الله شبيري زنجاني استفتائات اينترنتي ازدفتر) سوال آيا روايت حديث رفع القلم صحيح است؟ روايت مزبور صحيح نيست و فرقي بين ايام نيست و معصيت ، معصيت است .( آيه الله تبريزي تبريزي استفتائات ج 2س2107 ص516) عيد الزّهراء با سائر ايّام در اين جهت فرقى ندارد و مورد رفع القلم نيست.( آيه الله صافي جامع الاحکام ج2 ص129 س 158) چيزي به عنوان رفع القلم در روز به خصوصي نداريم و مسلمانان بايد از تفرقه بپرهيزند و از هر چيزي که موجب وهن مذهب مي باشد جدا اجتناب نمايند. (آيت الله نوري همداني سايت معظم له) تقيه از اوجب واجبات است.و محافظه کاري کامل در مواردي که معرضيت احتمالي خلاف تقيه دارد لازم مي باشد. مخصصي براي دليل معصيت نيست و توسعه در امهال توبه محتمل است(آيت الله بهجت) حديث رفع القلم صحيح نيست، بلکه هر مسلماني موظف به انجام واجبات ديني بوده و فرقي در ايام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالي که موجب تفرقه مسلمين يا وهن شيعه شود جايز نيست. ( آيه الله فاضل سايت : www.fazel@lankarani.com) اين روايت از نظر سند اعتبارى ندارد; به علاوه مخالف کتاب الله است، و معاذ الله که ائمّه معصومين(عليهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در اين ايّام يا غير اين ايّام داده باشند. و بر فرض اعتبار، معناى حديث اين است که اگر کسى لغزشى از او سر زد خداوند او را مى بخشد، نه اين که عمداً آلوده گناه شود. (سايت آيه الله مکارم ) سوال : در مورد حديث رفع القلم که ذيلا به آن اشاره مى شود: «وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبينَ اَنْ يَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَيّام مِنْ ذلِکَ الْيَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَيْهِمْ شَيْئَاً مِنْ خَطا يا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِيِّکَ» شما در بخش گناهان اعلام کرده ايد که از لحاظ سند مشکل دارد ميخواستم در خواست کنم در صورت امکان بيشتر و با مدارک توضيح بفرماييد چون متاسفانه بعضي از دوستان اينجانب به شدت درگير اين ماجرا هستند و معتقد به آن ! پاسخ اين مساله از واضحات است که هر حديثي بر خلاف قرآن باشد غير قابل قبول است بنابراين اگر حديثي اجازه ارتکاب گناهان را بدهد بايد آن را کنار انداخت خود امامان(عليهم السلام) اين دستور را به ما داده اند. (سايت آيت الله مکارم) پرسش: معمولا در مراسم عيدالزهرا کف زدن، پايکوبى، رقص و حتّى امورى را که جميع فقها صريحاً فتوا به حرمت آن داده اند، را مستند به حديث رفع القلم که ذيلا به آن اشاره مى شود، جايز مي دانيد؟ «وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبينَ اَنْ يَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَيّام مِنْ ذلِکَ الْيَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَيْهِمْ شَيْئَاً مِنْ خَطا يا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِيِّکَ» آيا اين نوع احاديث از نظر سند معتبر است؟ و بر فرض اعتبار معناى حديث چيست؟ اين روايت از نظر سند اعتبارى ندارد; به علاوه مخالف کتاب الله است، و معاذ الله که ائمّه معصومين(عليهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در اين ايّام يا غير اين ايّام داده باشند. و بر فرض اعتبار، معناى حديث اين است که اگر کسى لغزشى از او سر زد خداوند او را مى بخشد، نه اين که عمداً آلوده گناه شود.( سايت آيت الله مکارم) فصل سوم:حکم سب وحکم لعن کردن سوال : سب و دشنام و فحش و هجاء در استفتائات آيت الله سيستاني را بيان کنيد؟ مسأله ????. دشنام دادن و ناسزا گويي به مؤمن، حرام است و دشنام و ناسزا در صورتي صدق ميکند که معناي آن به طور جدّي قصد شده باشد؛ ولي اگر قصد جدّي نباشد مثلاً به عنوان شوخي آن را بگويد ممکن است به عنوان ديگري مثل صدق توهين و غير آن، حرام باشد و در حرام بودن آن فرقي بينحاضر بودن و غايببودن فرديکه به او دشنام دادهميشود نيست و ملاک تشخيص آن عرف است و هر آنچه که عرفاً دشنام بر آن صادق است حرام ميباشد و هر آنچه که شک در آن است حرام نيست. (سايت آيت الله سيستاني) مسأله ????. در رابطه با حرام بودن دشنام و ناسزا گويي، فرقي بين انواع مختلف زبانها نيست حتّي اگر اهل زباني را به زبان ديگر دشنام دهند که فرد دشنام داده شده معناي آن را نميفهمد باز هم حرام است و همچنين فرقي در حرام بودن آن بين افراد نيست؛ مگر نسبت به فرد بدعتگذار که به مخالفت شرع پرداخته به گونهاي که شرع رعايت احترامش را لازم نداند، همچنان که فرقي در حرام بودن، بين دشنام دادن به بالغ و نابالغ نيست و فرقي بين والدين و فرزند، زن وشوهر، برادر و خواهر، استاد و دانشآموز، کارفرما و کارگر و مانند آن نميباشد. (سايت آيت الله سيستاني) مسأله ????. هِجاء مؤمن، حرام است و منظور از آن، بيان معايب او و بدگويي و مذمّت اوست، چه به صورت نثر باشد و چه به صورت شعر و بدگويي و مذمّت هر کدام از مردم، غير از مؤمن، کار نيکويي نيست؛ مگر زمانيکه مصلحت عمومي اين امر را اقتضاء نمايد و گاهي در اين هنگام، بدگويي و مذمّت واجب ميشود مانند بدگويي و مذمّت از فرد فاسق بدعتگذار تا مردم به بدعتش گرايش پيدا نکنند. (سايت آيت الله سيستاني) مسأله ????. گفتن کلام رکيک، حرام است هرچند فرد قصد ناسزاگويي و فحّاشي نداشته باشد و منظور از آن هر کلامي است که عرفاً تصريح به آن نسبت به هر فردي يا نسبت به غير همسر، زشت و قبيح محسوب ميشود؛ نوع اول آن نسبت به هر کسي حرام است و نوع دوم آن نسبت به غير همسر جايز نيست و نسبت به همسر جايز ميباشد؛ البتّه اگر آن را در ناسزا گويي و دشنام به همسرش استفاده کند از جهت دشنام، حرام ميباشد. (سايت آيت الله سيستاني) سوال: لعن خلفاي ثلاثه در اين برهه هاي زماني چه حکمي دارد؟ هرگونه گفتار يا کردار و رفتاري که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و يا موجب اختلاف و تفرقه بين مسلمين گردد، شرعا حرام اکيد است.(سايت مقام معظم رهبري) سوال : آيا مي شود در مجالس لعن شرکت کرد يا نه؟ يک وقت هست شما شرکت ميکنيد آن منبري را يا آن مداح را از اين کار خودش باز ميداريد - حالا با تذکر محترمانه که از اين گفتههاي تفرقهانگيز بپرهيزد - اين گاهي وقتها لازم و واجب است. اما اگر شرکت شما اين اثر را ندارد، بلکه مجلس چنين افرادي که تفرقه مياندازند تقويت ميشود، بله گاهي وقت ها شرکت در چنين مجالسي جايز نيست و بايد پرهيز شود. کانال فتاواي رهبر انقلاب استاد فلاح زاده) سوال : لعن کردن دشمنان دين به صورت خصوصي و در جلسات عمومي چه حکمي دارد؟ تبري از دشمنان اسلام و اهل بيت (عليهم السلام) جزء فروع دين ماست ولي در شرائطي که دشمن کمر به نابودي اسلام با هر فرقه اي باشد بسته است و اختلاف ميان مسلمانان ثمري جز کمک به هدف دشمن ندارد لازم است از کارهايي که باعث تفرقه صفوف و ايجاد شکاف بين مسلمانان مي شود خودداري شود، و همه مسلمين در برابر دشمنان اسلام متحد شوند.( دفتر آيت الله العظمي مکارم شيرازي / استفتائات) انجام يک فعل به صورتي که سبب فتنه و اختلاف بين مسلمين گردد جايز نيست.( استفتاء آيت الله شبيري) سوال: در صورت اشکال داشتن لعن، اگر شخصي مخالفت کرد و مجالس لعن برگزار کرد حکم پول گرفتن و پول دادن به برگزار کننده چيست؟ از کارهايي موجب تفرقه و اختلاف مي شود جداً بايد اجتناب نمود و همه مسلمين در برابر دشمنان اسلام بايد متحد شوند. تولي و تبري راه هاي صحيح دارد که پرداخت يا دريافت پول براي آنها مانعي ندارد.( دفتر آيت الله العظمي مکارم شيرازي / استفتائات) انجام يک فعل به صورتي که سبب فتنه و اختلاف بين مسلمين گردد جايز نيست. (استفتاء دفتر آيت الله شبيري) فصل چهارم:محدوده تبري و بحث وحدت تبري به چه معناست؟ و نسبت بين تبرّي و لعن چيست؟ از حيث اعتقادي تولّي يعني ما به ولايت اولياي الهي، پيامبران خدا و ائمهي اطهار عليهمالسلام معتقد باشيم و همچنين علاقه نسبت به آنها و پيروانشان داشته باشيم. تولّي يک جنبهي عملي نيز دارد که اطاعت از اين اولياي الهي است. تبرّي نقطهي مقابل تولّي است؛ يعني دشمني نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اولياي خدا. لزوماً اينگونه نيست که کسي که ميخواهد تبرّي بجويد با لعن و ناسزا و بدگويي همراه باشد. بسياري از مسلمانان از صدر اسلام تاکنون و حتي در عصر حاضر -نمونهاش حضرت امام رحمهالله و حضرت آيتالله خامنهاي- اينها واقعاً اهل تولّي و تبرّي هستند، ولي اهل سب و لعن نيستند. بنابراين انسان ميتواند تبرّي داشته باشد، اما توهين و فحاشي و لعن به مقدسات ديگران نکند. حضرت آقا توهين به مقدسات ديگر را جايز ندانسته، بلکه حرام ميدانند (کانال تلگرامي فتاواي رهبري استاد فلاح زاده) سوال: محدوده تبري تا کجاست و انجام دادن چه اعمالي در تبري جايز نيست؟ تبري از دشمنان اسلام و اهل بيت (عليهم السلام) جزء فروع دين ماست ولي در شرائطي که دشمن کمر به نابودي اسلام با هر فرقه اي باشد بسته است و اختلاف ميان مسلمانان ثمري جز کمک به هدف دشمن ندارد لازم است از کارهايي که باعث تفرقه صفوف و ايجاد شکاف بين مسلمانان مي شود خودداري شود، و همه مسلمين در برابر دشمنان اسلام متحد شوند.( دفتر آيت الله العظمي مکارم شيرازي / استفتائات) سوال: دادن شربت و شيريني و انجام اموري که نوعي شادي عمومي محسوب ميشود، اگر در مناطق سني نشين باشد و موجب تفرقه شود چه حکمي دارد؟ از کارهايي موجب تفرقه و اختلاف مي شود جداً بايد اجتناب نمود و همه مسلمين در برابر دشمنان اسلام بايد متحد شوند. تولي و تبري راه هاي صحيح دارد و انجام افعال حرام در هيچ مراسمي جايز نيست.( دفتر آيت الله العظمي مکارم شيرازي / استفتائات) عيد گرفتن نسبت به آغاز امامت حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف اهانت به عقايد ديگران نيست اما به طور کلي از کارهايي که خوف فتنه انگيزي بين مسلمين دارد بايد اجتناب شود. ( استفتائات شده اينترنتي از دفتر آيت الله شبيري زنجاني)
نظر خودتان را ارسال کنید